محورهای بیانات امام خامنه ای در 1401/6/30
محورهای بیانات امام خامنه ای (مدظله العالی) در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس در آستانه هفته دفاع مقدس (1401/06/30)
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: محورهای اصلی بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس (1401/06/30):
1. دفاع مقدّس برای دیروز و امروز و فردای ما دارای اثر است.
2. باید حقایق دفاع مقدّس، به گوش نوجوانها و جوانهای ما برسد.
3. پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی و نظام سلطه قرار داشت.
4. این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود.
5. اینکه یک ملّتی بِایستد و مستقلّ از نظام سلطه، پیام نویی به جهان بدهد، برایشان قابل تحمّل نبود.
6. نظام سلطه که منافعش را در ایران از دست داده بود، میخواست انتقامش را از این انقلاب بگیرد.
7. جنگ، انتقام استکبار از هر انقلابی است که نتوانند ساقط یا منحرفش کنند.
8. میخواستند با جنگ، ملّت ایران را به زانو در آورند.
9. قدرت انقلاب، رهبری امام و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران، تهدید جنگ را به فرصت تبدیل کرد.
10. میخواستند پیامِ این ملت به گوش جهانیان نرسد.
11. ملّت ایران همهی هدفهای استکبار را خنثی کرد و خودش را بالا کشید.
12. دفاع مقدّس، میدان بُروزِ باورهای دینی و سجایای اخلاقی ملّت ایران شد.
13. در دوران دفاع مقدس، همهی کشور شد عمقِ دفاعیِ جبههها.
14. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، اتّحاد ملّت ایران بود.
15. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، طلوعِ اقتدار نظامی کشور بود.
16. در مجموعهی حرکات نظامیِ هشتساله، تدبیر و عقلانیّتِ محسوسی وجود داشت.
17. دفاع مقدس ثابت کرد که صیانت کشور از دستاندازیِ دشمن، با مقاومت به دست میآید؛ نه با تسلیم.
18. روحیه مقاومت، اعتماد به نفسِ ملی را بالا برد و دشمن را وادار به تجدیدنظر در محاسباتش کرد.
19. از جملهی نکات مهمّ، مسئلهی روایتِ درستِ جنگ است.
20. سعی دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند.
21. باید روایتهای مخدوش، غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس و اصل انقلاب پاسخ داده بشود.
*****************************************
محورهای بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس در آستانه هفته دفاع مقدس (1401/06/30):
1. دفاع مقدّس، برای دیروز و امروز و فردای ما دارای اثر است.
1/1. این جلسه یکی از بهترین، لازمترین و انشاءالله مفیدترین جلساتی است که در این حسینیّه تشکیل میشود. تمجید از پیشکسوتان وظیفهی همه است؛ پیشکسوتِ در هر رشتهای برای علاقهمندان آن رشته محترم و مکرّم است.
2/1. دفاع مقدّس ــ آن دوران پُرهیجان، پُرحادثه، پُرمعنا و پُرفایده ــ از جملهی حوادثی است که برای دیروز و امروز و فردای ما دارای اثر است؛ بنابراین پیشکسوتان در این واقعهی مهم، قطعاً مورد توجّه، اهتمام و احترام باید قرار بگیرند. 3/1. پیشکسوتان، مصداق «اَلسّابِقونَ الاَوَّلون»(توبه/100) و «وَ السّابِقونَ السّابِقون»(واقعه/10) هستند؛ یعنی کسانی که زودتر از دیگران نیاز را شناختند و برای برآوردن آن شتافتند؛ آن هم در میدان سختی مثل میدان جهاد و فداکاری.
2. باید حقایقِ دفاع مقدّس، به گوش نوجوانها و جوانهای ما برسد.
1/2. شما وقتی در بحبوحهی دفاع مقدّس مشغول تلاش بودید، قطعاً نمیتوانستید مثل امروز ابعاد این حادثه را ببینید و تأثیراتش را مشاهده کنید. امروز میشود دفاع مقدّس را آنچنان که اتّفاق افتاده دید.
2/2. هر چه بگذرد، اگر این کارهایی که آقای سردار باقری اینجا گفتند، خوب و کامل انجام بگیرد و توجّه به خروجیهای آن هم باشد، باز این معرفت و آگاهی بیشتر خواهد شد و دفاع مقدّس بیشتر شناخته خواهد شد.
3/2. نسل جدید خیلی از مسائل دفاع مقدّس را نمیداند. ما باید کاری کنیم تا نسل امروز آن حادثه را همین جور بشناسد و ببیند و بداند؛ این، آن توقّعی است که بنده از خودم و از دیگران در این زمینه دارم.
4/2. من میخواهم حقایق دفاع مقدّس، به گوش نوجوانها و جوانهای ما برسد. البتّه ما حالا در این جلسهی محدود چند کلمه بیشتر عرض نمیکنیم، امّا کار عمده بر عهدهی متولّیان این امر است.
3. پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی و نظام سلطه قرار داشت.
1/3. یک روزی ما ادّعا میکردیم که همهی قدرتهای جهانی با ما میجنگیدند، جنگ ما یک جنگ بینالمللی بود؛ این را میگفتیم؛ امروز خود آنها دارند اعتراف میکنند؛ امروز اسناد و مدارک را خود آنها دارند منتشر میکنند.
2/3. پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی و نظام سلطه قرار داشت؛ البتّه خود او قدرتطلب بود، [لکن] اینها هم تشویقش کردند، و به قول معروف، چراغ سبز به او نشان دادند؛ قول پشتیبانی دادند و پشتیبانی هم کردند.
4. این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود.
1/4. حملهی نظامی به کشور بعد از انقلاب، غیر منتظره نبود؛ حملهی اینها به نظام انقلابی یک امر طبیعی است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اینها از انقلاب بشدّت عصبانی بودند، و این، واکنش آنها بود به این انقلاب بزرگ.
2/4. این انقلاب کارهایی را انجام داد که شاید خود ماها خیلی ملتفت ابعادش نبودیم؛ آنها آن روز بیشتر از خود ما میفهمیدند که چه اتّفاقی در دنیا افتاد با این انقلاب.
3/4. صرفاً این [مسئله] نبود که انقلاب اسلامی ایران یک شکست سیاسیِ مقطعی به آمریکا یا به استکبار یا به مجموعهی نظام سلطه وارد کند؛ فقط این نبود؛ این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود. واقع قضیّه این بود.
5. اینکه یک ملّتی بِایستد و مستقلّ از نظام سلطه، پیام نویی به جهان بدهد، برایشان قابل تحمّل نبود.
1/5. آن روز در دنیا دولتها و ملّتها، وابسته به جناح شرق یا غرب بودند. اینکه یک ملّتی، یک کشوری بِایستد و مستقلّ از این مجموعهی امپراتوریِ نظام سلطه سینه سپر کند، حرف خودش را بزند، پیام نویی بدهد، این اصلاً قابل تحمّل نبود.
2/5. اینکه یک ملّتی از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادیِ حاکم بر دنیای آن روز واهمه نداشته باشد، برایشان اصلاً قابل تحمّل نبود؛ آن هم نظام سیاسیای که در یک جایی برپا شده که نقطهی امید، اتّکاء و طمعورزی کاملِ یکی از دو قدرت یعنی آمریکا بوده؛ در ایران.
6. نظام سلطه که منافعش را در ایران از دست داده بود، میخواست انتقامش را از این انقلاب بگیرد.
1/6. نگاهی که آن روز همین قدرتمندانِ غربی به ایران داشتند، نگاهی بود کاملاً همراه با خاطرجمعی و اطمینان به سلطه و به اینکه میتوانند از منافع سرشار اینجا استفاده کنند بدون هیچ واهمه و نگرانیای.
2/6. در یک چنین جایی، حالا ناگهان یک انقلابی به وقوع بپیوندد، یک شخصیّتی مثل امام بزرگوار سر بلند کند، ملّت را بسیج کند، و آن ملت، با تمام قدرت بِایستند؛ این اصلاً برای آنها قابل تحمّل نبود، لذا باید انتقام میگرفتند.
3/6. باید ضربهی متقابل میزدند، ضربههایی هم زدند، مؤثّر واقع نشد؛ هم کودتا راه انداختند، هم حملهی نظامیِ هوایی کردند در طبس، هم اقوام ایرانی را تحریک کردند؛ [امّا] به جایی نرسید؛ [لذا] جنگ نظامی باید تحمیل میشد.
4/6. جنگ نظامی تمامعیار هم قاعدتاً از طرف یک همسایه باید میشد. این همسایه را خیلی راحت پیدا کردند؛ یک دیوانهی قدرت، جاهطلب، در همسایگی ایران؛ سوابقی هم داشتند، وادارش کردند، تحریکش کردند، وارد شد. بنابراین، این حرکت نظامی یک چیزی نبود که خلاف انتظار باشد؛ این باید قاعدتاً اتّفاق میافتاد.
7. جنگ، انتقامِ استکبار از هر انقلابی است که نتوانند ساقط یا منحرفش کنند.
1/7. من آن وقتها در وزارت دفاع بودم، مسئولین بالای نظامی حدسهایی میزدند لکن مجموعهی انقلابیّون واقعاً باور نمیکردند که یک حملهی جدّی اتّفاق بیفتد. آن کسانی که تجربهشان بیشتر بود، میفهمیدند چنین چیزی اتّفاق میافتد.
2/7. احمد سکوتوره، رئیسجمهور گینه که جزو شخصیّتهای سیاسی برجستهی آفریقا و آدم مستقلّی بود، اوایل ریاست جمهوری بنده با یک هیئتی آمده بودند برای اینکه از ما درخواست کنند که ما با عراق آتشبس بدهیم.
3/7. او خصوصی به من گفت که این را شما بدانید که این جنگ ناگزیر بود برای شما؛ برای خاطر اینکه هر انقلابی که نتوانند آن را ساقط کنند و ملّت انقلابی را به زانو دربیاورند، نهایتش یک چنین جنگی است و نمونههایی را ذکر میکرد.
4/7. او می گفت این جنگ، کار قدرتهای استکباری است. او مرد مسنّی بود، میگفت «امپریالیسم» ــ به تعبیر ما «استکبار» ــ دست برنمیدارد، دنبال میکند و این جنگ را تحمیل میکند.
8. می خواستند با جنگ، ملّت ایران را به زانو در آورند.
1/8. حالا یک عدّهای شروع کنند به تبلیغات که «آقا، چرا جنگ کردید با عراق؟»؛ انگاری ما لشکرکشی کردیم عراق را فتح کنیم! یا «چرا بعد از فتح خرّمشهر جنگ را ادامه دادید؟ میخواستید جنگ را تعطیل کنید»!
2/8. بعد از آنکه ما قطعنامهی ۵۹۸ را قبول کردیم، عراق که تقریباً پشت مرز رفته بود، دومرتبه آمد تا پادگان حمید که یکی از مناطق مهم و حسّاس است. بعد که نیروهای ما رفتند بیرونشان کردند، قضیّهی مرصاد در غرب کشور شروع شد.
3/8. آن روزی که خرّمشهر در عملیّات بیتالمقدّس فتح شد، بخش مهمّی از سرزمینهای ما هنوز زیر پای لشکر دشمن بود؛ یعنی بیحساب حرف زدن، بیمسئولیّت اظهار نظر کردن، یکی از ابتلائاتی است که واقعاً وجود دارد.
4/8. مسئله این نبود که ما بخواهیم جنگ را شروع کنیم، ما بخواهیم حمله بکنیم، ما بخواهیم [ادامه بدهیم]؛ نه، مسئلهی یک سیاست راهبردی دشمن و نظام سلطه و امپراتوری نظام سلطه بود؛ مسئله این بود.
5/8. آنها بایستی ملّت ایران را به زانو در میآوردند، دنبال این بودند؛ باید نظام جمهوری اسلامی را که در مقابل آنها سینه سپر کرده بود به خاک سیاه مینشاندند؛ خواستهی آنها این بود، دنبال این بودند.
6/8. یکی از حقایق مهمّ دفاع مقدّس این است که بدانیم طرف ما در دفاع مقدّس چه کسی بود، انگیزهی او چه بود و چرا حمله کرد؛ این یکی از مسائل مهم است که اشارهای کردم. خب، این حقیقت اوّل.
9. قدرت انقلاب، رهبری امام و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران، تهدید جنگ را به فرصت تبدیل کرد.
1/9. حقیقت دوّم این است که این سه عنصرِ قدرت انقلاب [یعنی] آن اقتدار عظیم و قدرت جوشان انقلاب، و رهبری امام و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران، موجب شد که این تهدید تبدیل بشود به فرصت.
2/9. این فرصت بزرگ، یکی از آن فصلهای شورانگیز دفاع مقدّس است؛ در این زمینه خیلی باید کار بشود. فرصتهایی که در اثر دفاع مقدّس برای کشور پیش آمد، برای اکثر مردم ناشناخته است.
10. میخواستند پیامِ این ملت به گوش جهانیان نرسد.
1/10. هدف صدّام از حمله، در مرحلهی اوّل، تجزیهی کشور و جدا کردن یک بخش مهمّ کشور یعنی خوزستان بود؛ در مراحل بعدی، بحث به زانو درآوردن ملّت ایران بود. آنها میخواستند جمهوری اسلامی را براندازی کنند.
2/10. میخواستند سرنوشتی را که به وسیلهی انقلاب ترسیم میشد، عوض کنند. ملّت ایران یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» و «مردمسالاری دینی» یک ترتیب تازه و سبْک جدید برای زندگی ملّتها است.
3/10. خواستند این پیام که پیامِ مقاومت، ایستادگی، عدم تسلیم در مقابل زورگویی، مقابلهی با ظلم و تبعیضِ بینالمللی است، نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود.
11. ملّت ایران، همهی هدفهای استکبار را خنثی کرد و خودش را بالا کشید.
1/11. این ملّت توانسته بود به یک رژیم فاسدِ وابسته پایان بدهد؛ توانسته بود قدرت بزرگی مثل آمریکا را تحقیر کند. میخواستند کاری بکنند که ملّتهای دیگر عبرت بگیرند؛ بفهمند که اگر کسی علیه آمریکا قیام کرد و کارهایی از این قبیل کرد، مثل ملّت ایران سرکوب خواهد شد؛ و باب مقاومت بسته بشود؛ هدف نهایی و اساسی این بود.
2/11. ملّت ایران همهی این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید، و درست نقطهی مقابل خواست آنها، اتّفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز و هیجانآور است، از این جهت است.
12. دفاع مقدّس، میدانِ بُروزِ باورهای دینی و سجایای اخلاقیِ ملّت ایران شد.
1/12. اوّلاً همان طور که اشاره کردم، همان بخشهایی که میخواستند جدا کنند از کشور، مردمِ آن بخشها خودشان پُرانگیزه ایستادند؛ به وسوسهی عرب بودن و همزبان بودن و این قبیل حرفها اعتنائی نکردند، ایستادند.
2/12. خود من در اطراف اهواز در یک روستایی، خانوادهی عربی را دیدم که وقتی نیروهای دشمن، نیروهای بعثی، از آنجا خارج شدند و ماها وارد شدیم، با دیدن ما مثل اینکه جشن باید بگیرند، این جور خوشحالی میکردند.
3/12. ثانیاً دفاع مقدّس میدان بُروز باورهای دینی و سجایای اخلاقی ملّت ایران شد. دفاع مقدّس عرصهای شد برای بُروز برترین سجایای ملّت ایران؛ این گذشتها، این مجاهدتها، این دینباوریها، ... .
13. در دوران دفاع مقدس، همهی کشور شد عمقِ دفاعیِ جبههها.
1/13. چه کسی تصوّر میکرد؟ از سراسر کشور خانوادههایی فرزندانشان را با طوع و رغبت فرستادند به عرصهی دفاع مقدّس؛ پدرها و مادرهای پُرگذشت، همسران فداکار. همهی کشور در واقع شد عمق دفاعی جبههها.
2/13. صف اوّل جبههها جنوب و غرب کشور بود امّا همهی کشور شد عمق دفاعی این صف اوّل: حضور در جنگ، پشتیبانی، همراهی فکری، تشویق و تحریص، همراهی زبانی، مشخّص کردنِ مبنای دینی جنگ و ... .
3/13. پشتیبانیها، هدایای مردمی؛ شهر و روستا، مسجد و هیئت، حوزه و دانشگاه، همهوهمه در خدمت جنگ و دفاع و انقلاب قرار گرفتند؛ این [دستاورد]، بُروز خصوصیّات ملّت ایران بود.
14. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، اتّحاد ملّت ایران بود.
1/14. یک دستاورد دیگر، اتّحاد ملّت بود. یکی از مشکلات ما در آن وقت، اختلاف در سطوح بالای سیاسی کشور بود؛ اختلافات بین رئیسجمهور و نخستوزیر به خاطر بداخلاقیها و کجرفتاریهای رئیسجمهور که مردم را به دو قسمت تقسیم کرده بودند و در واقع حتّی داخل خانوادهها دودستگی و دوفرقگی و اختلاف به وجود آورده بودند.
2/14. گروهکها هم به نفع خودشان مشغول ایجاد تفرقه بودند. دفاع مقدّس آمد و مردم را یکپارچه و متّحد کرد؛ همهی کشور پشت [سر] دفاع مقدّس یکپارچه شد و همه در خدمت دفاع مقدّس قرار گرفتند.
15. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، طلوعِ اقتدار نظامیِ کشور بود.
1/15. یک دستاورد دیگر، یکی از موارد تبدیل تهدید به فرصت، مسئلهی اقتدار نظامی کشور بود. دفاع مقدّس، آزمون وفاداری ارتش به نظام مقدّس اسلامی شد؛ سپاه نیز به عنوان یک حقیقت درخشنده سر برآورد و طلوع کرد.
2/15. دفاع مقدّس، محبوبیّت نیروهای مسلّح را افزایش داد. وقتی مردم خاطرشان از ارتش و سپاه جمع است، طبعاً یک احساس امنیّتی در مردم به وجود میآید. خیلی مهم است این احساس امنیّت، و این اتّفاق افتاد.
3/15. این محبوبیّت و اقتدار تا وقتی است که نیروهای مسلّح، حرکت پیشروندهی خودشان را با همان شتابی که دارند حفظ کنند؛ یعنی بایستی از دشمن عقب نمانند.
4/15. ما تا امروز خیلی خوب حرکت کردهایم؛ لکن بایستی خطرِ توقّف را همیشه در نظر داشت. توقّف هم یعنی عقبگرد؛ وقتی که یک لحظه ایستادید، عقب رفتهاید؛ چون دشمن در حال حرکت کردن به جلو است.
5/15. باید مواظب باشید. این را، هم مسئولان نظامی باید توجّه کنند، هم مسئولان کشوری؛ دولت و مجلس باید بدانند که پشتیبانی از نیروهای مسلّح یکی از کارهای واجب است.
6/15. امروز کشور به مرحلهی بازدارندگی رسیده؛ یعنی وضع نظامی و امنیّتی کشور به جایی رسیده که کشور از لحاظ تهدید خارجی در حال بازدارندگی است؛ یعنی نگران نیست، احساس قدرت میکند، دشمنان هم این را میدانند.
16. در مجموعهی حرکات نظامیِ هشتساله، تدبیر و عقلانیّتِ محسوسی وجود داشت.
1/16. گاهی مثلاً گفته میشود موج انسانی و جوانها و مانند اینها [جنگ را پیش برد]؛ قضیّه این جوری نبود؛ در مجموعهی حرکات نظامی هشتساله، تدبیر و عقلانیّت به طور محسوسی وجود داشت.
2/16. حالا در گزارش سردار باقری بود که بعضی از این روشها و تاکتیکها و به تعبیر صحیح، راهکنشها که در دفاع مقدّس به کار برده شد، ابتکاری بود و بنا است که اینها در کتابهای درسی برود یا رفته یا خواهد رفت.
3/16. واقع قضیّه این است؛ یعنی انسان وقتی نگاه میکند، فرض کنید آن حرکتی یا آن راهکنشی که مثلاً در عملیّات فتحالمبین اتّفاق افتاد، قابل تدریس است، قابل نشان دادن به دنیا است؛ طرّاحیاش کار کوچکی نبود.
4/16. حالا عملش یک بحث دیگر است؛ نفْس طرّاحی. یا در عملیّات بیتالمقدّس که دشمن طرف غرب ما است و منطقهی جنوب اهواز را گرفته، ما قاعدتاً باید از شمال بیاییم طرف جنوب و با این برخورد کنیم.
- امّا طرّاحان در ستادهای عملیّاتی و در قرارگاههای اصلی به راه جدیدی دست پیدا میکنند: به جای اینکه از شمال بیایند روبهرو بشوند، از طرف شرق میآیند به طرف غرب، کارون را قطع میکنند، و دشمن را محاصره میکنند.
- خودِ دشمن وقتی که احساس میکند این جور مورد تهاجم قرار گرفته، از ترس محاصره شدن، بخش عظیمی از نیرویش از این منطقه خارج میشوند. اینها تدبیر و عقلانیّت است، اینها چیزهایی نیست که بشود آسان از نظر دور کرد.
5/16. در بسیاری از مناطق عملیّاتیِ ما نظایر این تدبیر را میشود دید؛ هم در غرب، هم در جنوب به تکرار و تعدّد وجود داشت. یا آن مسئلهی والفجر هشت و عبور از اروند، مسئلهی کربلای پنج، عملیّات بسیار مهمّ خیبر، و قضایای دیگر.
17. دفاع مقدس ثابت کرد که صیانت کشور از دستاندازیِ دشمن، با مقاومت به دست میآید؛ نه با تسلیم.
1/17. دفاع مقدّس یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم؛ این شد یک اصل.
2/17. همان اوایل هم کسانی بودند که معتقد به تسلیم بودند، حالا صریحاً ممکن بود اسمش تسلیم نباشد امّا معنا و باطنش تسلیم بود که امام [در مقابل آنها] محکم ایستاد.
3/17. ما از این اصل در بسیاری از مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره استفاده کردهایم. موضع کشور در بسیاری از این مسائل و سرفصلها موضع ایستادگی، اقدام و پیشرفت است، نه موضع تسلیم و عقبنشینی.
18. روحیهی مقاومت، اعتماد به نفسِ ملی را بالا برد و دشمن را وادار به تجدیدنظر در محاسباتش کرد.
1/18. این احساس که باید مقاومت کرد، موجب شد که سیاسیّون و عناصر فعّال فرهنگی کشور، یک اعتماد به نفسی پیدا کنند. به دشمن هم یاد داد که در محاسبات خودش، قدرت داخلی و مقاومت ایران را به حساب بیاورد.
2/18. ما با همین روحیه توانستیم تعدادی از نقشههای مهمّ دشمن را به شکست بکشانیم. نیروهای سیاسی و نظامی ما توانستند در بسیاری جاها دشمن را ناکام بگذارند.
3/18. دشمن فشار حدّاکثری را تحمیل کرد، ناکام شد؛ طرح خاورمیانهی جدید را به میدان آورد، ناکام ماند؛ تعرّض به مرزهای ما را از هوا و دریا شروع کرد، ناکام ماند؛ پرندهی هواییاش را زدند، متجاوز دریاییاش را تصرّف کردند؛ اعتماد به نفْس ملّی یعنی همین؛ این، ناشی از همان اصل دفاع مقدّس است که مقاومت، راه صیانت کشور است.
19. از جملهی نکات مهمّ، مسئلهی روایتِ درستِ جنگ است.
1/19. از جملهی نکات مهمّی که من در این زمینه روی آن اصرار دارم که تکرار بشود، مسئلهی روایت درست جنگ است که من بارها تأکید کردهام.
2/19. این فعّالیّتهایی که تا حالا شده فعّالیّتهای خوبی بوده؛ اینها، زیرساختی است که برای فعّالیّتهای فرهنگی، فکری، سیاسی و تاریخی، میشود از آن، استفاده کرد؛ امّا این فعّالیّتها لازم است. باید خروجی کارها را مشاهده کنید.
3/19. آن وقتی احساس رضایت کنید که ببینید نوجوان دبیرستانی و جوان دانشجوی شما با همان چشم به دفاع مقدّس نگاه میکند که شما نگاه میکنید و همان برداشت را از دفاع مقدّس و از حوادثی که در پی دفاع مقدّس پیش آمده دارد.
4/19. اگر چنانچه این [طور] شد، موفّقیّت در آینده در میدانهای گوناگون حتمی است؛ کما اینکه ما تا حالا هم موارد مختلفِ روایتهای درست و تأثیر آن را دیدهایم.
5/19. همین جوانهایی که رفتند در دفاع از حرم و به شهادت رسیدند، کسانی هستند که سالها بعد از پایان جنگ به دنیا آمده بودند. [درک] ماجراهای مهمّ شهدای بزرگِ دوران دفاع مقدّس، جوانانی مثل شهید حججی یا آن جوان دُرچهای یا دیگری را وارد میدان میکند، و با آن شهامت و شجاعت مثل همان دوران دفاع مقدّس، میروند و مجاهدت میکنند.
20. سعیِ دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند.
1/20. سعی دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند. دشمن، فرازها و اوجها را انکار میکند؛ ایردات را بزرگ میکند. آنها کار فرهنگی، تبلیغی و رسانهای را با شدّت و حدّت دارند انجام میدهند.
2/20. دشمنان سعی میکنند با تبلیغات و فعّالیّتهای رسانهای، هیبت و شوکت استکبار را به رخ جوانها بکشند؛ زرق و برق آنها را در چشم اینها جلوه بدهند؛ تلخیها و تاریکی آنها را پنهان کنند و در نقطهی مقابل، اوج و اهمّیّت و فیض ناشی از دفاع مقدّس و مسائل حول و حوش آن را پنهان کنند؛ میخواهند مردم را بترسانند از آنها.
3/20. وقتی که زرق و برق دشمن در چشم مخاطبینِ ملّتهای دیگر مثل ملّت ما [در سابق]، جلوه میکند، وقتی هیبت و شوکت دروغین دشمن به رخ چشمها کشیده میشود، نتیجهاش در میدان سیاسی، ترس از دشمن است؛ در میدان فرهنگی، خضوع در مقابل دشمن و خودکمبینی در مقابل اوست؛ لذاست که این کار روایت، کار بسیار مهمّی است.
21. باید روایتهای مخدوش، غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس و اصل انقلاب پاسخ داده بشود.
1/21. سعی بشود روایتهای مخدوش و غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس پاسخ داده بشود، و همچنین این [گونه] روایتها در مورد اصل انقلاب پاسخ داده بشود.
2/21. الان هم مشغولند؛ من میبینم بعضی از کتابها را که صهیونیستها یا آمریکاییها یا اروپاییها مینویسند. فیلم میسازند، کتاب مینویسند برای اینکه بدروغ یک نقطه تاریکی را در انقلاب و حرکت ملّت ایران و ارکان انقلاب وانمود بکنند.
3/21. در مقابل این کارهای دشمن باید تلاش کرد. کسانی که اهل کارند، اهل فکرند، اهل هنرند، باید بتوانند انشاءالله کارهایی را انجام بدهند.
1. دفاع مقدّس برای دیروز و امروز و فردای ما دارای اثر است.
2. باید حقایق دفاع مقدّس، به گوش نوجوانها و جوانهای ما برسد.
3. پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی و نظام سلطه قرار داشت.
4. این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود.
5. اینکه یک ملّتی بِایستد و مستقلّ از نظام سلطه، پیام نویی به جهان بدهد، برایشان قابل تحمّل نبود.
6. نظام سلطه که منافعش را در ایران از دست داده بود، میخواست انتقامش را از این انقلاب بگیرد.
7. جنگ، انتقام استکبار از هر انقلابی است که نتوانند ساقط یا منحرفش کنند.
8. میخواستند با جنگ، ملّت ایران را به زانو در آورند.
9. قدرت انقلاب، رهبری امام و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران، تهدید جنگ را به فرصت تبدیل کرد.
10. میخواستند پیامِ این ملت به گوش جهانیان نرسد.
11. ملّت ایران همهی هدفهای استکبار را خنثی کرد و خودش را بالا کشید.
12. دفاع مقدّس، میدان بُروزِ باورهای دینی و سجایای اخلاقی ملّت ایران شد.
13. در دوران دفاع مقدس، همهی کشور شد عمقِ دفاعیِ جبههها.
14. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، اتّحاد ملّت ایران بود.
15. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، طلوعِ اقتدار نظامی کشور بود.
16. در مجموعهی حرکات نظامیِ هشتساله، تدبیر و عقلانیّتِ محسوسی وجود داشت.
17. دفاع مقدس ثابت کرد که صیانت کشور از دستاندازیِ دشمن، با مقاومت به دست میآید؛ نه با تسلیم.
18. روحیه مقاومت، اعتماد به نفسِ ملی را بالا برد و دشمن را وادار به تجدیدنظر در محاسباتش کرد.
19. از جملهی نکات مهمّ، مسئلهی روایتِ درستِ جنگ است.
20. سعی دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند.
21. باید روایتهای مخدوش، غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس و اصل انقلاب پاسخ داده بشود.
*****************************************
محورهای بیانات امام خامنه ای مدظله العالی در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس در آستانه هفته دفاع مقدس (1401/06/30):
1. دفاع مقدّس، برای دیروز و امروز و فردای ما دارای اثر است.
1/1. این جلسه یکی از بهترین، لازمترین و انشاءالله مفیدترین جلساتی است که در این حسینیّه تشکیل میشود. تمجید از پیشکسوتان وظیفهی همه است؛ پیشکسوتِ در هر رشتهای برای علاقهمندان آن رشته محترم و مکرّم است.
2/1. دفاع مقدّس ــ آن دوران پُرهیجان، پُرحادثه، پُرمعنا و پُرفایده ــ از جملهی حوادثی است که برای دیروز و امروز و فردای ما دارای اثر است؛ بنابراین پیشکسوتان در این واقعهی مهم، قطعاً مورد توجّه، اهتمام و احترام باید قرار بگیرند. 3/1. پیشکسوتان، مصداق «اَلسّابِقونَ الاَوَّلون»(توبه/100) و «وَ السّابِقونَ السّابِقون»(واقعه/10) هستند؛ یعنی کسانی که زودتر از دیگران نیاز را شناختند و برای برآوردن آن شتافتند؛ آن هم در میدان سختی مثل میدان جهاد و فداکاری.
2. باید حقایقِ دفاع مقدّس، به گوش نوجوانها و جوانهای ما برسد.
1/2. شما وقتی در بحبوحهی دفاع مقدّس مشغول تلاش بودید، قطعاً نمیتوانستید مثل امروز ابعاد این حادثه را ببینید و تأثیراتش را مشاهده کنید. امروز میشود دفاع مقدّس را آنچنان که اتّفاق افتاده دید.
2/2. هر چه بگذرد، اگر این کارهایی که آقای سردار باقری اینجا گفتند، خوب و کامل انجام بگیرد و توجّه به خروجیهای آن هم باشد، باز این معرفت و آگاهی بیشتر خواهد شد و دفاع مقدّس بیشتر شناخته خواهد شد.
3/2. نسل جدید خیلی از مسائل دفاع مقدّس را نمیداند. ما باید کاری کنیم تا نسل امروز آن حادثه را همین جور بشناسد و ببیند و بداند؛ این، آن توقّعی است که بنده از خودم و از دیگران در این زمینه دارم.
4/2. من میخواهم حقایق دفاع مقدّس، به گوش نوجوانها و جوانهای ما برسد. البتّه ما حالا در این جلسهی محدود چند کلمه بیشتر عرض نمیکنیم، امّا کار عمده بر عهدهی متولّیان این امر است.
3. پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی و نظام سلطه قرار داشت.
1/3. یک روزی ما ادّعا میکردیم که همهی قدرتهای جهانی با ما میجنگیدند، جنگ ما یک جنگ بینالمللی بود؛ این را میگفتیم؛ امروز خود آنها دارند اعتراف میکنند؛ امروز اسناد و مدارک را خود آنها دارند منتشر میکنند.
2/3. پشت سرِ صدّام، استکبار جهانی و نظام سلطه قرار داشت؛ البتّه خود او قدرتطلب بود، [لکن] اینها هم تشویقش کردند، و به قول معروف، چراغ سبز به او نشان دادند؛ قول پشتیبانی دادند و پشتیبانی هم کردند.
4. این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود.
1/4. حملهی نظامی به کشور بعد از انقلاب، غیر منتظره نبود؛ حملهی اینها به نظام انقلابی یک امر طبیعی است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه اینها از انقلاب بشدّت عصبانی بودند، و این، واکنش آنها بود به این انقلاب بزرگ.
2/4. این انقلاب کارهایی را انجام داد که شاید خود ماها خیلی ملتفت ابعادش نبودیم؛ آنها آن روز بیشتر از خود ما میفهمیدند که چه اتّفاقی در دنیا افتاد با این انقلاب.
3/4. صرفاً این [مسئله] نبود که انقلاب اسلامی ایران یک شکست سیاسیِ مقطعی به آمریکا یا به استکبار یا به مجموعهی نظام سلطه وارد کند؛ فقط این نبود؛ این انقلاب، تهدیدِ امپراتوریِ نظام سلطه بود. واقع قضیّه این بود.
5. اینکه یک ملّتی بِایستد و مستقلّ از نظام سلطه، پیام نویی به جهان بدهد، برایشان قابل تحمّل نبود.
1/5. آن روز در دنیا دولتها و ملّتها، وابسته به جناح شرق یا غرب بودند. اینکه یک ملّتی، یک کشوری بِایستد و مستقلّ از این مجموعهی امپراتوریِ نظام سلطه سینه سپر کند، حرف خودش را بزند، پیام نویی بدهد، این اصلاً قابل تحمّل نبود.
2/5. اینکه یک ملّتی از قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادیِ حاکم بر دنیای آن روز واهمه نداشته باشد، برایشان اصلاً قابل تحمّل نبود؛ آن هم نظام سیاسیای که در یک جایی برپا شده که نقطهی امید، اتّکاء و طمعورزی کاملِ یکی از دو قدرت یعنی آمریکا بوده؛ در ایران.
6. نظام سلطه که منافعش را در ایران از دست داده بود، میخواست انتقامش را از این انقلاب بگیرد.
1/6. نگاهی که آن روز همین قدرتمندانِ غربی به ایران داشتند، نگاهی بود کاملاً همراه با خاطرجمعی و اطمینان به سلطه و به اینکه میتوانند از منافع سرشار اینجا استفاده کنند بدون هیچ واهمه و نگرانیای.
2/6. در یک چنین جایی، حالا ناگهان یک انقلابی به وقوع بپیوندد، یک شخصیّتی مثل امام بزرگوار سر بلند کند، ملّت را بسیج کند، و آن ملت، با تمام قدرت بِایستند؛ این اصلاً برای آنها قابل تحمّل نبود، لذا باید انتقام میگرفتند.
3/6. باید ضربهی متقابل میزدند، ضربههایی هم زدند، مؤثّر واقع نشد؛ هم کودتا راه انداختند، هم حملهی نظامیِ هوایی کردند در طبس، هم اقوام ایرانی را تحریک کردند؛ [امّا] به جایی نرسید؛ [لذا] جنگ نظامی باید تحمیل میشد.
4/6. جنگ نظامی تمامعیار هم قاعدتاً از طرف یک همسایه باید میشد. این همسایه را خیلی راحت پیدا کردند؛ یک دیوانهی قدرت، جاهطلب، در همسایگی ایران؛ سوابقی هم داشتند، وادارش کردند، تحریکش کردند، وارد شد. بنابراین، این حرکت نظامی یک چیزی نبود که خلاف انتظار باشد؛ این باید قاعدتاً اتّفاق میافتاد.
7. جنگ، انتقامِ استکبار از هر انقلابی است که نتوانند ساقط یا منحرفش کنند.
1/7. من آن وقتها در وزارت دفاع بودم، مسئولین بالای نظامی حدسهایی میزدند لکن مجموعهی انقلابیّون واقعاً باور نمیکردند که یک حملهی جدّی اتّفاق بیفتد. آن کسانی که تجربهشان بیشتر بود، میفهمیدند چنین چیزی اتّفاق میافتد.
2/7. احمد سکوتوره، رئیسجمهور گینه که جزو شخصیّتهای سیاسی برجستهی آفریقا و آدم مستقلّی بود، اوایل ریاست جمهوری بنده با یک هیئتی آمده بودند برای اینکه از ما درخواست کنند که ما با عراق آتشبس بدهیم.
3/7. او خصوصی به من گفت که این را شما بدانید که این جنگ ناگزیر بود برای شما؛ برای خاطر اینکه هر انقلابی که نتوانند آن را ساقط کنند و ملّت انقلابی را به زانو دربیاورند، نهایتش یک چنین جنگی است و نمونههایی را ذکر میکرد.
4/7. او می گفت این جنگ، کار قدرتهای استکباری است. او مرد مسنّی بود، میگفت «امپریالیسم» ــ به تعبیر ما «استکبار» ــ دست برنمیدارد، دنبال میکند و این جنگ را تحمیل میکند.
8. می خواستند با جنگ، ملّت ایران را به زانو در آورند.
1/8. حالا یک عدّهای شروع کنند به تبلیغات که «آقا، چرا جنگ کردید با عراق؟»؛ انگاری ما لشکرکشی کردیم عراق را فتح کنیم! یا «چرا بعد از فتح خرّمشهر جنگ را ادامه دادید؟ میخواستید جنگ را تعطیل کنید»!
2/8. بعد از آنکه ما قطعنامهی ۵۹۸ را قبول کردیم، عراق که تقریباً پشت مرز رفته بود، دومرتبه آمد تا پادگان حمید که یکی از مناطق مهم و حسّاس است. بعد که نیروهای ما رفتند بیرونشان کردند، قضیّهی مرصاد در غرب کشور شروع شد.
3/8. آن روزی که خرّمشهر در عملیّات بیتالمقدّس فتح شد، بخش مهمّی از سرزمینهای ما هنوز زیر پای لشکر دشمن بود؛ یعنی بیحساب حرف زدن، بیمسئولیّت اظهار نظر کردن، یکی از ابتلائاتی است که واقعاً وجود دارد.
4/8. مسئله این نبود که ما بخواهیم جنگ را شروع کنیم، ما بخواهیم حمله بکنیم، ما بخواهیم [ادامه بدهیم]؛ نه، مسئلهی یک سیاست راهبردی دشمن و نظام سلطه و امپراتوری نظام سلطه بود؛ مسئله این بود.
5/8. آنها بایستی ملّت ایران را به زانو در میآوردند، دنبال این بودند؛ باید نظام جمهوری اسلامی را که در مقابل آنها سینه سپر کرده بود به خاک سیاه مینشاندند؛ خواستهی آنها این بود، دنبال این بودند.
6/8. یکی از حقایق مهمّ دفاع مقدّس این است که بدانیم طرف ما در دفاع مقدّس چه کسی بود، انگیزهی او چه بود و چرا حمله کرد؛ این یکی از مسائل مهم است که اشارهای کردم. خب، این حقیقت اوّل.
9. قدرت انقلاب، رهبری امام و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران، تهدید جنگ را به فرصت تبدیل کرد.
1/9. حقیقت دوّم این است که این سه عنصرِ قدرت انقلاب [یعنی] آن اقتدار عظیم و قدرت جوشان انقلاب، و رهبری امام و خصوصیّات برجستهی ملّت ایران، موجب شد که این تهدید تبدیل بشود به فرصت.
2/9. این فرصت بزرگ، یکی از آن فصلهای شورانگیز دفاع مقدّس است؛ در این زمینه خیلی باید کار بشود. فرصتهایی که در اثر دفاع مقدّس برای کشور پیش آمد، برای اکثر مردم ناشناخته است.
10. میخواستند پیامِ این ملت به گوش جهانیان نرسد.
1/10. هدف صدّام از حمله، در مرحلهی اوّل، تجزیهی کشور و جدا کردن یک بخش مهمّ کشور یعنی خوزستان بود؛ در مراحل بعدی، بحث به زانو درآوردن ملّت ایران بود. آنها میخواستند جمهوری اسلامی را براندازی کنند.
2/10. میخواستند سرنوشتی را که به وسیلهی انقلاب ترسیم میشد، عوض کنند. ملّت ایران یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» و «مردمسالاری دینی» یک ترتیب تازه و سبْک جدید برای زندگی ملّتها است.
3/10. خواستند این پیام که پیامِ مقاومت، ایستادگی، عدم تسلیم در مقابل زورگویی، مقابلهی با ظلم و تبعیضِ بینالمللی است، نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود.
11. ملّت ایران، همهی هدفهای استکبار را خنثی کرد و خودش را بالا کشید.
1/11. این ملّت توانسته بود به یک رژیم فاسدِ وابسته پایان بدهد؛ توانسته بود قدرت بزرگی مثل آمریکا را تحقیر کند. میخواستند کاری بکنند که ملّتهای دیگر عبرت بگیرند؛ بفهمند که اگر کسی علیه آمریکا قیام کرد و کارهایی از این قبیل کرد، مثل ملّت ایران سرکوب خواهد شد؛ و باب مقاومت بسته بشود؛ هدف نهایی و اساسی این بود.
2/11. ملّت ایران همهی این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید، و درست نقطهی مقابل خواست آنها، اتّفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز و هیجانآور است، از این جهت است.
12. دفاع مقدّس، میدانِ بُروزِ باورهای دینی و سجایای اخلاقیِ ملّت ایران شد.
1/12. اوّلاً همان طور که اشاره کردم، همان بخشهایی که میخواستند جدا کنند از کشور، مردمِ آن بخشها خودشان پُرانگیزه ایستادند؛ به وسوسهی عرب بودن و همزبان بودن و این قبیل حرفها اعتنائی نکردند، ایستادند.
2/12. خود من در اطراف اهواز در یک روستایی، خانوادهی عربی را دیدم که وقتی نیروهای دشمن، نیروهای بعثی، از آنجا خارج شدند و ماها وارد شدیم، با دیدن ما مثل اینکه جشن باید بگیرند، این جور خوشحالی میکردند.
3/12. ثانیاً دفاع مقدّس میدان بُروز باورهای دینی و سجایای اخلاقی ملّت ایران شد. دفاع مقدّس عرصهای شد برای بُروز برترین سجایای ملّت ایران؛ این گذشتها، این مجاهدتها، این دینباوریها، ... .
13. در دوران دفاع مقدس، همهی کشور شد عمقِ دفاعیِ جبههها.
1/13. چه کسی تصوّر میکرد؟ از سراسر کشور خانوادههایی فرزندانشان را با طوع و رغبت فرستادند به عرصهی دفاع مقدّس؛ پدرها و مادرهای پُرگذشت، همسران فداکار. همهی کشور در واقع شد عمق دفاعی جبههها.
2/13. صف اوّل جبههها جنوب و غرب کشور بود امّا همهی کشور شد عمق دفاعی این صف اوّل: حضور در جنگ، پشتیبانی، همراهی فکری، تشویق و تحریص، همراهی زبانی، مشخّص کردنِ مبنای دینی جنگ و ... .
3/13. پشتیبانیها، هدایای مردمی؛ شهر و روستا، مسجد و هیئت، حوزه و دانشگاه، همهوهمه در خدمت جنگ و دفاع و انقلاب قرار گرفتند؛ این [دستاورد]، بُروز خصوصیّات ملّت ایران بود.
14. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، اتّحاد ملّت ایران بود.
1/14. یک دستاورد دیگر، اتّحاد ملّت بود. یکی از مشکلات ما در آن وقت، اختلاف در سطوح بالای سیاسی کشور بود؛ اختلافات بین رئیسجمهور و نخستوزیر به خاطر بداخلاقیها و کجرفتاریهای رئیسجمهور که مردم را به دو قسمت تقسیم کرده بودند و در واقع حتّی داخل خانوادهها دودستگی و دوفرقگی و اختلاف به وجود آورده بودند.
2/14. گروهکها هم به نفع خودشان مشغول ایجاد تفرقه بودند. دفاع مقدّس آمد و مردم را یکپارچه و متّحد کرد؛ همهی کشور پشت [سر] دفاع مقدّس یکپارچه شد و همه در خدمت دفاع مقدّس قرار گرفتند.
15. یک دستاورد دیگرِ دفاع مقدس، طلوعِ اقتدار نظامیِ کشور بود.
1/15. یک دستاورد دیگر، یکی از موارد تبدیل تهدید به فرصت، مسئلهی اقتدار نظامی کشور بود. دفاع مقدّس، آزمون وفاداری ارتش به نظام مقدّس اسلامی شد؛ سپاه نیز به عنوان یک حقیقت درخشنده سر برآورد و طلوع کرد.
2/15. دفاع مقدّس، محبوبیّت نیروهای مسلّح را افزایش داد. وقتی مردم خاطرشان از ارتش و سپاه جمع است، طبعاً یک احساس امنیّتی در مردم به وجود میآید. خیلی مهم است این احساس امنیّت، و این اتّفاق افتاد.
3/15. این محبوبیّت و اقتدار تا وقتی است که نیروهای مسلّح، حرکت پیشروندهی خودشان را با همان شتابی که دارند حفظ کنند؛ یعنی بایستی از دشمن عقب نمانند.
4/15. ما تا امروز خیلی خوب حرکت کردهایم؛ لکن بایستی خطرِ توقّف را همیشه در نظر داشت. توقّف هم یعنی عقبگرد؛ وقتی که یک لحظه ایستادید، عقب رفتهاید؛ چون دشمن در حال حرکت کردن به جلو است.
5/15. باید مواظب باشید. این را، هم مسئولان نظامی باید توجّه کنند، هم مسئولان کشوری؛ دولت و مجلس باید بدانند که پشتیبانی از نیروهای مسلّح یکی از کارهای واجب است.
6/15. امروز کشور به مرحلهی بازدارندگی رسیده؛ یعنی وضع نظامی و امنیّتی کشور به جایی رسیده که کشور از لحاظ تهدید خارجی در حال بازدارندگی است؛ یعنی نگران نیست، احساس قدرت میکند، دشمنان هم این را میدانند.
16. در مجموعهی حرکات نظامیِ هشتساله، تدبیر و عقلانیّتِ محسوسی وجود داشت.
1/16. گاهی مثلاً گفته میشود موج انسانی و جوانها و مانند اینها [جنگ را پیش برد]؛ قضیّه این جوری نبود؛ در مجموعهی حرکات نظامی هشتساله، تدبیر و عقلانیّت به طور محسوسی وجود داشت.
2/16. حالا در گزارش سردار باقری بود که بعضی از این روشها و تاکتیکها و به تعبیر صحیح، راهکنشها که در دفاع مقدّس به کار برده شد، ابتکاری بود و بنا است که اینها در کتابهای درسی برود یا رفته یا خواهد رفت.
3/16. واقع قضیّه این است؛ یعنی انسان وقتی نگاه میکند، فرض کنید آن حرکتی یا آن راهکنشی که مثلاً در عملیّات فتحالمبین اتّفاق افتاد، قابل تدریس است، قابل نشان دادن به دنیا است؛ طرّاحیاش کار کوچکی نبود.
4/16. حالا عملش یک بحث دیگر است؛ نفْس طرّاحی. یا در عملیّات بیتالمقدّس که دشمن طرف غرب ما است و منطقهی جنوب اهواز را گرفته، ما قاعدتاً باید از شمال بیاییم طرف جنوب و با این برخورد کنیم.
- امّا طرّاحان در ستادهای عملیّاتی و در قرارگاههای اصلی به راه جدیدی دست پیدا میکنند: به جای اینکه از شمال بیایند روبهرو بشوند، از طرف شرق میآیند به طرف غرب، کارون را قطع میکنند، و دشمن را محاصره میکنند.
- خودِ دشمن وقتی که احساس میکند این جور مورد تهاجم قرار گرفته، از ترس محاصره شدن، بخش عظیمی از نیرویش از این منطقه خارج میشوند. اینها تدبیر و عقلانیّت است، اینها چیزهایی نیست که بشود آسان از نظر دور کرد.
5/16. در بسیاری از مناطق عملیّاتیِ ما نظایر این تدبیر را میشود دید؛ هم در غرب، هم در جنوب به تکرار و تعدّد وجود داشت. یا آن مسئلهی والفجر هشت و عبور از اروند، مسئلهی کربلای پنج، عملیّات بسیار مهمّ خیبر، و قضایای دیگر.
17. دفاع مقدس ثابت کرد که صیانت کشور از دستاندازیِ دشمن، با مقاومت به دست میآید؛ نه با تسلیم.
1/17. دفاع مقدّس یک اصل را برای ملّت ایران ثابت کرد و آن اصل، این است که صیانت کشور و بازدارندگی کشور از دستاندازی دشمن با مقاومت به دست میآید نه با تسلیم؛ این شد یک اصل.
2/17. همان اوایل هم کسانی بودند که معتقد به تسلیم بودند، حالا صریحاً ممکن بود اسمش تسلیم نباشد امّا معنا و باطنش تسلیم بود که امام [در مقابل آنها] محکم ایستاد.
3/17. ما از این اصل در بسیاری از مسائل گوناگون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره استفاده کردهایم. موضع کشور در بسیاری از این مسائل و سرفصلها موضع ایستادگی، اقدام و پیشرفت است، نه موضع تسلیم و عقبنشینی.
18. روحیهی مقاومت، اعتماد به نفسِ ملی را بالا برد و دشمن را وادار به تجدیدنظر در محاسباتش کرد.
1/18. این احساس که باید مقاومت کرد، موجب شد که سیاسیّون و عناصر فعّال فرهنگی کشور، یک اعتماد به نفسی پیدا کنند. به دشمن هم یاد داد که در محاسبات خودش، قدرت داخلی و مقاومت ایران را به حساب بیاورد.
2/18. ما با همین روحیه توانستیم تعدادی از نقشههای مهمّ دشمن را به شکست بکشانیم. نیروهای سیاسی و نظامی ما توانستند در بسیاری جاها دشمن را ناکام بگذارند.
3/18. دشمن فشار حدّاکثری را تحمیل کرد، ناکام شد؛ طرح خاورمیانهی جدید را به میدان آورد، ناکام ماند؛ تعرّض به مرزهای ما را از هوا و دریا شروع کرد، ناکام ماند؛ پرندهی هواییاش را زدند، متجاوز دریاییاش را تصرّف کردند؛ اعتماد به نفْس ملّی یعنی همین؛ این، ناشی از همان اصل دفاع مقدّس است که مقاومت، راه صیانت کشور است.
19. از جملهی نکات مهمّ، مسئلهی روایتِ درستِ جنگ است.
1/19. از جملهی نکات مهمّی که من در این زمینه روی آن اصرار دارم که تکرار بشود، مسئلهی روایت درست جنگ است که من بارها تأکید کردهام.
2/19. این فعّالیّتهایی که تا حالا شده فعّالیّتهای خوبی بوده؛ اینها، زیرساختی است که برای فعّالیّتهای فرهنگی، فکری، سیاسی و تاریخی، میشود از آن، استفاده کرد؛ امّا این فعّالیّتها لازم است. باید خروجی کارها را مشاهده کنید.
3/19. آن وقتی احساس رضایت کنید که ببینید نوجوان دبیرستانی و جوان دانشجوی شما با همان چشم به دفاع مقدّس نگاه میکند که شما نگاه میکنید و همان برداشت را از دفاع مقدّس و از حوادثی که در پی دفاع مقدّس پیش آمده دارد.
4/19. اگر چنانچه این [طور] شد، موفّقیّت در آینده در میدانهای گوناگون حتمی است؛ کما اینکه ما تا حالا هم موارد مختلفِ روایتهای درست و تأثیر آن را دیدهایم.
5/19. همین جوانهایی که رفتند در دفاع از حرم و به شهادت رسیدند، کسانی هستند که سالها بعد از پایان جنگ به دنیا آمده بودند. [درک] ماجراهای مهمّ شهدای بزرگِ دوران دفاع مقدّس، جوانانی مثل شهید حججی یا آن جوان دُرچهای یا دیگری را وارد میدان میکند، و با آن شهامت و شجاعت مثل همان دوران دفاع مقدّس، میروند و مجاهدت میکنند.
20. سعیِ دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند.
1/20. سعی دشمن این است که در همین مسئلهی روایت، نقطهی مقابلِ حقیقت عمل بکند. دشمن، فرازها و اوجها را انکار میکند؛ ایردات را بزرگ میکند. آنها کار فرهنگی، تبلیغی و رسانهای را با شدّت و حدّت دارند انجام میدهند.
2/20. دشمنان سعی میکنند با تبلیغات و فعّالیّتهای رسانهای، هیبت و شوکت استکبار را به رخ جوانها بکشند؛ زرق و برق آنها را در چشم اینها جلوه بدهند؛ تلخیها و تاریکی آنها را پنهان کنند و در نقطهی مقابل، اوج و اهمّیّت و فیض ناشی از دفاع مقدّس و مسائل حول و حوش آن را پنهان کنند؛ میخواهند مردم را بترسانند از آنها.
3/20. وقتی که زرق و برق دشمن در چشم مخاطبینِ ملّتهای دیگر مثل ملّت ما [در سابق]، جلوه میکند، وقتی هیبت و شوکت دروغین دشمن به رخ چشمها کشیده میشود، نتیجهاش در میدان سیاسی، ترس از دشمن است؛ در میدان فرهنگی، خضوع در مقابل دشمن و خودکمبینی در مقابل اوست؛ لذاست که این کار روایت، کار بسیار مهمّی است.
21. باید روایتهای مخدوش، غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس و اصل انقلاب پاسخ داده بشود.
1/21. سعی بشود روایتهای مخدوش و غلط و دروغ در مورد دفاع مقدّس پاسخ داده بشود، و همچنین این [گونه] روایتها در مورد اصل انقلاب پاسخ داده بشود.
2/21. الان هم مشغولند؛ من میبینم بعضی از کتابها را که صهیونیستها یا آمریکاییها یا اروپاییها مینویسند. فیلم میسازند، کتاب مینویسند برای اینکه بدروغ یک نقطه تاریکی را در انقلاب و حرکت ملّت ایران و ارکان انقلاب وانمود بکنند.
3/21. در مقابل این کارهای دشمن باید تلاش کرد. کسانی که اهل کارند، اهل فکرند، اهل هنرند، باید بتوانند انشاءالله کارهایی را انجام بدهند.