با دلال‌پروری نمی‌توان دانش‌بنیان شد


 با دلال‌پروری نمی‌توان دانش‌بنیان شد

شرکت‌های دانش‌بنیان بیش از ۱۰۰ برابر شده، تولید سرانه بیش از ۳۶ درصد سقوط کرده است

به گزارش بنکر (Banker یک اقتصاددان اظهار کرد: هرکس که شرافت و صلاحیت بیشتری داشته باشد فشار معیشتی به او بیشتر است. اگر ما استراتژیست‌هایی داشته باشیم که به حکومتگران گرامی ما مشاوره دهند باید ذهن آنان را فعال کنند که چرا معلمان در این مملکت جدی‌ترین و فراگیرترین قشر ناراضی شده‌اند؟ چرا بازنشسته‌ها که ۳۰ سال عمر خود را گذاشته‌اند باید معترض شوند؟ اینها نتیجه پشت کردن به تولید است. یک روز تاخیر در فهم این قضیه یعنی تعمیق بحران.

فرشاد مومنی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه در یک نشست مجازی با موضوع «اقتصاد دانش‌بنیان و توسعه ملی» با بیان اینکه دانش‌بنیان شدن چیزی نیست که یکباره در تاریخ بشر رخ داده باشد، گفت: توسعه به مثابه اقدام‌های مشخص، دگرگونی‌های اعتلابخش و نتایج معین است.

در کلی‌ترین و عام‌ترین تلقی از توسعه به مثابه فرآیندهای اعتلابخش، می‌توان آن را دگرگونی‌های معطوف به هم‌راستاسازی منافع فردی و جمعی و همچنین فرآیندهای هم‌راستاساز ملاحظات کوتاه‌مدت و بلندمدت دانست. ما باید ساز و کارهایی پیدا کنیم که افراد در خدمت منافع جمعی هم قرار بگیرند. چنین امری با علم‌محوری و تولیدمحوری تضمین می‌شود.

وی افزود: قابلیت کاربست این دانایی‌ها به ظرفیت‌ها و کیفیت نهادهای جامعه بستگی دارد. اگر دانایان منزوی شوند و هزینه فرصت کسب دانایی بالا برود، دولت‌ها خود و مردم را از نتایج آن محروم می‌کند. پس اگر توسعه می‌خواهید باید قبول کنید که علم در فرآیندهای تصمیم‌گیری، تخصیص منابع و نظم‌بخشی به حیات جمعی فصل‌الخطاب باشد.

آن اختراعات و اکتشافاتی که اروپا را برای چند سال به قدرت مطلقه جهان تبدیل کرد، بیش از هزار سال قبل‌تر توسط چینی‌ها کشف شده بود اما حکومت جاهل چین در آن زمان تصور می‌کرد که اگر راه برای دستیابی به این دانایی‌ها باز شود، سلطه حکومت در همه شئون زندگی مردم چین کاهش پیدا می‌کند بنابراین راه را بستند و هزار سال را در فقر و فلاکت گذراندند.

پس ببینید انتخاب‌های تاریخی به ما می‌گوید اگر خواستید هر موضوعی از جمله دانایی‌محوری را بفهمید، باید سوابق تاریخی آن را بنگرید.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه در ادامه با اشاره به آثار تولیدمحوری در کنار علم‌محوری بیان کرد: برای اینکه ببینید چه خاکی بر سر ما شده ببینید که پاداش‌هایی که نصیب تولیدکنندگان می‌شود بیشتر است یا پاداشی که به مفت‌خوارها و رانت‌خوارها می‌دهند؟

آیا کسی می‌داند که همین الان مالیات بر صنعت شش برابر مالیات ساختمان و مستغلات است؟ یعنی اگر شما به سوداگری در این زمینه بپردازید، یک سوبسید بالغ بر ۸۵ درصدی در مقایسه با تولید می‌گیرید. سهم سود پرداختی به سپرده‌های بلندمدت از GDP از سهم تولید صنعتی و کشاورزی بالاتر است.

من خیلی متاسفم که در تبلیغات جمعی این نکات تمدن‌ساز و آبروساز را زیر ذره‌بین قرار نمی‌دهند که چرا همه متفکران توسعه، نقطه عزیمت علم و فناوری را بر بنگاه‌های تولیدی صنعتی می‌گذرانند؟ چون بنگاه‌های تولیدی بزرگ‌ترین کانون انباشت دانایی و بزرگ‌ترین متقاضی دانایی‌های جدید هستند.

وی با بیان اینکه دانش‌بنیان شدن یک لوازمی دارد، گفت: شما با دلال‌پروری نمی‌توانید دانش‌بنیان شوید. دانش‌بنیانی با یک اصلاحات بنیادی همراه است و در غیاب آنها رخ نمی‌دهد. داده‌های رسمی می‌گوید تعداد واحد‌های صنفی توزیعی ۶ برابر واحدهای صنفی تولیدی است. شما نمی‌توانید با این شیوه کسب‌و‌کار و آن شیوه بانکداری دانش‌بنیان شوید. چه کسی باور می‌کند که ما ادعای دانش‌بنیانی داریم اما در مجلس و دولت هیچ التزامی درباره کارکرد علم ارائه نشده است؟

گزارش‌های رسمی می‌گوید از ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ حدود ۳۵۰ میلیارد دلار دارایی بین‌نسلی خود را تحت عنوان کنترل نرخ ارز دود کرده‌ایم که با لحاظ کردن از دست رفتن ۷۵ درصد از قدرت خرید دلار، می‌توان گفت نرخ ارز ۱۸ هزار برابر شده است. البته چقدر خدا رحم کرد که عزیزان می‌خواستند این نرخ را کنترل کنند وگرنه اگر می‌خواستند آن را رها کنند، چه اتفاقی رخ می‌داد.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه افزود: یکی از طنزهای تلخ این است که در دهه ۱۳۹۰ تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان بیش از ۱۰۰ برابر افزایش پیدا کرده اما اندازه تولید سرانه کشور بیش از ۳۶ درصد سقوط کرده است.

تمام فلاسفه علم می‌گویند علم و فناوری در جایی رشد می‌کند که سوالی یا مساله‌ای وجود داشته باشد. اگر یک اختراع ابتدا در یک کشوری رخ می‌دهد به این خاطر است که آنجا تقاضایی برای این اختراع وجود داشته است لذا باید دید اگر حکومتی ادعای دانایی‌محوری می‌کند، چقدر تقاضا در آن وجود دارد چون در اینجا بالاترین سطح مسوولیت با حکومت است.

وی با اشاره به اینکه قاعده‌گذاری روی حقوق مالکیت دانایی، بزرگ‌ترین معمای نهادی طول تاریخ بشر است، گفت: وقتی که دانایی‌محوری یک نظام حیات جمعی است یعنی به همانگونه که به طرز سلوک، اندیشه، رواداری و میزان اخلاق ما وابسته است به صلاحیت‌های حکومت نیز وابسته است یعنی تولید ابتدا به ساکن قادر به رقابت با فعالیت‌های مفت‌خوارانه نیست.

بنابراین حکومت است که یک نظام قاعده‌گذاری تعریف می‌کند که در آن هزینه فرصت فساد را بالا برده و تولید را تشویق می‌کند تا دانایی‌محوری امکان‌پذیر شود. متاسفانه محاسبات نشان می‌دهد که به جای تولید یک کالای معین، اگر آن را قاچاق یا از خارج وارد کنی، ۱۱ تا ۲۴ برابر بیشتر از تولید‌کننده سود می‌کنی در نتیجه از دل این مناسبات دانش‌بنیانی شدن بیرون نمی‌آید.

مومنی افزود: تولید را به محملی برای سودآوری فعالیت‌های وارداتی و قاچاق تبدیل کرده‌ایم و به همین خاطر کمترین اهتمام به دانایی در فرآیندهای تولیدی ما مشاهده می‌شود. ما می‌دانیم در یک ساخت توسعه‌نیافته رانتی، معمولا ملاحظه‌کارترین داده‌ها منتشر می‌شود.

با این قید صفحه ۵۰ سند ملی توسعه ی بخش کشاورزی و منابع طبیعی در آغاز برنامه ۲۰ ساله دانش‌بنیان‌سازی ایران را ببینید، می‌گوید در دوره سال‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ از ۵/۳ میلیون نفر بهره‌بردار بخش کشاورزی، تنها برای ۳۵ هزار نفر فرصت مهیا شده که یک بار تحت پوشش آموزش‌های مهارتی غیررسمی قرار گرفته‌اند و می‌گویند اگر این روند ادامه پیدا کند ۱۰۰ سال زمان نیاز است تا کشاورزان ما یک بار تحت آموزش قرار بگیرند.

تا زمانی که ما کشاورزی خود را مجهز به تولید فناورانه نکنیم، فقر، فلاکت و بحران خصیصه ذاتی کشور ما خواهد شد.وی ادامه داد: عین این قضیه در یک گزارش رسمی دیگر آمده مبنی براینکه بیش از ۹۵ درصد بنگاه‌های صنعتی بزرگ مقیاس ایران اصلا واحدی به نام تحقیق و توسعه ندارند. حالا که کشاورزی و صنعت را رها کرده‌اید، مدام مقاله چاپ می‌کنید؟

نتیجه این کارها این است که هرکس که شرافت و صلاحیت بیشتری داشته باشد فشار معیشتی به او بیشتر است. اگر ما استراتژیست‌هایی داشته باشیم که به حکومتگران گرامی ما مشاوره دهند باید ذهن آنان را فعال کنند که چرا معلمان در این مملکت جدی‌ترین و فراگیرترین قشر ناراضی شده‌اند؟ چرا بازنشسته‌ها که ۳۰ سال عمر خود را گذاشته‌اند باید معترض شوند؟

اینها نتیجه پشت کردن به تولید است. یک روز تاخیر در فهم این قضیه یعنی تعمیق بحران.مومنی در پایان سخنان خود گفت: باید بپذیریم قبل از آنکه ما بهره‌وری بخش کشاورزی خود را بالا ببریم و قبل از اینکه به یک شکل معقول و یک حدنصاب حداقلی از این صنعتی شدن بدوی عبور نکنیم، نمی‌توانیم دانش‌بنیان شویم. جامعه دانش‌بنیان، جامعه پس از قابلیت‌های مربوط به تولید انبوه صنعتی است که ما هنوز در اوایل آن گرفتار هستیم.

اگر واقعا قرار بود ما دانش‌بنیان شویم وزیر صنعت نباید می‌گفت که ما واردات همه چیز را از فلان تاریخ آزاد می‌کنیم. اینگونه می‌توانیم از بانیان خیری که بحث دانش‌بنیانی را رونق بخشیدند سپاسگزاری کنیم. لذا باید گزارشی از واقعیت‌های موجود و مرحله کنونی توان تولیدی خود ارائه کنیم و از ارائه حرف‌های دهن‌پرکن پرهیز کنیم چون دیدیم آن کسانی که با این حرف‌ها و نمایش‌ها وزیر و وکیل شدند، چه ماجراهایی برایشان پدید آمد.

در تمام این دورانی که ما شاهد جهش چین، کره، سنگاپور و… بودیم، عده‌ای می‌گفتند اگر ما قابلیت‌های خود را در استفاده از نرم‌افزار بالا ببریم دانش‌بنیان می‌شویم در حالی که تمام کشورهای موفق قابلیت‌های خود را در تولید سخت‌افزار‌های مایکروالکترونیک قرار دادند و از طریق آن تقاضا برای نرم‌افزار را ایجاد کردند. من هشدار می‌دهم که این مناسبات ما را در معرض وابستگی‌هایی قرار می‌دهد که تزلزل و بی‌ثباتی را بسیار فراتر از آنچه که تا امروز تجربه کرده بودیم، مشاهده خواهیم کرد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه مالیات

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان