نگاهی به کتاب «گورستان ناآرام» در ژانر وحشت


نگاهی به کتاب «گورستان ناآرام» در ژانر وحشت

تداوم این ترسها و تعاریف از سمت منیژه موجب همراه شدن همسرش با داستان و مشاهده صحنه‌های غیر قابل پیش‌بینی و دلهره آور در ادامه می‌شود و یا در داستان احضار، فراخواندن ارواح باعث وحشت می‌شود.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «گورستان ناآرام» به قلم نوید فرخی مجموعه‌ای داستانی در ژانر وحشت است. این کتاب شامل ۱۵ داستان کوتاه در ۲۱۷ صفحه است که سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات سارات منتشر شد.

آسیه مروی پژوهشگر در یادداشتی که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته، به «گورستان ناآرام» پرداخته است.

مشروح متن این‌یادداشت را در ادامه می‌خوانیم؛

نوید فرخی در این کتاب با به‌کارگیری عناصر اصلی ژانر وحشت چون؛ ترس و تعلیق، زمینه چینی مناسب برای رویارویی با اوج و نتیجه داستان، خیال پردازی و رازآلودگی، یک اثر جذاب و هیجان انگیز خلق کرده است.

داستان‌هایی ترسناک با موضوعات متنوع مثل احضار ارواح، جن و پری، طلسم و جادو که در خواننده احساس رعب و وحشت را برمی‌انگیزد و با نفوذ به تخیل فرد، موجب ایجاد فضاهای وحشت زا و پر رمز و راز در ذهن خواننده می‌شود. در این‌کتاب اماکن وهم‌آور، شخصیت‌های ماوراالطبیعه مثل جن که از عناصر مرسوم فرهنگمان است استفاده شده، طرح روی جلد نیز بیانگر فضایی رعب آور است. داستان‌هایی گیرا و محرک که سبب فوران آدرنالین و ترسی همراه با تعلیق می‌شود و مخاطب را تا آخر همراه و همگام خود نگه می‌دارد و موجب تحریک خیال پردازی فرد می‌شود.

در یکی از داستان‌ها باعنوان کلاغ سیاه قصه زن و شوهر جوانی است، که تازه وارد خانه‌ای جدید شده‌اند و منیژه که غالباً در خانه تنهاست، ادعا می‌کند خانه ترسناک است و صداهای عجیب می‌شنود. خانه‌ای رازآلود با صداهای ناشناخته همراه باز و بسته شدن خودبخود در و پنجره‌ها و حضور کلاغی سیاه. تداوم این ترس‌ها و تعاریف از سمت منیژه موجب همراه شدن همسرش با داستان و مشاهده صحنه‌های غیر قابل پیش‌بینی و دلهره آور در ادامه می‌شود. و یا در داستان احضار، فراخواندن ارواح و مکالمه با آن‌ها وحشتی آگاهانه و لذت‌بخش ایجاد می‌کند.

در داستان‌های دیگر نیز وجود شخصیت‌های مرموز، مکان‌هایی با اتمسفر تاریک و سرد، کاراکترهای مشکوک و رمزآلود، و حوادثی ناگهانی که غیر قابل پیش بینی هستند. اتفاق‌هایی که در نیمه شب و در تاریکی می‌افتد و صداهایی ترسناک در محیط موهوم کتابخانه یا حیاط و …، سبب می‌شود ترسی ملموس که توأم با لذتی وصف ناشدنی است به سراغ خواننده کتاب بیاید.

در داستانی دیگر خانه‌ای نفرین‌شده و قدیمی که در آن جسم افراد دزدیده و یا جابه‌جا می‌شود و گربه‌ای مرموز که کارهای عجیب از آن سر می‌زند، بسیار قابل توجه است.

جن‌گیری و حلول جن در بدن دیگری و یا نوشتن دعا و طلسم توسط فالگیر و رمال، ترس و وحشتی که از حضور آن موجودات ماورایی در کاراکتر داستان ایجاد می‌شود؛ اتفاقاتی است که در زندگی روزمره نیز شنیده‌ایم اما به‌طور واقعی تجربه نکرده‌ایم و به‌واسطه قلم نویسنده در این‌مجموعه به‌صورت خودآگاه در خیالمان تصویرسازی شده و از ترس ناشی از آن لذت می‌بریم.

خواندن این‌کتاب هیجان‌انگیز و وحشت‌آور مخصوصاً به علاقمندان به ژانر وحشت به شدت توصیه می‌شود.

در ادامه به چند قسمت کوتاه از چند داستان این مجموعه توجه‌تان را جلب می‌کنم:

"حس کردم توان حرکت کردن ندارم و همه چیز ثابت شده و زمان ایستاده، مطمئن نبودم قلبم هنوز میتپد، حتی صدای حرکت عقربه‌های ساعت دیواری هم دیگر نمی‌آمد، موجود سیاه رنگ وسط باغ ایستاده بود و به من خیره شده بود؛ درست همانطور که من به او خیره شده بودم.

اتفاق بعدی بسیار سریع رخ داد، آن‌قدر سریع مثل یک چشم به هم زدن.

مخلوق سیاه رنگ از وسط باغ با سرعت به سمت من شروع به دویدن کرد؛.... "

قسمتی از داستان کلاغ سیاه.

"با چشمان بیروحش به جلو خیره شده بود و توجهی به ما نداشت. لباس خاکستری رنگ از مُُدافتادهای به تن داشت و مثل بار پیش به نظر می‌رسید که جسمش را جا گذاشته است. فکر می‌کنم قلبم برای لحظه‌ای ایستاد اما اتفاقی که بعد از آن رخ داد، این شوک تکان دهنده را به آشفتگی درهم و برهمی تبدیل کرد. او سرش را جلو آورد و...."

برشی کوتاه از داستان شبح نوروزی

"روزی نیست که اتفاقی که افتاد را مرور نکنم و هزار بار بر خود لعنت نفرستم که چرا آنجا را ترک نکردم. وقتی در را کاملاً باز کردم. پیرمرد با درنده‌خویی هر چه تمام‌تر خود را روی من انداخت، مرا چرخاند و به‌داخل منزل هل داد. نزدیک بود در حیاط به زمین بیفتم. شوک این حرکت چنان غیرمنتظره بود که توان دفاع از خود را نداشتم. اما پیرمرد قصد درگیری نداشت. کوله پشتی‌ام را روی دوشش دیدم. با لبخندی شیطانی تلاش کرد در را ببندد...."

قسمتی از داستان بازگشت از مدرسه.


خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «گورستان ناآرام» به قلم نوید فرخی مجموعه‌ای داستانی در ژانر وحشت است. این کتاب شامل ۱۵ داستان کوتاه در ۲۱۷ صفحه است که سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات سارات منتشر شد.

آسیه مروی پژوهشگر در یادداشتی که برای انتشار در اختیار مهر قرار گرفته، به «گورستان ناآرام» پرداخته است.

مشروح متن این‌یادداشت را در ادامه می‌خوانیم؛

نوید فرخی در این کتاب با به‌کارگیری عناصر اصلی ژانر وحشت چون؛ ترس و تعلیق، زمینه چینی مناسب برای رویارویی با اوج و نتیجه داستان، خیال پردازی و رازآلودگی، یک اثر جذاب و هیجان انگیز خلق کرده است.

داستان‌هایی ترسناک با موضوعات متنوع مثل احضار ارواح، جن و پری، طلسم و جادو که در خواننده احساس رعب و وحشت را برمی‌انگیزد و با نفوذ به تخیل فرد، موجب ایجاد فضاهای وحشت زا و پر رمز و راز در ذهن خواننده می‌شود. در این‌کتاب اماکن وهم‌آور، شخصیت‌های ماوراالطبیعه مثل جن که از عناصر مرسوم فرهنگمان است استفاده شده، طرح روی جلد نیز بیانگر فضایی رعب آور است. داستان‌هایی گیرا و محرک که سبب فوران آدرنالین و ترسی همراه با تعلیق می‌شود و مخاطب را تا آخر همراه و همگام خود نگه می‌دارد و موجب تحریک خیال پردازی فرد می‌شود.

در یکی از داستان‌ها باعنوان کلاغ سیاه قصه زن و شوهر جوانی است، که تازه وارد خانه‌ای جدید شده‌اند و منیژه که غالباً در خانه تنهاست، ادعا می‌کند خانه ترسناک است و صداهای عجیب می‌شنود. خانه‌ای رازآلود با صداهای ناشناخته همراه باز و بسته شدن خودبخود در و پنجره‌ها و حضور کلاغی سیاه. تداوم این ترس‌ها و تعاریف از سمت منیژه موجب همراه شدن همسرش با داستان و مشاهده صحنه‌های غیر قابل پیش‌بینی و دلهره آور در ادامه می‌شود. و یا در داستان احضار، فراخواندن ارواح و مکالمه با آن‌ها وحشتی آگاهانه و لذت‌بخش ایجاد می‌کند.

در داستان‌های دیگر نیز وجود شخصیت‌های مرموز، مکان‌هایی با اتمسفر تاریک و سرد، کاراکترهای مشکوک و رمزآلود، و حوادثی ناگهانی که غیر قابل پیش بینی هستند. اتفاق‌هایی که در نیمه شب و در تاریکی می‌افتد و صداهایی ترسناک در محیط موهوم کتابخانه یا حیاط و …، سبب می‌شود ترسی ملموس که توأم با لذتی وصف ناشدنی است به سراغ خواننده کتاب بیاید.

در داستانی دیگر خانه‌ای نفرین‌شده و قدیمی که در آن جسم افراد دزدیده و یا جابه‌جا می‌شود و گربه‌ای مرموز که کارهای عجیب از آن سر می‌زند، بسیار قابل توجه است.

جن‌گیری و حلول جن در بدن دیگری و یا نوشتن دعا و طلسم توسط فالگیر و رمال، ترس و وحشتی که از حضور آن موجودات ماورایی در کاراکتر داستان ایجاد می‌شود؛ اتفاقاتی است که در زندگی روزمره نیز شنیده‌ایم اما به‌طور واقعی تجربه نکرده‌ایم و به‌واسطه قلم نویسنده در این‌مجموعه به‌صورت خودآگاه در خیالمان تصویرسازی شده و از ترس ناشی از آن لذت می‌بریم.

خواندن این‌کتاب هیجان‌انگیز و وحشت‌آور مخصوصاً به علاقمندان به ژانر وحشت به شدت توصیه می‌شود.

در ادامه به چند قسمت کوتاه از چند داستان این مجموعه توجه‌تان را جلب می‌کنم:

"حس کردم توان حرکت کردن ندارم و همه چیز ثابت شده و زمان ایستاده، مطمئن نبودم قلبم هنوز میتپد، حتی صدای حرکت عقربه‌های ساعت دیواری هم دیگر نمی‌آمد، موجود سیاه رنگ وسط باغ ایستاده بود و به من خیره شده بود؛ درست همانطور که من به او خیره شده بودم.

اتفاق بعدی بسیار سریع رخ داد، آن‌قدر سریع مثل یک چشم به هم زدن.

مخلوق سیاه رنگ از وسط باغ با سرعت به سمت من شروع به دویدن کرد؛.... "

قسمتی از داستان کلاغ سیاه.

"با چشمان بیروحش به جلو خیره شده بود و توجهی به ما نداشت. لباس خاکستری رنگ از مُُدافتادهای به تن داشت و مثل بار پیش به نظر می‌رسید که جسمش را جا گذاشته است. فکر می‌کنم قلبم برای لحظه‌ای ایستاد اما اتفاقی که بعد از آن رخ داد، این شوک تکان دهنده را به آشفتگی درهم و برهمی تبدیل کرد. او سرش را جلو آورد و...."

برشی کوتاه از داستان شبح نوروزی

"روزی نیست که اتفاقی که افتاد را مرور نکنم و هزار بار بر خود لعنت نفرستم که چرا آنجا را ترک نکردم. وقتی در را کاملاً باز کردم. پیرمرد با درنده‌خویی هر چه تمام‌تر خود را روی من انداخت، مرا چرخاند و به‌داخل منزل هل داد. نزدیک بود در حیاط به زمین بیفتم. شوک این حرکت چنان غیرمنتظره بود که توان دفاع از خود را نداشتم. اما پیرمرد قصد درگیری نداشت. کوله پشتی‌ام را روی دوشش دیدم. با لبخندی شیطانی تلاش کرد در را ببندد...."

قسمتی از داستان بازگشت از مدرسه.

کد خبر 5499217

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)