هیاهوی توخالی درباره سناریوهای آمریکا در قبال ایران


هیاهوی توخالی درباره سناریوهای آمریکا در قبال ایران

علیرغم پاسخ منطقی ایران به طرح اتحادیه اروپا برای پذیرفتن بازگشت ایالات متحده به توافق هسته ای ورفتارهای عجیب و غریب و "طلبکارانه" ایالات متحده درقبال اقدامات خلاف مقررات بین المللی خود، چند روزی است که آمریکایی ها از نقشه دوم خود در صورت عدم موفقیت گفتگوهای وین صحبت می کنند.

آنهایی که در جریان یا حد اقل پیگیر ریز به ریز گفتگوها هستند به خوبی می دانند از شانزده ماه پیش که این گفتگوها شروع شد تا به امروز ناتوانی آمریکا برای تصمیم ویا شاید بهتر است بگوییم اینکه "آمریکا می خواهد به برجام برگردد ولی تعهدی را نپذیرد" دلیل اصلی عدم موفقیت این گفتگوها می باشد.
تنها تفاوتی که میان دمکرات ها و جمهوریخواه ها وجود دارد این است که دمکرات ها تلاش می کنند با ظاهر سازی سیاسی جامعه جهانی را به خود نزدیک کنند، ولی عملکرد کاملا یکی است.
البته در این جریان هم می توان انگلیس را همراه بی چون و چرای آمریکا دانست و توهین علنی و بی سابقه و غیر دیپلماتیک اخیر سفیر انگلیس در تهران به ملت ایران خود گواه بر آن است که علیرغم اینکه آمریکایی ها در تهران سفارت ندارند ولی انگلیس در حال انجام کارهای کثیف آنها در این کشور می باشد.
بماند که امروزه انگلیس مقر رسانه های دشمن با ملت ایران می باشد و هدایت جنگ رسانه ای بر علیه ملت ایران به عهده انگلیس است.
حال یکی ممکن است سوال کند که جریان سخنان اخیر سفیر انگلیس که اظهار داشته بود "ملت انگلیس از ملت ایران متنفر است" چه ربطی به ماجرای گزینه دوم آمریکا دارد؟
معمولا کشورها هیچوقت دیپلماتی را به کشور دیگری ارسال نمی کنند که چنین سخنانی بیان کند مگر اینکه هدفشان ایجاد هدفمند تنش در روابط باشد، مخصوصا وقتی که کار به روباه پیر می رسد.
خوب کاملا مشخص است تنها گزینه ای که فعلا دست ائتلاف آنگلوساکسونی بر علیه ایران می باشد همان جنگ روانی و جنگ رسانه ای بر علیه این کشور است و قطعا انگلیس و رسانه های مستقر در خاک این کشور نقش برجسته ای در آن بازی خواهند کرد.
وقتی سخنگوی کاخ سفید و سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره گزینه دوم صحبت می کنند برخی ممکن است تصور کنند گزینه دوم یعنی همان بحث "وجود گزینه نظامی روی میز" که اوباما دائما مطرح می کرد است.
آن میز و صندلی هایش ایران چند سالی است آتش زده.
عبور ایران از مرزهای هسته ای و همچنین توانمندی های دفاعی ایران موجب آن شده اند که طرفهای مقابل، حتی آمریکایی ها بدانند هرگونه عملیات نظامی بر علیه ایران بیش از حد تصور می تواند برایشان هزینه داشته باشد.
طبق گزارش های اطلاعاتی خود غربی ها که جسته گریخته منتشر شده امروزه فاصله ایران تا ساخت بمب اتم از لحظه تصمیم گیری چیزی حدود 24 تا 48 ساعت است.
آنها به خوبی می دانند، اگر تا به حال ایران به سمت ساخت سلاح هسته ای نرفته به این دلیل نیست که توانمندی آن را ندارد بلکه به این دلیل است که خود نمی خواهد این کار را انجام دهد.
بدیهی است که هر اقدام و یا تحریک نظامی بر علیه ایران ممکن است ایران را به سمت تغییر نگرش خود نسبت به ساخت تسلیحات هسته ای سوق دهد، و خوب آنها به خوبی این را می دانند.
نکته ای که شاید بد نباشد اینجا به آن اشاره کرد این است که قبلا مقامات چین و روسیه رسما اعلام می کردند که مخالت رسیدن ایران به تسلیحات هسته ای هستند، اما با توجه به شرایطی که امروزه آمریکایی ها ایجاد کرده اند دیگر چنین صحبت هایی را از مقامات چین و روسیه نمی شنویم و فقط غربی ها برای اینکه به خود دلگرمی بدهند چنین بحث هایی را مطرح می کنند.
اگر به سوابق تاریخی ورود کشورها به باشگاه کشورهای دارای تسلیحات هسته ای برگردیم می بینیم که چین زمانی بمب هسته ای خود را تولید کرد که آمریکایی ها در تلاش بودند تهدید موجودیتی برای آن ایجاد کنند و بعد هم به دلیل تهدیدات امنیتی که آمریکایی ها برای کره شمالی ایجاد کردند این کشور دست به ساخت تسلیحات هسته ای زد.
همین جریان درباره هند و پاکستان نیز صدق می کند.
پس می توان گفت امروزه بحث گزینه نظامی اگر نخواهیم بگوییم دیگر وجود ندارد به گزینه ای بسیار نامحتمل تبدیل شده.
تهدیداتی که مثلا اسرائیلیها نیز مطرح می کنند هم تهدیدات هیاهو بر انگیز وتوخالی بیش نیست، هم به دلیل بحث های فوق و هم به دلیل اینکه آنها به خوبی می دانند اگر دست به چنین اقدامی بزنند به ایران حق قانونی (طبق مقررات بین المللی) واکنش متقابل را می دهند و آنوقت دست ایران باز خواهد بود که کل سرزمین های اشغال شده فلسطین را موشک باران کند وچند بار شخم بزند، و آنها هم بسیار خوب می دانند که ایران چندین سال است خود را برای چنین لحظه ای آماده می کند اما بهانه لازم (از لحاظ مقررات بین المللی) برای انجام چنین کاری را ندارد.
بماند که اگر اسرائیل امکانات وتوانایی های لازم برای حمله به تاسیسات ایران را داشت قطعا تا به حال این کار را کرده بود و علیرغم همه تلاش های اسرائیلی ها کشورهای عربی حاضر نشده اند در این زمینه با آنها همراهی کنند، چون خوب به خوبی می دانند هزینه واکنش ایران به آنها چه قدر خواهد بود.
اقتصاد معمولا روی کاخ های شیشه ای ساخته شده و اقتدار کشورهای عرب حوزه خلیج فارس وابسته به توانمندی اقتصادی آنها است و آنها به خوبی می دانند اگر ایران به تاسیسات اقتصادی آنها از تاسیسات نفتی و گازی گرفته تا تاسیسات زیربنایی حمله کند آنها همه چیز را از دست خواهند داد و به این دلیل آنها حاضر نیستند خودشان را قربانی سیاست های اسرائیل یا آمریکا کنند.
گو اینکه بسیاری درباره گاف سیاسی ترامپ در تصمیم به خروج از برجام خیلی صحبت می کنند اما گاف بزرگتر ترامپ و آمریکا (چون در این زمینه فقط ترامپ اشتباه نکرده بلکه تک تک اعضای کنگره آمریکا که در گرفتن چنین تصمیمی رای داده اند شریک بودند)، تحمیل همه تحریم های اقتصادی ممکن به صورت یکجا بر علیه ایران بود.
اگر از اقتصاد دانان متخصص در این زمینه سوال کنید به شما توضیح خواهند داد که چرا این عمل حتی از بحث خروج آمریکا نیز اشتباه تر بود.
فقط به صورت خلاصه بگویم، تصور کلی آمریکایی ها مبنی بر این بود که پس از اعتراضات دیماه 96 زمینه فروپاشی اقتصادی و سیاسی ایران فراهم شده و آنها نیاز دارند که یک تلنگر برای تسریع بخشیدن به این فروپاشی بزنند و دلیل اصلی خروج آنها از برجام و اعمال تحریم های کذایی هم همین بوده.
اما آنچه آنها متوجه نبودند روحیه فرهنگی ایرانیان بود.
ایرانیان معمولا در سختی ها در مقابل دشمن با هم متحد می شوند.
وقتی آنها همه این تحریم ها را یکجا انجام دادند و از برجام خارج شدند شرایطی را ایجاد کردند که ایرانی ها در مقابل دشمن با هم متحد شوند و ایران موفق شد در مقابل تحریم های آمریکا بایستد و مقاومت کند و در مقابل دست آمریکا خالی شد چون همه تحریم هایی که می توانست پیاده کند را پیاده کرده بود.
دوره گذر از تحریم ها هم معمولا حد اکثر دو سال است.
یعنی اگر این تحریمها طی دو سال نتیجه داد که بها وگرنه دیگر فایده ای نخواهد داشت و ایران موفق شد که از این دوره گذار عبور کند.
قبلا هم این را گفتم و باز هم می گویم، منظور این نیست که ما شرایط اقتصادی خوبی داریم، منظور این است که طرف مقابل به اهداف خود یعنی فروپاشی نظام و اقتصاد کشور نرسید.
حال مگر اینکه برخی مدیران به اصطلاح خودی خواسته و یا نا خواسته با عملکرد های اشتباه خود کاری کنند که تحریم های آمریکا نتوانست انجام دهد.
دیگر هم آمریکایی ها تحریم قابل توجهی در اختیار ندارند که بتوانند با آن ایران را تهدید کنند.
به هر حال می ماند بحث محاصره نظامی ایران و مثلا جلوگیری از صادرات و یا واردات کالا از و به ایران.
آمریکایی ها به خوبی می دانند اگر بخواهند چنین اقدامی را انجام دهند قطعا ایرانی ها واکنش بسیار شدید نشان خواهند داد و بحث توقیف نفتکش های انگلیس و یونان به ازای توقیف نفت کش های ایرانی خود گواه بر این ماجرا می باشد.
هر چه قدر هم آمریکایی ها بخواهند به منطقه خلیج فارس نیرو بفرستند آنها به خوبی می دانند که ایران دست برتر را در این منطقه خواهد داشت و اگر آنها بخواهند ایران را محاصره کنند عملا به خودشان ضرر زده اند.
ایرانی ها به راحتی می توانند هم به منافع اقتصادی و هم منافع نظامی آمریکا در منطقه آسیب های مهلک برسانند و کاری کنند که هیچ متحد آمریکا نه فقط توان صادرات بلکه حتی توان تولید نفت و گاز نداشته باشد، و تصور نمی کنم در شرایط بحران انرژی که امروزه جهان با آن مواجه باشد آنقدر سیاست مداران آمریکایی عقل خودشان را از دست داده باشند که حاضر به انجام چنین کاری باشند.
می ماند اینکه آمریکایی ها بخواهند حملات خود به متحدین ایران در منطقه را گسترش دهند، که البته آنها به خوبی می دانند ایران هم تا یک حد معقولی می تواند جلوی واکنش آنها را بگیرد و اگر به یکباره ایران تصمیم بگیرد که دست آنها را باز بگذارد با همه امکانات و تسلیحاتی که نیروهای آمریکایی در اختیار دارند اما متحدین ایران می توانند ظرف چند ساعت همه نیروهای آمریکایی که امروزه در محاصره آنها هستند را شکار کنند، امری که تصور نمی کنم رئیس جمهوری آمریکا تحمل عواقب آن را داشته باشد، حتی اگر برخی تصور کنند چه چنین چیزی ممکن است موجب راه افتادن یک جنگ تمام عیار خواهد شد، حد اقل می توان گفت چنین جنگی را بایدن و یا حزب مطبوع اش رهبری نخواهند کرد چون دیگر رئیس جمهوری نخواهد بود.
به نظر می رسد تنها گزینه باقی مانده روی میز که آمریکایی ها امروزه از آن صحبت می کنند گزینه رسیدن به توافق سیاسی و تمکین به خواسته های ایران می باشد و بس.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم وقاحت تمام بهاره رهنما / شوهرندارم این آقا دوست پسرم است!