متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن


متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن

در این نوشته از دلبرانه میخ واهیم تعداد زیادی شعر و متن درباره وجدان کوتاه و طولانی را خدمت شما ارائه نماییم. اگر قصد دارید در فضای مجازی و در صفحه شخصی خودتان مطلب با موضوع وجدان به اشتراک بگذارید؛ و چنانچه به دنبال یک متن و شعر زیبا در این مورد هستید حتما ما […] نوشته متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن...

در این نوشته از دلبرانه میخ واهیم تعداد زیادی شعر و متن درباره وجدان کوتاه و طولانی را خدمت شما ارائه نماییم.

اگر قصد دارید در فضای مجازی و در صفحه شخصی خودتان مطلب با موضوع وجدان به اشتراک بگذارید؛

و چنانچه به دنبال یک متن و شعر زیبا در این مورد هستید حتما ما را تا انتهای پست دنبال کنید.

در ادامه تعداد زیادی شعر و متن درباره وجدان کوتاه و طولانی برای کپشن و استوری برای شما جمع آوری کرذه ایم.

امیدواریم که مورد استفاده شما قرار گیرد …. با ما همراه باشید ….

جملات و اشعار زیبا در مورد وجدان

متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتنمتن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن

مهم ترین چیزی که یاد گرفتم اینه که هر کسی ممکن قلب داشته باشه

ولی وجدان نصیب هر کَسی نمیشه

اگر شما دقیقتر فکر کرده بودید

اگر بهتر مشاهده کرده بودید و بیشتر فهمیده بودید

دیگر در تمام شرایط، فلان کار را وظیفه

و فلان چیز را وجدان نمی خواندید

ای وجدان، تو عامل بزرگی وجود انسان و اخلاقی بودن کارهای او هستی

و بدون تو چیزی در وجود خود احساس نمی کنم که مرا در جهانی برتر از حیوانات قرار دهد

چراغ ها را خاموش کن

من از تصویر خودم

در آیینه وجدان می ترسم

وجدان مانند آینه است

که نه چاپلوسی می کند و نه تحقیر می نماید

در دنیا دو چیز از همه زیباتر است

آسمان پرستاره و وجدان آسوده

باید در کارها وجدان خود را راهنما قرار دهیم

و همان راهی را که وجدان به ما نشان می دهد، در پیش بگیریم

نه گلایه ای دارم

نه شاکیم ازت

فقط ازت میخام

وجدانتو بزاری وسط

وقتی دارید دروغ میگید که دوسش دارید

اونی که باور میکنه،که هیچ

خودتون عذاب وجدان نمی‌گیرید

تو زندگی مجبور نیستی به هیچکسی

راجع به چیزی جواب پس بدی

به غیر از وجدانت

اینو هیچوقت یادت نره

متن درباره وجدان بیدار

متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتنمتن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن

توان انتقاد کردن و حفظ وجدان صادق در مخالفت با آنچه که همیشگی، سنتی و مقدس است، هنری والاتر از تحمل و تحریک انتقاد است و این هنر در فرهنگ ما به راستی بزرگ، نو و شگفت آور است

باید در کارها وجدان خود را راهنما قرار دهیم و همان راهی را که وجدان به ما نشان می دهد، در پیش بگیریم

اکنون او تنها کارهای عاقلانه و صحیح انجام می دهد

اما وجدانش آسوده نیست؛ زیرا رسالت او در کارهای خارق العاده است

مبادا شما را چنین در نظر آید که در کارهایتان دون پایه و خوارید

بلکه چنین سزد که آن را به زمان رخدادنش واگذارید!

که نکوهش وجدان، خاموش گردانیدن اندرون بایسته نیست

هنر خوب است، اگر احساسات خوب را ترویج کند

احساسات هنگامی خوب است که شعور جداکننده ی نیک و بد به خوبی آنها حکم دهد و این شعور در میان مردم یک عصر مشترک است

هنر جهانی یک محک درونی دارد که پا برجا و بی خطاست و آن هم وجدان پاک نام دارد

من مایلم امور دولت را به نحوی اداره کنم که اگر در پایان فرمانروایی خود همه دوستانم را از دست دادم، دست کم یکی از دوستانم باقی بماند و آن، وجدان و قلب من است

بر سر دوراهی های زندگی گاهی اتفاق می افتد که عاطفه و وظیفه با هم تماس پیدا می کنند

کسانی که از عاطفه پیروی کنند، همیشه از خود شادمانند، اما مردمی که در این گونه از مراحل

تبعیت عقل و وجدان را ترجیح داده و انجام وظیفه نمایند، غالبأ از کرده ی خود پشیمان هستند

نامم را پاک کردی، یادم را چه میکنی
یادم را پاک کنی، عشقم را چه میکنی
اصلا همه را پاک کن
هر آنچه از من داری
از من که چیزی کم نمیشود
فقط بگو با وجدانت چه میکنی
نکند آن را هم پاک کرده ای
نه شدنی نیست
نمی توانی آنچه که نداشتی را پاک کنی

احساس تو که
پشت هاشور وجدان
خط خورد
روح یاغی من هم
پشت دیوار زندان
ترک خورد

راست میگفت خورشید
مدتی است که دل زندان است
راست میگفت آن دوست
ما که دنیامان دگر ویران است
راست میگفت پدر
ترس و وحشت همه جا در جان است
راست میگفت مادر
گاه این انسان چه بی وجدان است
راست میگفت بی بی
راه ما بیراه است
راست میگفت دلبرش
همه مشکل نان است
راست میگفت مرشد
پیر ما گمراه است
راست میگفت زندگی
مرگ است میخندد، او فقط خندان است

احساس تو که
پشت هاشور وجدان
خط خورد
روح یاغی من هم
پشت دیوار زندان
ترک خورد

یه جایی تو زندگی هست
که از اونجا به بعد آدم ها رو رها میکنی
می سپری به وجدانشون، می سپریشون به خودشون
‏جایی دورتر می ایستی و نگاه میکنی

به غیر از وجدانت
مجبور نیستی تو زندگی
به هیچ کس راجع به چیزی
جواب پس بدی
حواست هست؟ به جز وجدانت

هم ترین چیزی که یاد گرفتم
اینه که هر کسی
ممکن قلب داشته باشه
ولی وجدان
نصیب هر کسی نمیشه

وجدان بیدار من
بخواب
ساعتم را برایت کوک کرده ام
روزی زنگ خواهد زد
اگر خودش نخوابد

تو زندگی مجبور نیستی به هیچ کسی
راجع به چیزی جواب پس بدی
به غیر از وجدانت
اینو هیچ وقت یادت نره

از دل برود هر آنکه از دیده برفت
از دیده رفت از دل هم همینطور
پس خدایا این عذاب وجدان چیست

ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺏ، ﮐﺘﺎب‌ هاﯼ ﺧﻮﺏ
ﻭ ﯾﮏ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺁﺳﻮﺩﻩ
این‌ ها ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﺪﻩ ﺁﻝ ﻫﺴﺘﻨﺪ

خیانت به خود آدم آسیب بیشتری میزنه تا به طرف مقابل، چون با خیانت شرف، وجدان، اعتبار و شخصیتتو فدای هوس بازی میکنی و آدم بدون اینا هیچی ارزشی نداره

کاش آدمیزاد راحت میتونست بره به بعضیا بگه که چقدر دوست داره باهاشون حرف بزنه، باهاشون وقت بگذرونه، یا حتی کل تایمشو با اونا بریزه تو سطل آشغال، اصلا کاش آدمیزاد عقل نداشت یسری اشتباها رو بدون عذاب وجدان انجام میداد

متن درباره وجدان داشتن

متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتنمتن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن

واسه وجدانتونم آلارم بذارید
شاید بیدار شد

اصلا اون آدم تورو ببخشه، خدا‌ تورو ببخشه

تو خودت میتونی خودتو ببخشی؟

میتونی عذاب وجدان نگیری از اینکه چقدر اذیتش کردی؟

من بلد نیستم قهر کنم

ولی اگه قهر کنم واقعا میرم و دیگه‌ام برنمیگردم میرم برای همیشه پشت سرمم نگاه نمیکنم

چون اونقدری اهمیت دادم اونقدری خوب بودم اونقدری عیب آدمی که دوستش داشتمو نادیده گرفتم از این نظر هیچ عذاب وجدانی ندارم

من میرم ولی مطمئنم اون ادم میمونه با یه تصویر غیر قایل دسترس از ادمی که همه جوره هواشو داشت

تو دنیای بیرون دنبال حال خوب نگردید همش درون خودتونه

که از ذاتتون، از نیتتونو وجدانتون میاد

اعتبار من وجدان منه
به امضا و تایید کسی نیست

داشت استدلال می آورد و خودش را راضی می کرد که این کار گناه نیست

یک نفر انگار از درونش گفت:

خودتی

این مردم ایمان مرا از من گرفتند
عشق مرا جان مرا از من گرفتند
هریک نقابی را به صورت دارد اینک
اینها که وجدان مرا از من گرفتند

وجدان کجاست…..نمی دانم آشنا
در زیر پاست…..می دانم آشنا
با زندهاست…..نمی دانم آشنا
با مردهاست…..می دانم آشنا
با خفته هاست….. نمی دانم آشنا
از ما جداست….. می دانم آشنا
ای که می دانی کجاهست و نمی دانی کجاست
خواهشی دارم که بیدارش مکن
چون ندارد هیچ کارایی دگر
نق مزن هیچ وقت دیدارش مکن

آسوده و بی خیال بودم
فارغ ز غم و ملال بودم
در باغِ طَرب نشسته بودم
غافل ز دلِ شکسته بودم
ناگه توی رویای قشنگم
دیدم با یکی دارم میجنگم
ولی اون مثل خودم بود
هم شکل خودم بود ،هم قد خودم بود
از کُنجِ دلم نگاش میکردم
با حسرت و آه صداش میکردم
دیدم نگهش را ،اون ملامتش را
وای،نَفسِ خودم بود وجدان خودم بود
وجدان خودم بود

گفتم به روز روشن
این نور از که داری؟
گفتا ز نور خورشید
نوری به سینه داری
گفتم که کی خموشی
پس نور تو که پوشید؟
گفتا که شب بیاید
از ظلمتی که نوشی
گفتم بیا نظر کن
بر قلب سرد تیره
تا روشنی بگیرد
وجدان بی ستاره

ذهن شلوغی دارم
سرم از خیالات پر است
در رفت و آمد گنگ و گاه مرموز رویاها
کانالی به حقیقت های خفته در قلعه ی امن
قلب ام، باز می کنم
چقدر همه به هم محتاج ایم
چقدر همه نیاز هامان به هم را حاشا می کنیم
آه، حق با وجدان ام بود
من
کوچک ام
بی اندازه کوچک ام
اما کاش
کوچکی ام، همه از کودکی ام بود

متن درباره وجدان و انسانیت

متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتنمتن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن

وکالت ها
باطلند
وقتی
وجدان هم
دادگاهــی ، شــود
تنها
سند آزادی ام
توبه است
وگرنه
خدا هم
مرا
آزاد نمی کند
سرهای سبز
زیر ِ سایه ی
زبان های سرخ
روسپید
می رویند

هرچقدر هم خودمان را به خواب بزنیم

تلألویی از آفتاب

پلک ها را از هم خواهد گشود

اما من از روزنه ای می ترسم

که آفتاب پشت آن

رنگ سیاهی به خود گرفته باشد

از روزی که هابیل

انتقام خونش را از برادر بگیرد

روزی که نژاد انسان ، هار گردد

و وجدان ها را بر سر درِ خانه ها

به دار آویزند

از این پس چاره ای جزاین برایم نیست
ملاک اعتمادم دین انسان نیست وجدان است
که در این عصر
وجدان دین انسان است

خودت را باور نمی کنی

وقتی چشم ها هم دروغ می گویند

پدر

نه یعقوبی مانده

تا دل به پیراهن یوسف خوش کند

نه یوسفی که برادرانش را بشناسد

کار از قتل برادر گذشته است

زمانه ، زمانه ی وجدان کشیست

آن قدر وجدانش را زیر ‍پایش گذاشته بود

که کف پاهایش آبله زده بود

سکوت می کنم

از راه رفتنش معلوم بود

وجدان ندارد

احساس تو که
پشت هاشور وجدان
خط خورد
روح یاغی من هم
پشت دیوار زندان
ترک خورد

وجدان و رنگ
شهر شاهرخ و شاه و صندلی و دین
خرابی کجاست بیا بنال و ببین
دمی با حسودان سوار کاری بکن
به اشکش نبین خودت را خالی بکن
پیمانمان خط سفیدیست از بوی جنگ
که ارزانی ندارد به جز وجدان و رنگ
خدا شاهد است سزایمان این نبود
این همه جهل این همه رنگ و دود

رنگ می بازد
سرخی گونه ی وجدان ها و ما بی خبرانیم
غرق نحسی نفسیم فقط دل نگرانیم!
نه پی کشتن دردیم
نه پی درمانیم…
شفاخانه نداریم که ما فکر کندن گورستانیم…
سرخی دست من و تو یعنی
همگی قاتل نفس نفَس وجدانیم
در جایی هم اگر مانده هنوز
ذره ای از نفس وجدانی
در پی ستاندن این جانیم
به چه می بالی؟
به انسان بودن؟
اینگونه من و تو مگر انسانیم؟

بادیدهٔ پر زاشک خفتم امشب
از دل همه را به جز تو رفتم امشب
بااینهمه حال عذاب وجدان دارم
از بس به تو من دروغ گفتم امشب

شعر در مود وجدان

متن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتنمتن درباره وجدان ؛ جملات و اشعار تیکه دار در مورد وجدان داشتن

همی دانی که بر رویت طلسمی تار می بینم
جهانی را به سودایت شبیه مار می بینم
به خوی ناپسند تو گرفتارند همه عالم
چه کردی با دل زارم همه بیمار می بینم
تو خود روزی ملک بودی درون حُلّه زیبا
چرا باخود چنین کردی تو را در نار می بینم
برو رنگی مزن ما را که ماخود صاحب رنگیم
بزک پرداز این جنگیم تو را بی کار می بینم
عجب کردی تو دنیا را به چشم طعمه یی شیرین
هزاران مور و زنبورش همه در کار می بینم
خدا داند چه ها کردی تو ای ابلیس بی وجدان
نشستی بر سر دنیا, سرت بر دار می بینم
حضر کردم ز نام تو پناهم داده قرآنم
هزاران راه ناهموار که من هموار می بینم
کشیدم با قلم طرحی که نام جعفری باشد
بپرسیدم ز اعمالت, بگفتا زار می بینم

علی جعفری

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سرگرمی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم| رقص و آواز دختران در تلویزیون؛ صدا و سیما تابوشکنی کرد!