شعر جانباز گلستانی در رثای سردار دلها

هنر و ادبیات به عنوان دوبال پرواز فرهنگ همه جوامع در طول تاریخ بوده و بی شک مهمترین ابزار انتقال فرهنگ و تبلور تمدن و مدنیت در تمامی کشورها تنها از مسیر بهره مندی از هنر و ادبیات مسیر شده است، آنجا که نام ایران با فردوسی، حافظ، سعدی، رودکی و فرخی در اقصی نقاط دنیا گسترش یافته و فرهنگ غنی و متمدن ایران اسلامی با هنر معماری و ادبیات فاخر ایرانیان مسلمان بر تارک تاریخ ثبت و درج شده است.

امروز نیز برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و انتقال مفاهیم سترگ و ارزشمند این حوزه بهترین مسیر بهره مندی از هنر و ادبیات است تا هم بر جاودانگی نام و یاد اسطوره های ایثار و شهادت استحکام بخشیده و هم صفحات تاریخ را با واژه های بدیع و زیبا منقش به نام حماسه آفرینان حسینی در پهنه انقلاب خمینی (ره) کنیم.

از این رو شاعر انقلابی استان گلستان و جانباز دفاع مقدس با سرودن شعری به نام «اسطوره» در رثای سردار شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی ضمن عرض ارادت به ساخت نورانی و مقدس این شهید والامقام تلاش کرده تا نقشی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و ادبیات مقاومت و پایداری ایفا کند:

انبوه غم با این خبر از باد می آمَد
وقتی تو رفتی ناله و فریاد می آمد

تا بودی ای اسطوره، آرامش مرا می بود
در رفتنت بر جان من، بیداد می آمد

بر دشمنان می تاختی ای شیر شرزه تا
بر تارک نحسش ز تو پولاد می آمد

یک روز در لبنان و روزی دیگرت صنعا
از تو به ناموس زمین امداد می آمد

او ساخت داعِش را که لرزانَد دل امّت
با این جنایت بر بشر اِفساد می آمد

با زینبیون فاطمیون دفع شرّ کردی
خیل مدافع بهر استشهاد می آمد

«سردار دلها»تو نماد عشق و ایثاری
از تو به این امّت چو استمداد می آمد

تو قهرمان ملّتی «سردار دلهایی»
در سوگ تو از میهنم فریاد می آمد

با « اِرباً اِربا» جان پاکت همزمان می رفت
بوی خوشَت با هر نسیم آزاد می آمد

تشییع تو شد انقلابی دیگر انگاری
پیر و جوان تکریم آن اَجساد می آمد

نام تو جاوید است ای «سردار ایرانی»
چون اشک رهبر در فراقت یاد می آمَد

«محمد دیلم کتولی»

انتهای پیام