پسر شهیدم فدای سیدالشهدا(ع) شد/ در این دوره هم جوانانی مثل شهدا هستند


پسر شهیدم فدای سیدالشهدا(ع) شد/ در این دوره هم جوانانی مثل شهدا هستند

مادر شهید صادق خانی‌نور از شهدای همدانی در دفاع مقدس گفت: پسرم صادق فدای سیدالشهدا (ع) شد، خیلی از جوانان این دوره شبیه صادق هستند و راه شهدا ادامه دارد.

به گزارش ایسنا، عذری قاسمی روز گذشته، در دیدار جمعی از کارکنان جهاددانشگاهی که به مناسبت روز تکریم از مقام مادران شهدا انجام شد، با بیان اینکه صادق فرزند دومم بود، اظهار کرد: صادق دوم خرداد سال ۱۳۴۰ به دنیا آمد، عاشق خدمت‌گزاری به مردم و جامعه بود؛ زمانی که کسی امام خمینی(ره) و برخی از علما را نمی‌شناخت او عکس‌های این بزرگان را به دیوار خانه زده بود و از آنها برایمان می‌گفت، آن موقع امام خمینی(ره) در تبعید بود و صادق به ما می‌گفت حتماً یک روز ایشان به ایران می‌آید.

وی افزود: صادق پس از اتمام تحصیلش در مدرسه، به جبهه رفت در آن زمان پسر بزرگم هم با وجود اینکه تازه عقد کرده بود اما دفاع از کشور را بر زندگی شخصی خود مقدم می‌دانست و در جبهه حضور داشت، یکی از پسرعموهایش نیز با آنها بود که بعدها جاویدالاثر شد.

این مادر شهید با بیان اینکه صادق از اوایل جنگ به‌عنوان سرباز در جبهه حضور داشت، گفت: آخرین باری که از منطقه به همدان برگشت همزمان با بمباران هوایی استادیوم قدس بود که هواپیمای جنگی عراق نمازگزاران جمعه در روز قدس را بمباران کرد، صادق و پسر دیگرم در حال امدادرسانی به مجروحان بودند، آنها را به خدا سپرده بودم و خودم نیز به‌عنوان یک زن هر کاری که از دستم برمی‌آمد انجام می‌دادم، با یکی دو نفر از مادران شهدا از جمله مادر شهیدان عنایتی در فعالیت‌هایی که آن روز بانوان در پشت جبهه‌ها داشتند همکاری می‌کردیم.

وی ادامه داد: در ایام جنگ برای رزمندگان کارهایی از قبیل بسته‌بندی مواد خوراکی، پخت نان، دوخت و دوز و شست‌وشو و ... انجام می‌دادیم، در بمباران استادیوم قدس نیز این فعالیت‌ها شدت بیشتری گرفت در جمع‌آوری کشته‌شدگان و زخمی‌ها هر کاری می‌توانستیم انجام می‌دادیم، بعد از آن پتوهایی که اجزای مجروحان و کشته‌شدگان حمل شده بودند را می‌شستیم در بعضی از آنها تکه‌های گوشت و استخوان مجروحان و شهیدان چسبیده بود که خیلی برایمان دردآور بود، آن‌ها را در آب روان عباس‌آباد و گنج‌نامه می‌شستیم، اجزا را بعد از تیمم خاک می‌کردند، لحظات سختی بود.

قاسمی توضیح داد: کم مانده بود تا سربازی صادق تمام شود، بعد از بمباران استادیوم قدس دوباره می‌خواست به جبهه برگردد، یکی از بستگان به شوخی گفت پس صادق شهید نشدی و سربازی‌ات تمام شد؟ صادق گفت من شربت شهادت را آخرین لحظات می‌نوشم؛ به منطقه رفت تا برگه اتمام سربازی خود را بگیرد که در همین اعزام به شهادت رسید و دیگر برنگشت.

وی با اشاره به اینکه شب شهادت پسرم صادق خواب دیدم عکس او را به من دادند و گفتند آن را به مسجد ببر، تصریح کرد: صبح که بیدار شدم می‌دانستم اتفاقی قرار است بیافتد اما احساس می‌کردم پسر بزرگ‌ترم که متأهل است، شهید خواهد شد با خودم گفتم هر کدام از پسرهایم که شهید شوند فدای سیدالشهدا(ع)، کمی بعد خبر شهادت صادق را به ما دادند و چهار روز بعد پیکر صادق آمد، صادق فدایی حضرت سیدالشهدا(ع)، علی‌اکبر(ع) و قاسم(ع) بود و خوش به سعادتش.

قاسمی با بیان اینکه از نور خدا به ما صبری داده شد که مدام خداوند را به خاطر این نعمت شکر می‌کنم، اظهار کرد: صادق در عملیات رمضان در میمک در سال ۶۱ به شهادت رسید.

مادر شهید صادق خانی‌نور یادآور شد: بعد از شهادت صادق همچنان به فعالیت‌هایی که داشتم ادامه دادم، بخاطر تخصص در قالیبافی برای آموزش به مرکزی مراجعه کردم تا به‌صورت افتخاری تجربیاتم را در اختیار نسل جوان قرار دهم که به دلیل سن بالایم نپذیرفتند، در حال حاضر هم اگر در جایی مشکلی پیش بیاید و یا اینکه بدانم کاری از دستم برمی‌آید با وجود داشتن۸۲ سال سن دریغ نخواهم کرد، وقتی سن انسان بالا می‌رود که فقط به فکر بخور و بخواب باشد.

این مادر شهید که خدمت به جامعه را مهم‌ترین اصل برای خود عنوان کرد و گفت: پس از شهدا وظیفه ماست که جامعه و کشورمان را حفظ کنیم، در این راه هم پیر و جوان ندارد همه باید از کشور پاسداری کنیم.

وی اظهار کرد: در هر دوره جوانان رشید و پاک وجود دارند، خیلی از جوانان این دوره شبیه صادق هستند، راه شهدا ادامه دارد همچون خون سردار سلیمانی که از آن جوانانی برای ظهور امام زمان(عج) خواهد روئید.

وی با اشاره به ویژگی‌های پسر شهید خود یادآور شد: تمام فامیل عاشق صادق بودند، او بچه‌ای باغیرت بود، سر هر کاری مثل کارگری می‌رفت و آن را عیب نمی‌دانست و می‌گفت اگر دست جلوی کسی دراز کنی عار است، تا بازو کار می‌کند منت کسی را نکش، بسیار مردم‌دار و شوخ بود، در اکثر مهمانی‌های فامیل و آشنا شرکت می‌کرد، برایش کدو می‌پختم آن را می‌فروخت و با پول آن برای خود قلم و کاغذ می‌خرید تا هزینه‌های تحصیلش بر گردن پدر نباشد.

مادر شهید صادق خانی‌نور اضافه کرد: صادق قبل از اینکه به منطقه برود اهل مسجد و کلاس‌های قرآن بود، گاهی شب‌ها تا دیروقت در مسجد بود و دیر به منزل می‌آمد، خانه ما در آن زمان به‌صورت خانه‌های قدیمی بود که در یک حیاط چند خانواده زندگی می‌کردند برای اینکه همسایه‌ها را با در زدن بیدار نکند از روی دیوار می‌پرید توی حیاط.

قاسمی اظهار کرد: وقتی دل‌تنگ پسر شهیدم می‌شوم برای شادی روحش صلوات می‌فرستم، به خوابم نمی‌آید، در همدان روزهای چهارشنبه مادران شهدا جلسه دعای توسل داشتند که با آمدن کرونا تعطیل شد، معمولاً مادران شهدا می‌گفتند که خواب پسرانشان را نمی‌بینند.

وی در پایان گفت: اصلاً ناشکر نیستیم شهدایمان راه خودشان را انتخاب کردند اگر ناشکری کنیم گویی رسم انسانیت را به جا نیاورده‌ایم.

انتهای پیام

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه همدان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان