سقراط مجروح


سقراط مجروح

دسته: اجتماعی برتولت برشت در داستان سقراطِ مجروح دیدگاه و نظر همیشگى‏ اش را دنبال مى‏کند: جنگ چیزى جز نوعى کسب و کار در خدمت...

برتولت برشت در داستان سقراطِ مجروح دیدگاه و نظر همیشگى‏ اش را دنبال مى‏کند: جنگ چیزى جز نوعى کسب و کار در خدمت مصالح عدّه‏اى خاص نیست. قهرمان ‏بودن هم شغلى است مانند همه مشاغل دیگر ـ نجاّر، پینه ‏دوز، قابله، نانوا، ریاضیدان ـ که چون براى خدمات آنها تقاضا وجود دارد لاجرم عرضه‏اى نیز در کار خواهد بود. به نظر برشت، پیروزى در میدان نبرد به همان اندازه به شجاعت فرد بستگى دارد که به تأثیر عواملى از قبیل جویدن پیاز در افزایشِ دلاورى‏اش. اما آنچه در نهایت تعیین مى‏کند چه کسى تاج قهرمانى بر سر مى‏گذارد، هم بخت و تصادف، و هم این واقعیت است که افراد در رقابت براى پیشى‏گرفتن از دیگران گاه ناچارند براى از میدان به ‏درکردن رقیبان خطرناک، به قهرمان ‏شدن بى ‏ربطترین آدم رضایت بدهند.
داستان در چندین سطح و لایه روایت مى‏شود: در سطح روان‏شناسى اجتماعى (کسب ‏و کارِ پرورش قهرمان)، جامعه ‏شناسى (فرمانده، زیر فشار افکار عمومى، حاضر است به پینه ‏دوزِ فیلسوف تاج گل بدهد تا خودش زخم‏ زبان نشنود و جماعت ‏بگذارند ریاستش را بکند)، و روان‏شناسى فردى (سقراط دست به تلاشى ناموفق براى فریب خویش مى‏زند، اما سرانجام درمى‏ یابد که زیانهاى حتمى این کار بیش از عواید احتمالى آن است: خوارشدن در چشم همسر بدخو اما خوشدل، در برابر چند دقیقه غریو تحسین مردم خوشخو اما بددل). سقراط را علم و فلسفه از افتادن در دام تزویر و ریا نجات نمى ‏دهد؛ رودربایستى در برابر همسرش، و این نگرانى که از این پس ناچار شود مدام نقش بازى کند و دست‏کم دو شخصیت داشته باشد، نجاتش مى‏ دهد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا