حاشیه‌ای فقهی بر سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی


حاشیه‌ای فقهی بر سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی

بر مسلمانان واجب کفایی است که به گونه‌‌ای آماده باشند که دشمن حتی فکر تهاجم فکری، سیاسی و فرهنگی داشته باشد. اما با این وضعیت فاصله داریم.

به گزارش خبرگزاری شبستان،‌ حجت الاسلام هادی عجمی در یادداشتی با عنوان حاشیه‌ای فقهی بر سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی به تبیین وظیفه ویژه نخبگان مسجدی پرداخته است که در ادامه می خوانید:

در تبیین و حاشیه زدن بر سخنان هر فردی، ابتدا لازم است به منظومه فکری و روش تفکری آن فرد توجه داشت. وقتی سخنان یک فقیه را می‌شنویم و می‌خواهیم تحلیلش کنیم، لازم است با روشی فقهی، سخنانش را بررسی و حاشیه زد.

دو نکته مهم را حضرت آیت الله خامنه‌ای، در این دیدار فرمودند:

1. جایگاه نخبه

نکته‌ی اوّل این است که عزیزان من! نخبگی یک نعمت الهی است، یک موهبت خدایی است و نعمت الهی را باید شکر کرد.

نکته‌ی دوّم؛ ... آن چیزی که نخبه را نخبه میکند، علاوه‌ی بر استعداد و ظرفیّت ذهنی، قدرشناسی از این حقیقت و از این نعمت است؛ از این [نعمت] قدرشناسی بشود و بر اساس آن، کار و تلاش انجام بگیرد.

2. وظیفه نخبه

ما امروز فاصله‌ی خودمان را با مرز دانش جهان پُر کنیم؛ ما فاصله داریم.

نخبگان ... باید به مسائل کشور فکر کنند، مسئله‌محور کار کنند؛ مسئله‌محوری مهم است.

یکی از مسائلی که مورد تکیه و توجّه و تعمیق واقع میشود، مسئله‌ی هوش مصنوعی باشد که در اداره‌ی آینده‌ی دنیا نقش خواهد داشت.

در بعضی از دانشگاه‌ها عناصری هستند که جوان نخبه را به ترک کشور تشویق میکنند؛ من صریح میگویم که این خیانت است؛ این دشمنی با کشور است؛ دوستی با آن جوان هم نیست.

..........

اما حاشیه

در فقه، درباره دو قاعده فقهی بحث‌های زیادی شده است، قاعده نفی سبیل و عزت اسلامی. این دو قاعده دو روی یک سکه هستند.

قاعده نفی سبیل از آیه ((وَ لَنْ یَجْعَلَ اَللّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی اَلْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً))[1] برداشت شده است. برپایه این قاعده هر «حکم» فقهی که سبب تسلط کافر بر مؤمن شود، برداشته می‌شود. برای نمونه پدر و جدّ پدری از منظر فقهی بر بچه ولایت دارند؛ اما اگر این بچه مسلمان شد و پدر کافر بود، ولایت پدر برداشته می‌شود؛ زیرا سبب تسلط کافر بر مؤمن می‌شود. این نفی ولایت بسیاری از احکام اولیه را محدود می‌کند و پیامدهای فراوانی دارد. فلسفه قاعده نفی سبیل، حفظ عزت مسلمانان است.

قاعده عزت اسلامی یک درجه بالاتر است. در قرآن و روایات یک اصل مهم این است که پیوسته باید عزت مسلمانان حفظ گردد. قاعده عزت اسلامی، دایره وسیعی دارد که حداقل آن نفی سبیل است؛ یعنی حداقل عزت این است که کفار بر مسلمانان تسلط و راه (سبیل) نداشته باشند. بیشتر از این حداقل، ایجاد عزت بیشتر برای جامعه اسلامی و مسلمانان است.

قرآن کریم می‌فرماید: ((وَ لِلّهِ اَلْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ)).[2] برپایه این آیه، عزت اختصاص به خدا، رسول و مؤمنان دارد و نباید از دست برود. در آیه دیگر می‌فرماید: ((کَلِمَةُ اَللّهِ هِیَ اَلْعُلْیا))[3]یعنی «الله» و پیروان الله همیشه در مرتبه بلند قرار دارند و نباید این جایگاه آنها خدشه‌دار شود.

حفظ و تقویت عزت مسلمانان وظیفه همگانی است. هر مکلفی موظف به خودداری است از آنچه عزت و کرامت جامعه اسلامی را تهدید می‌کند؛ در مقابل، اعمالی که سبب عزت جامعه اسلامی می‌شود انجام دهد. به همین دلیل این تکلیف کفایی است و هرگاه عده‌ای این کار را انجام دهند، از دیگران ساقط می‌شود. حاکم به جهت قدرتی که دارد، وظیفه‌ای سنگین‌تر دارد؛ اما حفظ عزت جامعه اسلامی تنها وظیفه حکومت نیست؛ اما چون وظیفه ویژه دارد، اگر در این جهت اقدام نکند، ترک فعل کرده است. در این بین، نخبگان نیز به علت نعمت و قدرت خدادادی، وظیفه‌ای ویژه در این عرصه و رفع نیازهای جامعه اسلامی در جهت عزت اسلامی و برداشتن تسلط کفار بر مسلمین دارند؛ به‌ویژه نخبگان مسجدی و انقلابی که دل در رشد انقلاب از مسجد برخواسته خود را دارند.

پس نتیجه اینکه آنچه موجب تسلط کفار بر مسلمانان شود حرام و نفی سبیل، واجب است. اما در درجه بالاتر از نفی سبیل، هرآن چیزی است که باعث عزت جامعه اسلامی شود و استحباب مؤکد دارد. زیرا عزت اسلامی درجاتی دارد که به یقین نمی‌توان تمامی مراتب آن را واجب دانست.

امروزه تسلط کفار، تنها با حمله وجنگ آبی و زمینی نیست و شامل جنگ‌های زیر می‌شود:

جنگ آبی خاکی‏؛ اقتصادی‏؛ الکترونیک‏؛ بیولوژیک‏؛ سایبری‏؛ شیمیایی‏؛فرسایشی‏. که در این جنگ، هوش مصنوعی کاربرد بسیاری دارد و همانگونه که مقام معظم رهبری درست تشخیص داده‌اند، قدرت یافتن در هوش مصنوع مقدمه جلوگیری از سبیل و تسلط بیشتر کفار بر مسلمین است.

البته مهمترین جنگ‌ها، جنگ فرهنگی است که در جنگ رسانه‌ای، هنری و فرهنگی نمود دارد. دو قاعده عزت مسلمین و نفی سبیل، اطلاق دارد و تقابل و آمادگی برای مقابله با تمامی این جنگ‌ها را شامل می‌شود.

نکته مهم

در سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰ آمده است: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم وَما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ؛ هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابله با آنها [= دشمنان‌]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را، که شما نمی‌شناسید و خدا آنها را می‌شناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعی اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده می‌شود، و به شما ستم نخواهد شد!».

این امر قرآن «وَأَعِدّوا» دلالت مولوی و وجوبی دارد. یعنی بر مسلمانان واجب کفایی است که به گونه‌‌ای آماده باشند که دشمن حتی فکر تهاجم فکری، سیاسی و فرهنگی داشته باشد. اما با این وضعیت فاصله داریم.

کسانی که به مهاجرت نخبگان کمک می‌کنند؛ مانع تحقق این امر الهی هستند و فعل حرام و خیانت انجام می‌دهند. البته عدم ایجاد زمینه استفاده درست از این نخبگان در کشور ما مقدمه مهاجرت آنهاست، نیز انجام مقدمه حرام است.

فرار نخبگان، دو لبه دارد، تشویق برخی، و نبود بازار کار مناسب و راه پیشرفت و شکوفایی از سویی. خیانت و ترک فعل در هر دو سو، یک حکم را دارد، حرمت شدیدی که مقدمه سالها تسلط غرب شده است.

درنتیجه آمادگی برای تمامی این جنگ‌ها تا حدی که دشمن از ترس، به جنگ نیاید (تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ ) نیز واجب کفایی است؛ به‌ویژه بر نخبگان جامعه اسلامی.

حجت الاسلام هادی عجمی، نویسنده و کارشناس فقه فرهنگ.

[1]. سوره نساء (4)، آیه 141.

[2]. سوره منافقون (63)، آیه 8.

[3]. سوره توبه (9)، آیه 40.

پایان پیام/49

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا