پرواز بالای شط


پرواز بالای شط

دسته: داستان کودکان از زمانی که دشمن خرمشهر را اشغال کرد، در اردوگاه پناهندگان زندگی میکنیم. داداش عبدو ما را آورد اینجا و خودش به...

از زمانی که دشمن خرمشهر را اشغال کرد، در اردوگاه پناهندگان زندگی میکنیم. داداش عبدو ما را آورد اینجا و خودش به خرمشهر برگشت. او به من گفت تا شهر را آزاد نکرده ایم، بر نمی گردم. او به من قول داد هر وقت خرمشهر آزاد شد، مرا سوار بالگردش کند.
چند روز بعد خرمشهر آزاد شد و من به فکر پرواز بالای شط هستم.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا