نقد فیلم قدرت سگ (The Power of the Dog)؛ فیلمی دربارۀ برادری و خشم


نقد فیلم قدرت سگ (The Power of the Dog)؛ فیلمی دربارۀ برادری و خشم

دو برادر با روحیات کاملا متضاد به ادارۀ یک مزرعۀ موفق در مونتانا مشغول هستند. وقتی جورج (جسی پلمونز) با زنی به اسم رز (کرستن دانست) ازدواج می‌کند و او را به خانه می‌آورد، فیل (بندیکت کامبربچ) آزرده خاطر می‌شود و تصمیم می‌گیرد آن زن و پسرش را از آنجا بیرون کند.

فرارو- دوازده سال از آخرین فیلمی که جین کمپیون ساخت گذشته است. حالا این نویسنده و کارگردان با نیرویی مشابه آنچه در فیلم «پیانو» به نمایش گذاشته بود بازگشته است. این بار او یک فیلم وسترن ساخته است که اقتباسی از رمان سال ۱۹۶۷ توماس ساوج است. اگرچه داستان «قدرت سگ» در دهۀ ۱۹۲۰ جریان دارد، اما فیلم احساسی مثل یک درام معاصر را منتقل می‌کند. مضمون فیلم همان تابو‌های عاشقانه، سرکوب‌ها و تجربیات غریزی است که در سراسر آثار کمپیون وجود داشته‌اند.

به گزارش فرارو؛ تمرکز فیلم در ابتدا بر رابطۀ آسیب‌دیدۀ برادری بین دو شخصیت مرد فیلم است. فیل یک آدم قلدر بد دهان است که کارگرانش این رفتار او را تشویق می‌کنند. او همیشه از خونسردی نرمخویانۀ برادرش عصبانی و رنجیده خاطر است. این چالش بین دو برادر موقعیت خوبی برای بازی درخشان کامبربچ فراهم کرده است. بازی او به شکل بی‌نقصی بین دو قطب تندخویی و وابستگی نسبت به برادرش در نوسان است.

رز، همسر جدید جورج، به خاطر اینکه از طبقۀ کارگر است به نوعی احساس فرودست بودن دارد. وقتی او به خانۀ جورج و فیل در مزرعه‌شان نقل مکان می‌کند، خشم فیل صورتی جدید و خائنانه به خودش می‌گیرد و عشق تازه و پرشور بین جورج و همسرش هم شروع به سرد شدن می‌کند. فیلم به تدریج بیشتر و بیشتر به شخصیت تندخوی فیل می‌پردازد و از یک درام مربوط به روابط تبدیل می‌شود به فیلمی که صرفا به یک شخصیت زخم‌خورده مربوط است. فیل طرح یک دوستی موقتی را با پیت، پسر رز، می‌ریزد که یک جوان لاغراندام خجالتی است. او با این کار سعی می‌کند به عواطف و احساسات گذشتۀ پیت پی ببرد و نهایتا می‌فهمد که او رابطۀ نزدیکی با معلم سابقش داشته که اخیرا از دنیا رفته است.
نقد فیلم قدرت سگ (The Power of the Dog)؛ فیلمی دربارۀ برادری و خشم
کمپیون جریان فیلم را آهسته نگه می‌دارد و به جای استفاده از لحظات دراماتیک برای پیش بردن داستان از زیبایی فوق‌العادۀ مزرعه و محیط اطراف آن استفاده می‌کند که این شیوه تا حدی به فیلم آسیب زده است. با اینحال تصاویر زیبایی که او خلق می‌کند واقعا دلپذیر هستند؛ چرم آفتاب خورده، اسب‌های عضلانی و طناب‌های بافته شده از پوست. فیلمبردار فیلم، آری وگنر، منظره‌های نیوزلند و مونتانا را با جزئیاتی خیره‌کننده و درخشان ثبت کرده است. جانی گرین‌وود هم این درخشش را با نوا‌های محزون و نت‌های پایین گیتار تکمیل کرده است.

کامبربچ اوج هنر بازیگریش را در این فیلم نشان داده است. این اولین فیلم کمپیون است که متمرکز بر شخصیت یک مرد است و با وجود اینکه شخصیت فیل پر از کاستی و شرارت است، اما بازی کامبربچ بسیار دلپذیر و گیرا است. اما تمرکز فیلم بر شخصیت فیل باعث شده است که سایر بازیگران فرصت زیادی برای خودنمایی نداشته باشند. پلمونز همه فن حریف و همیشه تماشایی، در بخش دوم فیلم خیلی کم دیده می‌شود و دانست هم در حال انزوای خودش رها شده است. با این حال، کمپیون با پرداختن به طبیعت و صحنه‌های زیبا و پر کشش این نقایص را تا حدی جبران کرده است. این بازگشتی خوب برای یک کارگردان خوش قریحه و منحصر به فرد است که با داستانی متفاوت و احساس‌برانگیز به صحنه آمده است.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


معشوق