مالیات بر ارزش‌ها


مالیات بر ارزش‌ها

صفورا بیانی راستش قرار نبود ما با دولت آن‌قدر صمیمی شویم که دستش را تا ته ته جیبمان فرو ببرد، ولی خب کم‌کم پیش آمد و دستش را برد داخل و حالا رسیده‌ایم به جایی که دولت هم بخواهد دستش را بیرون بکشد، خودمان نمی‌گذاریم.آن زمانی که دولت‌ها با شعار سر سفره آوردن نفت روی کار می‌آمدند، وضعمان آن بود، حالا که دولت همان روز اول می‌گوید مالیات را از...

صفورا بیانی

راستش قرار نبود ما با دولت آن‌قدر صمیمی شویم که دستش را تا ته ته جیبمان فرو ببرد، ولی خب کم‌کم پیش آمد و دستش را برد داخل و حالا رسیده‌ایم به جایی که دولت هم بخواهد دستش را بیرون بکشد، خودمان نمی‌گذاریم.
آن زمانی که دولت‌ها با شعار سر سفره آوردن نفت روی کار می‌آمدند، وضعمان آن بود، حالا که دولت همان روز اول می‌گوید مالیات را از ثروتمندان می‌گیریم و به فقرا می‌دهیم که دیگر وضع مشخص است. شاید شما هم با خودتان فکر کنید اینکه چیز خوبی بود، پس چرا این‌طوری شد؟ که باید بگویم شما هم مثل ما یک مثبت منفی اشتباه کرده‌اید. یعنی حواستان نبوده در دستگاه مختصات دولت ثروتمند به کسی نمی‌گویند که فلان قدر ثروت دارد، بلکه کسی است که دلش دریاست و همه ثروتش را خرج می‌کند. مثلا اگر شما ماهی چهارمیلیون تومان حقوق داشته باشید و عین چهارمیلیون تومان همان روز اول ماه خرج کرایه خانه می‌شود، شما ثروتمند هستید، ولی صاحب‌خانه‌تان که همین پول را می‌گیرد، ولی دلش نمی‌آید شیر آب پوسیده‌ای را که سال ۱۳۱۲ و قبل از ساخت واحد نصب شده است، عوض کند، چون ذاتا گداست، پس ثروتمند نیست. همین صاحب‌خانه خودش نسبت به شخصی که از بانک ۱۲ میلیون دلار وام می‌گیرد، ثروتمند به حساب می‌آید، چرا؟ معلوم است دیگر، چون اگر نیازمند نبود که این همه پول قرض نمی‌گرفت. حالا این‌که قرض‌هایش را کی پس می‌دهد هم با توجه به این‌که نیازمند است و باید هوایش را داشت، زمانی طول می‌کشد که باید تحمل کرد و با فقرا مدارا کنیم. به‌هرحال، این دولت دولت مردمی است و نمی‌تواند به مردم فشار بیاورد.
همین شخصی که وام کلان گرفته، در مقابل کسی که همین وام را هم نگرفته و کلا معلوم نیست از کجا و چطوری آن همه پول دارد که هر چقدر سعی می‌کند، نمی‌تواند یک در میلیون آن را ریخت‌وپاش کند، ناتوان مالی به حساب می‌آید و نباید از او مالیاتی بابت داشته‌هایش گرفت. اصلا نباید خیلی در زندگی خصوصی مردم تفحص کرد، اصلا اداره مالیاتی‌ها یک ضرب‌المثل قدیمی دارند که می‌گوید: حقوق کارگر و کارمند که معلومه، شغل آزاد هم تراکنش‌های کارت‌خوانش رو بررسی کن، ولی تو زندگی «مردم» به هیچ عنوان تفحص نکن.
حالا این مالیات بر درآمد که از قدیم‌الایام بوده و فقط دامنه نفوذش گسترده‌تر می‌شود، مالیات بر ارزش افزوده‌ای که خریدارها باید بپردازند هم پروژه نسبتا جدیدی است که درصدش هر روز بیشتر می‌شود. بعد در ایران دولت‌ها فارغ از شماره‌شان یک رسمی دارند که تا اعتراض می‌کنی، می‌گویند شما اروپا را ببین، همه درآمدشان از مالیات است. هر چقدر هم ما ملت علی دایی وار می‌نالیم که «ببخشید! آخه ما چی‌مون مثل اروپاست که فوتبالمون (مالیاتمون) باشه؟!» خودشان را می‌زنند به کوچه علی چپ. این‌طوری است که ما با قوانین مالیاتی اروپا در قلب خاورمیانه زندگی می‌کنیم و سعی می‌کنیم همین چندرغاز حقوقمان را هم درصدی را مستقیم تقدیم دولت کنیم و بقیه را در قالب مالیات بر ارزش افزوده ماست و خیار می‌پردازیم.
البته این‌طوری که به نظر می‌رسد، ممکن است به‌زودی ۱۰۰ در ارزش افزوده هم جواب نیاز مالی دولت را ندهد و از خود ارزش‌ها هم مالیات بگیرند. یعنی مثلا اگر برای شما صداقت یک ارزش است، باید مالیاتش را بدهید، ولی اگر به هیچ چیزی پای‌بند نبودید و کلا هیچ ارزش اخلاقی و غیراخلاقی ندارید، خب طبیعتا از این بند مالیات هم معاف می‌شوید.‌

چلچراغ ۸۴۸

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه طنز

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فال حافظ روزانه جمعه 31 فروردین 1403 با معنی و تفسیر دقیق