قهرمان‌سازی به سبک هالیوود و قهرمان سوزی به سبک سینمای ایران!


قهرمان‌سازی به سبک هالیوود و قهرمان سوزی به سبک سینمای ایران!

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو (/)؛ فاطمه قربانی رضوان؛ شخصیت، یکی از ارکان قابل بررسی و قیاس میان سینمای ایران و سینمای هالیوود است. رکنی قابل توجه که در دنیای امروز بیش از پیش به بازنمایی آن پرداخت می‌شود. شخصیت‌سازی در سینمای هالیوود جدا از قابلیت‌های دراماتیک، دارای ابعاد ایدئولوژیک است. ابعادی که پرداخت به آن در سینمای ایران سالهاست مورد...

قهرمان‌سازی به سبک هالیوود و قهرمان سوزی به سبک سینمای ایران!

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو؛ فاطمه قربانی رضوان؛ شخصیت، یکی از ارکان قابل بررسی و قیاس میان سینمای ایران و سینمای هالیوود است. رکنی قابل توجه که در دنیای امروز بیش از پیش به بازنمایی آن پرداخت می‌شود. شخصیت‌سازی در سینمای هالیوود جدا از قابلیت‌های دراماتیک، دارای ابعاد ایدئولوژیک است. ابعادی که پرداخت به آن در سینمای ایران سالهاست مورد کم توجهی قرار گرفته است.

شخصیت‌سازی در سینمای هالیوود با نگاه ارائه ابرقهرمان برای معرفی فرهنگ آمریکایی به تمام جهان صورت می‌گیرد. باگذر زمان هرکدام از این قهرمانان در نقش سفیران دیدگاه غربی در سطح جهانی عرضه و منتشر می‌شوند. در واقع، سینمای هالیوود با قهرمان‌سازی و معرفی آنان به عنوان سفیران اسطوره‌ای بر ناخودآگاه مخاطبان سرمایه‌گذاری می‌کند. رویکردی که سالهاست سبب برتری دیدگاه و جایگاه قهرمانان ساختگی هالیوودی شده و ذهنیت بسیاری را با خود همراه کرده. در نتیجه ی این نفوذ بر ناخودآگاه ها، مخاطبین بی آنکه بدانند به سمت الگوبرداری از اخلاق و سبک زندگی و ایدئولوژی لیبرال سرمایه‌داری می‌روند و به عنوان مهره‌هایی برای پیش برد اهداف فرهنگی کشوری دیگر دست به تغییر الگوهای باوری خود می‌کنند.

امروزه شاهد نفوذ عمیق فرهنگی سینمای هالیوود از طریق ارائه الگوهای قهرمانی هستیم. «اسپایدرمن»، «سوپرمن»، «جیمزباند»، «رمبو»، «مرد عنکبوتی» و... نمونه‌ها و نمودهای بارز ابرقهرمانان ساختگی هستند. این درحالی است که سینمای ایران برای نمایش یک قهرمان بی آنکه نیاز به خلق اسطوره و قهرمان سازی داشته باشد می‌تواند نمایشگر زندگی قهرمانان واقعی خود باشد. ایران علاوه بر دارا بودن اسطوره‌‍‌های بسیار در تاریخ کهن خود، قهرمانان مذهبی بسیاری نیز دارد که پرداخت به سیر زندگی آن‌ها برای سالیان سال کافی است. مقطع هشت سال دفاع مقدس، زندگی شهدای مدافعان حرم و هریک از شهدای به نام این روزهای کشور می تواند به تنهای موضوع ساخت چندین فیلم و سریال باشد که به دلایل بسیاری مورد کم لطفی قرار می‌گیرد. از معضلات کم‌توجهی مسئولان فرهنگی و فیلمسازان به ساخت و نمایش قهرمانان ملی همین بس که میدانی برای نمایش غرض‌ورزانه و نادرست از سوی دشمنان فرهنگی فراهم می‌شود و پس از سوگیری‌ها گروهی به دنبال جبران دست به ساخت فیلم هایی کم‌عمق و سطحی که جای برای ماندگاری ندارند می‌زنند.

جز معدود آثاری، کمتر فیلم ایرانی را می‌توان نام برد که اساسا قهرمان محور باشد. آرش فهیم در گزارش روزنامه کیهان در ارتباط با پرداخت ضعیف و مخدوش مردان جنگ و جبهه نوشت:« تعداد زیادی از آثار سینمای ما در حوزه سینمای جنگ، خواسته یا ناخواسته، تصویری مخدوش از مردان جبهه و جنگ به تصویر کشیدند. مردانی که از قضا، مصداق و تجلی قهرمانان واقعی در کشور ما بوده‌اند. به طور مثال، فیلم «پدر» را تولید می‌کند که نوعی محاکمه رزمندگان است برای این که چرا در مقابل هجوم بیگانه ایستادگی کردند. در روزهایی که سینماگران آمریکایی با مشورت و سرمایه‌گذاری، جانفشانی‌های سربازان خود برای مبارزه با هیولاها در افغانستان را به تصویر می‌کشند، کارگردان محترم ما فیلمی چون «بیداری رویاها» را می‌سازد که در آن درباره سلامت و صلابت رزمندگان شک و شبهه ایجاد می شود و بازگشت این قهرمانان ملی به وطن، جز پدید آوردن ناراحتی و غصه و جدایی ثمری ندارد. تا آنجا که بازگشت یک رزمنده به کشور پس از سال‌ها اسارت، معنایی جز از هم گسستن یک خانواده و اندوهگین شدن نزدیکان آن آزاده در پی ندارد. در شرایطی که کارگردان‌های هالیوودی در ستایش فرماندهان خود آثاری مغایر با واقعیت را می‌سازند، در سینمای ما یک فیلمساز، «دموکراسی تو روز روشن» را به تصویر می‌کشد که باز هم تقدس شهدا را زیر سؤال می برد و...».

قهرمان‌سازی به سبک هالیوود و قهرمان سوزی به سبک سینمای ایران!

در سال‌های اخیر، فیلم‌هایی با رویکرد قهرمان محور ساخته شده است که از میان آن‌ها می‌توان به فیلم‌ «چ» درباره زندگی شهید مصطفی چمران، «به کبودی یاس» درباره شهید عبدالحسین برونسی و «شور شیرین» با موضوع شهید محمود کاوه و سینمایی «منصور» که به تازگی اکران شد و درباره برشی از زندگی شهید ستاری به عنوان نمونه‌های به یاد ماندنی نام برد. اما در شرایطی که تعداد قهرمانان ملی و داستان زندگی آنان گنجایش پرداخت دارند، ساخت تنها چند فیلم انگشت شمار و عدم استفاده از این ظرفیت کماکان موضوعی مغفول مانده است. برای مثال با گذشت دوسال از شهادت سردار قاسم سلیمانی کماکان فیلم سینمایی که بتواند جایگاه والای این قهرمان ملی را نشان دهد ساخته نشده است. تولید آثاری برای نشان دادن زیست این شهید در شرایطی که در فرهنگ غربی تبلیغات سوء ساخته و تفکر قالب جهانی را به سمت خود می‌کشاند بیش از پیش بر اهمیت مسئله می‌افزاید.

سینمای هالیوود برای نمایش قهرمان‌های ساختگی دست به افسانه‌سازی و اسطوره‌نمایی می‌زند تا از این طریق به ترویج فرهنگ و ایدئولوژی خود بزند، اما در کشور ما با وجود قهرمان‌های واقعی و مردان نام آور، توجهی به این مسئله نمی‌شود. با اینکه یکی از راه‌های مهم ترویج فرهنگ اسلامی و انقلابی در جامعه، ارائه الگو و پرداخت به شخصیت‌هایی همچون شهدا است، مسئولین فرهنگی از پرداخت به آن با بیان مشکلاتی همچون مسائل مالی و کمبود بودجه، طولانی شدن مراحل پیش تولید و تحقیق و پژوهش و موانعی از این دست یاد می‌کنند. در دنیای امروز زبانی گویاتر از هنر و بستری مهیاتر از سینما برای معرفی قهرمانان ملی وجود ندارد؛ بستری که در سینمای ایران قهرمان و سوژه در آن می‌سوزد و در سینمای هالیوود رنگ و بوی افسانه‌ای می‌گیرد!

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان