حجتالاسلام اصغر عالیپور در گفتوگو با ایسنا، در شرح فرازهای پنجم، ششم و هفتم از دعای سوم صحیفه سجادیه با این مضمون «وَ الرُّوحُ الَّذِی هُوَ عَلَی مَلَائِکَةِ الْحُجُبِ﴿۵﴾ وَ الرُّوحُ الَّذِی هُوَ مِنْ أَمْرِکَ، فَصَلِّ عَلَیْهِمْ، وَ عَلَی الْمَلَائِکَةِ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِمْ مِنْ سُکَّانِ سَمَاوَاتِکَ، وَ أَهْلِ الْأَمَانَةِ عَلَی رِسَالاتِکَ(۶) وَ الَّذِینَ لَا تَدْخُلُهُمْ سَأْمَةٌ مِنْ دُؤُوبٍ، وَ لَا إِعْیَاءٌ مِنْ لُغُوبٍ وَ لَا فُتُورٌ(۷)»، گفت: در این فراز که در رابطه با قانونمند بودن عوالم مختلف صحبت شده است میخوانیم «و روح که بر فرشتگان حجابها گماردهای، و جانی است که از مشرق فرمانت طلوع کرده؛ پس بر همه آنان درود فرست و بر فرشتگانی که از نظر مرتبه و مقام پایینتر از آناناند؛ فرشتگانی که ساکنان آسمانهایت هستند و بر پیامهایت امیناند، و آنان که به خاطر کوشش پیوسته و دائمشان، ملامت بر آنها وارد نمیشود؛ و از هیچ زحمتی، خستگی و سستی و ناتوانی به آنان راه پیدا نمیکند.»
وی اظهار کرد: در نظام طبیعی عالم، حوادث تحت ضابطهها و قواعد دقیق علمی است، بهطوری که هرگز تخلف از آن ضوابط میسر نیست، زیرا اگر ضوابط و قواعد علمی در این جهان تخلفپذیر باشند، هرگز نمیتوان هیچ علم و فنی را تدوین و ضابطهای خاص را در نظر گرفت، بنابراین بهطور کل نظام علمی جهان به هم میریزد و ترقی و تکامل علم دیگر معنی نداشته و بر هیچ قانون علمی نمیتوان تکیه کرد.
این کارشناس مذهبی ادامه داد: در این صورت همه پیشآمدها، تجزیهها و ترکیبها، تبدیل به جزئیاتی غیرقابل پیشبینی میشوند، بنابراین باید در مورد هر یک به انتظار نشست و دید که چه خواهد شد و بهطور کلی، امکان پیریزی یک علم با قوانین معین کاملاً از بین میرود.
عالیپور بیان کرد: نظام طبیعی این عالم تحت ضوابط و قانونمندی علی و معلولی خاصی است و هیچ تخلفی در آن صورت نمیگیرد؛ سنت حضرت حق بر این امور قرار گرفته و عالم مجردات نیز، بر همین حال و روش است، نظمی دقیق و نظاممند، بیش از آنچه که در این عالم از آن خبر داریم در عالم ملائکه واقع است. بنابراین ملائکه حجب، تحت سیطره روح قرار دارند و با برنامهای خاص وظایف خود را انجام میدهند و اصولاً هر یک از ملائکه دارای وصف خاص و دستورات ویژهای هستند.
این مدرس حوزه و دانشگاه اضافه کرد: در این فراز، امام سجاد(ع) میفرمایند که بعضی از ملائکه در آسمان ساکناند و از آن جایی که مجردات دارای مکان مادی نیستند، پس منظور از آسمان نظام افلاک و کهکشان نیست، بلکه غرض آن است که آنان دارای مقامی رفیع هستند، زیرا آسمان کنایه از جایگاه وجودی رفیع است. همچنین معلوم است که در فضای نامتناهی، هرگز مکانی از مکان دیگر برتر نیست، بلکه شاید بتوان گفت که آبادترین نقطه در فضای غیرمتناهی عالم، همین سیاره زمین است که جایگاه انسان است، انسانی که خود برترین موجودات عالم است.
وی با بیان اینکه مشخص میشود که آسمان از زمین بهتر نیست، بنابراین آسمانی که خاص فرشتگان است، هرگز از سنخ نظام فلکی و کهکشانی نخواهد بود، بلکه مربوط به مراتب بلند وجود است که مبحثی جداگانه دارد، گفت: در ادامه فراز هفتم و هشتم این دعا میخوانیم: «وَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْ تَسْبِیحِکَ الشَّهَوَاتُ، وَ لَا یَقْطَعُهُمْ عَنْ تَعْظِیمِکَ سَهْوُ الْغَفَلَاتِ(۷) الْخُشَّعُ الْأَبْصَارِ فَلَا یَرُومُونَ النَّظَرَ إِلَیْکَ، النَّوَاکِسُ الْأَذْقَانِ، الَّذِینَ قَدْ طَالَتْ رَغْبَتُهُمْ فِیما لَدَیْکَ، الْمُسْتَهْتَرُونَ بِذِکْرِ آلَائِکَ، وَ الْمُتَوَاضِعُونَ دُونَ عَظَمَتِکَ وَ جَلَالِ کِبْرِیَائِکَ(۸)؛ و درود فرست بر آن دسته از فرشتگان که خواهشها، آنان را از تسبیح تو باز نمیدارند و غفلت آنها را از بزرگداشت تو جدا نمیسازد. آنان چشمان را به زیر انداخته و هرگز از طالب نظر به سوی تو نیستند، ولی با تمام شوق در دریای نعمتهای تو میجوشند و همواره در کنار عظمت و جلال کبریایی تو خود را حقیر و ضعیف میدانند.»
این مدرس حوزه و دانشگاه ادامه داد: شهوت عبارت است از خواستههای نفس انسانی و تمایل آن بهسوی آنچه ملایم و مناسب با خود میداند و این طلب و اشتها را خداوند متعال در بشر به ودیعه گذاشته تا بهواسطه آن در طلب مصالح وجودی خود برآید و برای ادامه حیات خود آنها را فراهم کند، زیرا اگر این طلب و درخواست در ذهن انسان نباشد و در طلب خواسته و حاجات خود برنیاید، دنیای موجود دارای سکونی شوم و آرامشی غیر مطلوب خواهد شد. لازمه چنین امری هم آن است که تمام آن حکمتها و اسراری که خداوند متعال بر طبق آن جهان را آفریده نادیده فرض شود، حال آن که چنین چیزی امکان ندارد، زیرا نظام هستی در خط اهداف حضرت حق است و همان اهداف، باعث جنبش و حرکتهای اختیاری میشود.
عالیپور افزود: همین انتخابهاست که نظام تربیتی را تشکیل داده و زمینه تربیت انسان را فراهم میکند، البته همه این انتخابها بر حسب غرض اصلی از خلقت است، لذا اصول وجودی و ترکیب شخصیت انسانی که نفس لوامه و یا اماره است، او را پیوسته برای حرکت به طرف تکامل یا انحطاط آماده میکند.
این مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه شهوت و غضب در ملائکه راه ندارد و به نفس شهوی که نقایص انسانی را به فعلیت میرساند محتاج نیستند؛ زیرا نفس شهوی است که تکامل وجودی را تأمین میکند، گفت: از اینرو امام(ع) فرموده است که آنان نه به درخواست نفس عمل میکنند و نه مانع دیگری در کار است تا آنان را از تسبیح و تقدیس باز دارد، بلکه کار آنان همواره خضوع و خشوع در مقابل عظمت بیکران خداوند متعال است. چشمهای آنان چنان در مرحله خضوع است که توان بلند کردن آن را ندارند و دیدگان ایشان همواره پایین است.
وی تأکید کرد: این خضوع چشم نیز کنایه از حدود وجودی آنهاست؛ به این معنی که برای این دسته از ملائکه حدی است که نمیتوانند با مقام بالاتر از خود ارتباط داشته باشند، ولو اینکه این ارتباط در حد رؤیت باشد و علت این است که حجابهای موجود بین مراتب آنان چنان است که نمیتوانند کمتر نظری بهسوی مبدئیت متعالی داشته باشند و خود میدانند که چشم آنان در برابر انوار فوقالعاده جلال و عظمت حضرت حق ناتوان است، از آن سو، جلال کبریایی و غنای مطلق حق نیز آنچنان است که ملائکه خود را در آن مرتبه نمیبینند که درخواست معرفت خداوند را داشته باشند، بنابراین به تواضع متوسل میشوند، زیرا عجز محض در مقابل قدرت تمام، چیزی جز تواضع را نمیطلبد، به همین دلیل، امام سجاد(ع) فرموده است: «المتواضعون دون عظمتک و جلال کبریائک؛ فرشتگان در مقابل عظمت و بزرگی کبریایی تو خاضع هستند.»
انتهای پیام