خواستیم از نامگذاری یکی از میدانهای اصلی منطقه آزاد چابهار به نام سردار شهید نادر مهدوی بنویسیم اما کلمات، راهی وادی دیگری شدند، از محل رویارویی مستقیم دریادلان سپاه پاسداران با شیطان و سپس از "جزیره فارسی" در مرکز خلیج همیشه فارس سردرآوردند تا گوشهای از نامردیهای زمانه در اواخر جنگ تحمیلیِ حزب بعث علیه میهن عزیزمان را یادآور شوند. جنگی تحت پوشش نام صدام اما با پشتیبانی و بازیگردانی ۸۰ کشور غربی، اروپایی و عربی که بهروزترین تجهیزات جنگی را در اختیار نوچه خود میگذاشتند تا شاید بتوانند ملت ایران را به زانو دربیاورند اما همه آنها در محاسبات خود دچار توهم شده بوده و فراموش کرده بودند ایرانیها در آسمان عباس دورانها، در زمین قاسم سلیمانیها و در تلاطم دریاها نادر مهدویهای فراوانی دارند.
اینکه دشمنان ایران هنوز به این فهم نرسیدهاند که رقصیدن در خون، رویای مردان ایرانزمین است هم یکی دیگر از بزرگترین اشتباهات راهبردی آنها است. جنایتکاران آمریکایی که با پوشش رسانهای، ژستهای بشردوستانه و حقوقبشری به خود میگیرند انگار فراموش کردهاند که در ۱۶ مهرماه سال ۱۳۶۶ روی عرشه ناو جنگی خود با اسیر ایرانی چه وحشیانه رفتار کردند، اما مردم ایران فراموش نمیکنند که چگونه فرماندهشان را همین تروریستهای آمریکایی پس از شکنجههای قرون وسطایی با فرو کردن میخهای بزرگ در سینهاش به شهادت رساندند. آمریکاییها حتی از پیکر مطهر و بیجان سردار شهید نادر مهدوی "فرمانده ناوگروه دریایی ذوالفقار" ما هم میترسیدند و با اینکه دست و پای این فرمانده گرانقدر را با طناب بسته بودند، هم به بازوهایش شلیک کردند و هم میخ در سینهاش کوبیدند.
آنها همینقدر هم نمیدانند که حکایت میخ و سینه زخمی، برای ما تازگی ندارد! به خیال خود فقط یک میخ به سینه فرمانده ما کوبیدند اما داغِ هزار و ۴۰۰ سالهای را در دلهای فاطمیون و زینبیون و حیدریون زنده کردند. انگار شهید مهدوی، خوب به آرزویش رسید و شقیترین موجودات زمانه، سینهاش را با میخ شکافتند و بیدلیل نبود که همیشه به دوستان و یارانش میگفت اگر روزی صاحب فرزند شدم نامش را "زهرا"میگذارم. چه نیک گفت سید خراسانی «به راستی، فاطمیه خط مقدم ما و خط قرمز خداست»
اینک از رشادتهای بزرگمردی نوشتیم که « ۳۴ سال » قبل وقتی با تعجب به او میگفتند مگر میتوانید با این قایقهای کوچک به رزمناوهای متخاصم آمریکایی نزدیک شوید، پاسخ داد: اگر لازم باشد ناوهایشان را هم میزنیم.
بزرگمردی از بوشهر که در عملیات والفجر هشت هرآنچه در توان داشت برای پایداری ایران گذاشت و خوش درخشید. رزمندهای که در عملیات کربلای سه و فتح اسکله و پایانه نفتی الامیه بعثیها و همچنین عملیاتهای بدر و طریقالقدس نیز حضوری موثر داشت.
شهید مهدوی در دورانی که ما از کمترین امکانات دفاعی برخوردار بودیم با انهدام نفتکش "اساس بریجتون" که پرچم آمریکا را داشت و توسط چهار ناو جنگی اسکورت و محافظت میشد، سکه آمریکاییهای جنایتکار را در خلیج فارس خُرد کرد.
اگر بخواهیم از تجاوزگریها و حملههای آدمکُشها و جلادان آمریکایی به کشورهای مختلف و قتلعام زنان و کودکانِ بیدفاع بنویسیم، چندین جلد کتاب خواهد شد و امروز همان تجاوزگران در لباس تزویر و تحت پوشش رسانههای متعدد، برای ما نقش دایه عزیزتر از مادر را بازی میکنند. آنها که خوب میدانند در عرصه نبرد نظامی جایی برای عرض اندام ندارند با تکیه به همین رسانهها سعی در ناامید کردن ملت ایران دارند و باز هم اشتباه محاسباتی، چراکه هنوز هم نفهمیدهاند مکتب ما برآمده از عاشورا و فاطمیه است. مکتبی که فارغالتحصیلانش شاگردانی همچون سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانیها هستند.
این یک حقیقت تلخ برای بدخواهان میهنمان است؛ دشمنان ایران با وجود مهدویها و دورانها و سلیمانیها در حوزه زَر و زور، تسلیم شدهاند و به سلاح حیلهگریِ رسانهای روی آوردهاند و این خود، نشاندهنده بیچارگی و درماندگی آنها است. اما در این حوزه هم شکستشان قطعی خواهد بود. اکنون ما با یک جنگ رسانهایِ تمامعیار مواجه هستیم اما با وجود جوانان با ایمان و نخبهای که در کشور داریم دیری نخواهد پایید که در این نبرد هم پیروز میدان شویم و دشمن، تنها یک راه برایش باقی خواهد ماند؛ عقبنشینی برای همیشه...
قرار بود فقط یک خبر از نامگذاری میدان سردار شهید نادر مهدوی که با حضور سرهنگ محمد نوذری فرمانده پایگاه دریایی امام علی (ع) و عبدالرحیم کُردی مدیرعامل سازمان منطقه آزاد چابهار برگزار شد تهیه کنیم اما به جزیره فارسی رفتیم، از سردار مقاومت یاد کردیم و به فاطمیه رسیدیم.
« ۱۶ مهر ماه سال ۱۳۶۶شهید نادر مهدوی همراه با سرداران شهید غلامحسین توسلی، بیژن گرد، نصرالله شفیعی، آبسالانی، محمدیها و مجید مبارکی و همرزمانشان برای انجام گشت زنی، با استفاده از ۲ فروند قایق و ناوچه طارق به سمت جزیره فارسی حرکت کردند. پس از رسیدن به جزیره فارسی صدای انفجار مهیب ناشی از انهدام رادار پایگاه فرماندهی توسط بالگردهای آمریکایی را شنیدند و لحظاتی بعد، سردار شهید مهدوی و همرزمانش یک فروند بالگرد کبری MS۶ متعلق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود دیدند. شهید مهدوی بلافاصله نیروهای تحت امر خود را برای انجام عملیات مقابله فرا خواند، هنوز دقایقی از انهدام رادار فرماندهی نگذشته بود که قایق حامل شهید آبسالان و شهید نصرالله شفیعی نیز هدف اصابت موشک آمریکاییها قرار گرفت. موشک دیگری نیز توسط دشمن به سمت اعضای ناوگروه شلیک شد که به هدف اصابت نکرد و بالگردهای آمریکایی بشدت به طرف ناوچه طارق تیراندازی میکردند. سردار شهید مهدوی و یارانش، تصمیم گرفتند بالگردها را بزنند و پس از ۱۵ دقیقه درگیری شدید، با استفاده از یک فروند موشک استینگر، یکی از این بالگردها را ساقط کردند. نادر مهدوی به اتفاق بیژن گُرد هم به طرف بالگردهای آمریکایی در هوا شلیک میکردند و هم در پی گرفتن شهدا و زخمیها از آب بودند که پس از ۲۰ دقیقه رزم جانانه زنده به چنگال دشمن افتادند. نادر مهدوی بر عرشه ناو جنگی یو اس اس آماج شکنجههای وحشیانه دشمن قرار گرفت و سینه اش با میخ های بلند آهنین سوراخ شد و بدین ترتیب مظلومانه به شهادت رسید. پس از گذشت ۶ روز، پیکرهای مطهر شهدا و اسرا از مسقط پایتخت کشور عمان تحویل مقامهای ایرانی و از مرز هوایی وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد»