راضی شدن به ضعف جبهه حق نوعی نفاق است


راضی شدن به ضعف جبهه حق نوعی نفاق است

حجت الاسلام یوسفی گفت: گروهی که هل من ناصر امام حسین (ع) را شنیدند و راضی شدند امام حسین (ع) کشته شود، راضی شدند به ضعیف ماندن جبهه حق؛ این گروه منافق هستند.

حجت الاسلام والمسلمین ناصر یوسفی در گفت و گو با خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان در ایام سوگواری ابا عبد الله الحسین(ع) در تشریح موضوع نفاق در قیام امام حسین(ع) گفت: شاید اولین ذهنیتی که از نفاق در ذهن افراد شکل می گیرد، این باشد که افراد سرمایه دار یا مسئولان حکومتی یک جامعه، اینها هستند که می توانند نفاق بورزند، دورویی کنند و دست در دست امامی چون سیدالشهدا(ع) داشته باشند. با یک عنایت و دقت ویژه ای به دل روایات و متون زیارات می توان این را فهمید که جریان نفاق می تواند حتی در بین مستضعفین جامعه هم شکل بگیرد.

وی در تشریح انواع مستضعفین گفت: مستضعف دو مدل و دو نوع دارد. بعضی از مستضعفانی که عاشق جبهه ایمان هستند و به دنبال قوی شدن و خروج از پوسته ضعف هستند، قرآن به اینها می فرماید« نَجعَلَهُم اَئِمَّةً »، اینها زمین را به ارث خواهند برد و همان ائمه الهی بر روی زمین هستند که در روز ظهور به عنوان فرماندهان لشکر امام زمان (عج) از آنها پرده برداری خواهد شد. اما مستضعفانی هم داریم که حال کنده شدن از ضعف را ندارند، نمی خواهند قوی شوند، از خود اراده ای ندارند و به این حال راضی هستند و تقصیرات این حال خود را می خواهند به گردن دیگران بیندازند. امام حسین (ع) بیاید مشکل ما را حل بکند، یزید است که عامل بدبختی ماست. در تفکر جبرگرایانه بنی امیه خدا عامل بدبختی های ماست. قرآن می گوید اینها درست است مستضعف هستند اما روز قیامت از سوی خداوند مورد عذاب قرار می گیرند که چرا به این وضعیت راضی شده اند و اقدامی برای خروج از ضعف نکرده اند.

حجت الاسلام یوسفی با شااره به آیه 28 سوره «الذین تتوفیهم الملئکه ظالمی انفسهم فالقوا السلم ما کنا نعمل من سوءبلی ان الله علیم بما کنتم تعملون» عده ای هستند که وقتی ملائکه از آنها در حال ستاندن جان هستند به خود ظلم کرده اند در حالی که به ملائکه می گوید ما که اصلا گناهی نکرده ایم. انسان های خوب و نماز اول وقت خوانی هستیم، ملائکه می گویند خدا بهتر می داند که شما مقصر هستید. شان نزول این آیه به مسلمان های ساکن مکه که حاضر نبودند به مدینه بیایند، بر می گردد چرا که اگر همراه پیامبر به مدینه می آمدند، سبب قوی تر شدن پیامبر(ص) می شدند ولی هجرت سختی های خاص خود را دارد و اینها حاضر نبودند این سختی را تحمل کنند. اینها مستضعف و مسلمان های ضعیفی هستند که راضی هستند به ضعیف بودن خود و حاضر نیستند هجرت کنند از این ضعف؛ این هم جوری نفاق است، نفاق راحت طلبی. در کوفه ما گرفتار این نوع نفاق در بین شیعیان بودیم.

وی گفت: جمعیت سپاه عمر سعد 30 هزار نفر، جمعیت کوفه 400 هزار نفر، از این میان اگر بگوییم 200 هزار نفر زنان هستند که تکلیف جنگ ندارند، 200 هزار مرد باقی می مانند که اگر از این بین 50 هزار بچه و پیر باشند باز 150 هزار باقی می مانند یعنی که از این تعداد که می توانستند رزم کند، 30 هزار آمدند و در لشکر عمر بن سعد و با امام حسین (ع) جنگیدند. این سوال پیش می آید که 120 هزار نفر باقی مانده چرا نیامدید و از امام حسین (ع) دفاع نکردید؟ در واقع این افراد راضی بودند به ضعیف بودن و طبق روایات ملعون هستند.

حجت الاسلام یوسفی گفت: حدیثی وجود دارد که اگر تعداد مظلومان عالم از ظالمان بیشتر شود، دعای مظلومان مستجاب نمی شود. احمد بن یحیی بلاذری در کتاب انساب الاشراف می گوید پیرمردهایی بودند که در زمان قیام امام حسین (ع) بر تپه های مشرف به کربلا یعنی 500 متری یا یک کیلومتری امام حسین (ع) نشسته بودند و دعا می کردند خداوندا حسین(ع) را بر دشمنان اش پیروز گردان. قطعا دعای این پیرمردها مستجاب نمی شود چون اینها اقدام نمی کنند، فقط دعا می کنند. اینها قدم برای قوی شدن برنمی دارند، این یک نوع نفاق است.

این خطیب مذهبی گفت: در زیارت نامه اربعین امام حسین (ع) سه گروه لعن شده اند، گروه اول کسانی هستند که اباعبد الله را به قتل رساندند، دوم کسانی که به امام حسین (ع) ظلم کردند، گروه سوم آنهایی که هل من ناصر امام حسین (ع) را شنیدند، راضی شدند امام حسین (ع) کشته شود، راضی شدند به ضعیف ماندن جبهه حق؛ این نیز نوعی نفاق است.

پایان پیام/49

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه دینی و مذهبی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


کارشناسی داوری دیدار صنعت نفت آبادان و پرسپولیس