ماجرای تغییر یک حکم شرعی در جبهه


ماجرای تغییر یک حکم شرعی در جبهه

سال 1360 در خط شیر بودیم. روحانی‌ای که با ما به خط آمده بود، به بچه‌ها گفته بود: «خوردن کنسرو ماهی حرام است!» توجیهش این بود که ماهی‌هایی که با آن کنسرو درست می‌کنند، پولک ندارد و خوردنش اشکال شرعی دارد.

صدای یک قوطی حلبی خالی که از سنگر یکی از آقایان روحانی بیرون افتاد، توجه‌مان را جلب کرد. قوطی کنسرو ماهی بود. وارد سنگر حاج آقا شدم و پرسیدم: «حاج آقا، کنسرو ماهی حلال شد؟» خندید و گفت: «برای شهرضایی‌ها یواشکی حلال شد!»

به گزارش ایسنا، سیدنورالدین بحرینی در کتاب «موقعیت ننه» درباره تغییر نظر یک روحانی در جبهه روایت می‌کند: سال ۱۳۶۰ در خط شیر بودیم. روحانی‌ای که با ما به خط آمده بود، به بچه‌ها گفته بود: «خوردن کنسرو ماهی حرام است!» توجیهش این بود که ماهی‌هایی که با آن کنسرو درست می‌کنند، پولک ندارد و خوردنش اشکال شرعی دارد. هر وقت کنسرو ماهی می‌آوردند، بچه‌های تدارکات با فرغون کنسرو‌ها را به روستای سلیمانیه می‌بردند و با کنسرو‌های لوبیای برادران ارتشی معاوضه می‌کردند. فاصله ما با ارتشی‌ها زیاد نبود.

*کتاب «موقعیت ننه» منتشر شد

یک شب با صفرعلی صفی در یکی از سنگر‌ها نگهبان بودیم. صدای یک قوطی حلبی خالی که از سنگر یکی از آقایان روحانی بیرون افتاد، توجه‌مان را جلب کرد. قوطی کنسرو ماهی بود. وارد سنگر حاج آقا شدم و پرسیدم: «حاج آقا، کنسرو ماهی حلال شد؟» خندید و گفت: «برای شهرضایی‌ها یواشکی حلال شد!» به صفی گفتم: «حالا که حاج آقا کنسرو ماهی را حلال کردند، باید یک فکر اساسی کنیم.»

یک روز وقتی ماشین تغذیه از راه رسید، من و صفی به مسؤول تدارکات گفتیم که کاری ندارید برایتان انجام بدهیم؟ مسئول تدارکات گفت: «چرا، بی‌زحمت این کنسرو ماهی‌ها را ببرید مقر برادران ارتشی و با کنسرو لوبیا عوض کنید.»

کنسرو‌ها را داخل فرغون گذاشتیم و حرکت کردیم. بین راه یواشکی سهمیه خودمان را داخل سنگرمان مخفی کردیم و بقیه کنسرو‌ها را بردیم با کنسرو لوبیا عوض کردیم. وقتی برگشتیم، کنسرو لوبیا‌ها را تحویل تدارکات دادیم و گفتیم: «ما سهم خودمان را برداشتیم، از این به بعد هر وقت خواستید کنسرو‌ها را عوض کنید به ما بگویید.»

چند بار دیگر هم این اتفاق افتاد. طوری وانمود کردیم که بچه‌ها فکر کنند داریم ایثار می‌کنیم. همیشه قبل از رفتن، سهم کنسرو خودمان را کنار می‌گذاشتیم و بقیه را می‌بردیم و تعویض می‌کردیم. ایثار بیش از حد ما سبب شد بچه‌ها شک کنند. یک روز چند نفر از بچه‌ها «زاغ سیاه ما را چوب زده بودند». قضیه لو رفت. از آن روز به بعد خوردن کنسرو ماهی برای همه حلال شد!

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اجتماعی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


علت صدای انفجار اصفهان از زبان یک منبع آگاه