تجلی فرهنگ اسلامی در هنرهای ایران پس از اسلام


تجلی فرهنگ اسلامی در هنرهای ایران پس از اسلام

یک هنرمند با بیان اینکه هنر اسلامی باید شاخصه های مهم نگرش اسلامی را داشته باشد،گفت: تجلی و تاثیر فرهنگ اسلامی را به خوبی می توان در هنرهای تجسمی ایران پس از اسلام به تماشا نشست.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، شاهکار هنر اسلامی را می توان در معماری و خوشنویسی دید و نمود این مدعا در مساجد قابل رویت است، معماری خیره کننده مساجد اوج شکوه و زیبایی هنر اسلامی را به مخاطبان القاء می کند؛ درباره هنر ایرانی اسلامی و ویژگی ها آن با «محمدحسین مودب»، هنرمند و مدیر موسسه فرهنگی هنری نگارستان هنر مهر به گفنگو نشسته ایم که در زیر می آید:

هنر اسلامی ایرانی چه ویژگی هایی دارد ؟

از گذشته های دور هنر یکی از وسایل ارتباط میان فرهنگ های بشری بوده است بطوری که آنچه را که از دستکار ها و دست سازها ساخت بشر بجا مانده را اثر هنری می دانند . اما در این میان هنرهای اسلامی شامل هنرهای تجسمی خلق شده در دنیای اسلام است . هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشند ولی تاثیر فرهنگ اسلامی و منطقه ای در آن به خوبی نمایان است و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری اسلامی؛ حوشنویسی؛ نقاشی؛ سفالگری؛ قالی بافی؛ غرش بافی؛ گل دوزی اسلامی و مانند آنهاست . بنابراین در ابتدا هنگامی که از هنر اسلامی سخن به میان می آید؛ بدون تردید این اندیشه ذهن را به خود مشغول می کند که این هنر باید شاخصه های اسلامی داشته باشد . دوم اینکه در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی بر می خوریم . استفاده از طرحهای هندسی یا ترسیمی انتزاعی از گل و گیاه که به اسلیمی معروف هستند از دیگر ویژگی های هنر اسلامی است . نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب به عنوان نمادی از طبیعت بیکرانی به کار می روند که مخلوق خداست . از دیگر ویژگی های هنر اسلامی میتوان به وحدت ؛ چه در زمان و چه در مکان اشاره کرد که این وحدت بسیار آشکار و بدیهی است .در هنر اسلامی به ویژه از نوع تزئینی آن ؛ هیچ قسمتی از گستره طرح بدون تزئین و ساده رها نمی شود ... با این وجود باید توجه داشت همه هنرهای شکل گرفته در کشورهای اسلامی را نمی توان در زمره هنرهای اسلامی به شمار آورد ؛ زیرا در اغلب کشورهای اسلامی همه نوع هنری مثل بیزانس ؛ سوری ؛ مانوی ؛ بودایی ؛ هندی و ... اجرا شده است .

آیا هنر عرفانی اسلامی با عرفان پیوند دارد ؟

در تاریخ هنر و فرهنگ انسانی ؛ معنی هنر با نوعی الهام و اشراق همراه بوده است ؛ امروز از نظر دانش تاریخ تمدن و باستان شناسی مسلم گشته که هر جا بقایایی از تمدن و هنر در سرزمینی پیدا شود؛ نقش آموزه های دینی و الهانات روحانی را در ظهور آن تمدن و هنر می توان دید . اگر عرفان را به معنای شناخت و دریافت وجدانی و شهودی خدا و اسما او بدانیم ؛ برخی از اسنا الهی مانند مصور ؛ خالق ؛ بدیع ؛ باری و مبدع ؛ با هنر و زیبایی و آفرینندگی و خلاقیت و نوگرایی پیوند برقرار می کند و انسان هنرمند همواره با تزکیه نفس و سیر و سلوک عملی بتواند خود را مظهر اسمی از اسما خداوند کند .

وقتی از هنر صحبت می کنیم مقصود آن است که در فعل هنری است. یعنی امکان احصاء مفهوم به معنای رجوع به اثر هنری است. به عبارتی دیگر جزیی از کل حقیقت را می گوییم. بنا به تفسیری ؛ شاعرانه زیستن حرکت از سوی پائین به سوی بالاست و در حقیقت از درون به برون است. ولی رو به سوی معبود دارد و صورت به سوی مخلوق دارد. هر هنرمند چیزی برای گفتن دارد و هیچ کار هنری نیست که بدون دخالت در عالم ماده باشد . وقتی که ارتباط هنر و دین را مطرح می کنیم مقصود شأن عرفانی دین است. در وادی امر ما چیزی به نام فلسفه هنر و زیبایی در عالم اسلام نداشتیم البته آن گونه ای که در دنیای مدرن گفته می شود. در اینجا شبهه ای مطرح است و آن این که این همه آثار زیبای هنری خلق شده چگونه به وجود آمده اند با کدام بن مایه فکری . هنر در گذشته به معنای زیبایی شناسی آن نبود بلکه هنر همان معنای عرفانی آن متصور بود. شاید یکی از دلایل افول هنر در جهان غرب هم همین طرد معنای باطنی آن باشد. وابستگی هنرهای مختلف به مباحث عرفانی چنان عمیق و پیچیده است که فرض جدایی آنها از یکدیگر محال می نماید. این همبستگی در بین ادیان الهی و هنر بومی آن کشورها به خصوص شریعت مقدس اسلام آشکارتر است؛ عرفان ابزاری موثرتر و سخنگوتر وشارحی برتر از هنر برای معرفی و حضور خود نداشته است و می توان گفت عرفان متعلق به ذات و ماهیت تمام ادیان است چرا که نگرش عرفانی به هنر اسلامی مهمترین و مناسب ترین راه برای شناخت ماهیت هنر اسلامی دانسته شده و در متون فلسفی و عرفانی به این بحث بیشتر پرداخته شده است. در کنار رویکرد مادی و محسوس هنر در متون هنری، در متون اسلامی با رویکرد معنوی و معقول به هنر سعی شده از دیدگاه تصوف و عرفان به چیستی هنر ها پرداخته شود. فتوت نامه ها بهترین آثار و اسناد در این رابطه هستند و عرفا معمولاً در قالب فتوت نامه ها که همان طریقت نامه هستند به این موضوع نگریسته اند. بنابراین آثار هنری تمدن اسلامی را بهتر است از دیدگاه عرفان که موجود و موجب تحقق شان بوده است مطالعه کنیم و این امر با نگاهی متفاوت به هنر و زیبایی مطابق با متون عرفانی و حکمی امکان پذیر است .

وجه تمایز هنرهای اسلامی با هنرهای غربی چیست ؟

امروز ه بسیاری از هنرمندان مسلمان در کشورهای اسلامی ؛ آثاری خلق میکنند که وابسته به جریان های غرب هستند . اما بطور کلی وجه تمایز هنرهای اسلامی با هنر غرب را میتوان در این موارد دانست :

- عدم بازنمایی عینی طبیعت

- پرهیز از عمق نمایی

- حضور وحدانیت در هنر اسلامی

- گرایش به تجرد

- ذره گرایی

- و اهمیت دادن به فضاهای خالی

چرا هنرهای اسلامی به لحاظ زیبایی بصری در میان هنرهای دیگر برای مخاطبین قابل تشخیص است ؟

«زیبایی شناسی» در عام ترین معنای خود ، مترادف با فلسفه ی هنر است. زیبایی شناسی و فلسفه ی هنر می توانند به جای هم به کار برده شوند. انتخاب یکی به جای دیگری اهمیتی ندارد. این کاربردی غیردقیق، ولی بسیار رایج، حتی در میان فیلسوفان است.اما زیبایی شناسی معنای خاص تری نیز دارد. زیبایی شناسی (aesthetics) در اصل از واژه ی یونانی aesthesis به معنای ادراک حسی یا شناخت محسوس گرفته شده. در فصل هفتم کتاب پوئتیک ارسطو می خوانیم که« امر زیبا ، خواه موجود زنده ای باشد و خواه چیزی باشد مرکب از اجزاء، ناچار باید که بین اجزاء آن نظمی و ترتیبی وجود داشته باشد و همچنین باید حدی و اندازه ای معین داشته باشد ، چون زیبایی و جمال، شرطش ، داشتن اندازه ی معین و همچنین نظم است.»در اینجا ارسطو در پی تعریف زیبایی نیست. بلکه می خواهد یکی از شروط آن را توضیح دهد. ارسطو می گوید:« فرمهای اصلی زیبایی عبارتند از نظم ، تقارن و تعین که علوم ریاضی آنها را در درجات معینی مشخص می کنند» که طبق گفته ارسطو به عینه میتوان این مساله را در هنر اسلامی مشاهده کرد .

پایان پیام/32

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ آرمین زارعی به اسم مثل خار تو چشم دشمنیم