رونویسی از ترجمههای کلاسیک مد شده!
پرویز شهدی با بیان اینکه در فرانسه کتابهای کلاسیک را به هر مترجمی نمیسپارند، میگوید در ایران هرکسی هر کتابی را میتواند ترجمه کند و رونویسی از ترجمههای آثار کلاسیک مد شده است. این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره ترجمه و شبهترجمهها با تاکید بر اینکه مترجم باید امانتدار باشد، اظهار کرد: مترجم نباید در نوشته، طرز فکر و سبک و سیاق نویسنده دخلوتصرفی داشته باشد، زیرا این کار مانند این است که دارد داستان را به روایت خود تعریف میکند، درحالیکه وظیفه مترجم این است که داستان را آنطور که نویسنده نوشته، بیان کند.
او افزود: البته مترجم مانند هر خواننده دیگری میتواند برداشت خود را از داستان یا رمان داشته باشد اما نباید در کار نویسنده دخلوتصرف کند، زیرا این امانتداری نیست. او افزود: مترجم تا جایی که میتواند باید در محدوده نویسنده باقی بماند، مگر در مواردی که جمله یا کلمه پیچیدگی دارد؛ مثلا در کتاب «دژ» نوشته اگزوپری، او اصطلاحهایی به کار برده بود که معادلش را نداشتیم و بخشهایی هم جریان سیال ذهن بود که نمیشد آن را مانند یک کتاب معمولی و به این سادگیها ترجمه کرد. شهدی درباره اینکه به نظر میرسد ترجمه داستان و متن از زبان فرانسه کمتر شده و بیشتر از زبان انگلیسی ترجمهها صورت میگیرد، اظهار کرد: این موضوع به مترجم بستگی دارد؛ خود من اگر ببینم رمانی اصلش به زبان انگلیسی یا آمریکایی است، چون با این زبان هم آشنایی دارم، سراغ متن اصلی میروم و با ترجمه فرانسه مقایسه میکنم تا ببینم جاافتادگی دارد یا ندارد، گاهی هم با این اتفاق برخورد میکنم و قسمتهایی که جاماندگی دارد از متن انگلیسی ترجمه میکنم.
او ادامه داد: اما درباره کارهای داستایوفسکی، من روسی نمیدانم و نمیتوانم با کتاب اصلی مقایسه کنم و ببینم آیا تغییراتی دادهاند یا نه. البته در فرانسه کتابهای کلاسیک و آثار نویسندگان بزرگ را به یک مترجم خاص یا مترجمان کاربلد که صلاحیت این کار را داشته باشند، میسپارند. مانند اینجا نیست که کتاب را به هرکسی که آمد، بدهند. اخیرا مد شده «بینوایان» و «برادران کارمازوف» و... را رونویسی کرده و با اندکی تغییر به اسم مترجم جدید منتشر میکنند. البته گاه میبینیم این ترجمهها زمین تا آسمان با اصل موضوع متفاوت هستند. متاسفانه روزنامه و مجله نقد و بررسی کتاب هم نداریم و دیگر کسی دنبال اینچیزها نمیرود. گفتنی است اخیرا کمپینی در فضای مجازی تشکیل شده و برخی کتابخوانان به شیوه فعالیت ناشرانی که آثار مترجمان سرشناس را کپی و منتشر میکنند اعتراض کردهاند. از این ناشران با عنوان «پختهخوار» یاد میشود.