انتخابات کویت می تواند درسی برای بقیه باشد


انتخابات کویت می تواند درسی برای بقیه باشد

کویت تنها کشور منطقه به شمار می آید که از قدیم الایام حدود سه قرن پیش (1762 میلادی) ساختاری سیاسی اش بر مبنای تقسیم قدرت میان خاندان حاکم و مردم بنا نهاده شده.

کویت تنها کشور منطقه به شمار می آید که از قدیم الایام حدود سه قرن پیش (1762 میلادی) ساختاری سیاسی اش بر مبنای تقسیم قدرت میان خاندان حاکم و مردم بنا نهاده شده.
در حالی که بسیاری از کشورهای همجوار کویت حتی همین امروزه نسبت به اشاره به عبارت انتخابات حساسیت دارند ولی مشاهده می کنیم که خاندان حاکم بر کویت موفق شده اند تعامل با مردم را در حد اعلا بالا ببرند و همین مساله موجبات ایجاد ثبات در این کشور شده.
بنده سابقه چنین چیزی را جایی مشاهده نکردم که حتی سیاست مدارانی که در زندان هستند حق داشته باشند کاندیدای انتخابات شوند و رای بیاورند ولی خوب ظاهرا چند کاندیدای انتخابات مجلس کویت از درون زندان کاندیداتوری خود را اعلام کردند و دو نفر از آنها موفق شده اند رای ورود به مجلس را نیز کسب کنند.
وهمین مساله نشان می دهد که چه قدر خاندان حاکم بر کویت با سعه صدر با حتی مخالفان خودشان برخورد می کنند.
بحث حضور زنان در پارلمان کویت هم که زبانزد خاص وعام است و خوب به صورت تاریخی زنان کویتی نشان داده اند که حضور بسیار فعالی در ساختار سیاسی این کشور دارند.
حتی در انتخابات اخیر کویت مشاهده کردیم که شیعیان کویت موفق شدند جایگاه خود در پارلمان را در مقابل گروه های سلفی و اخوانی که به صورت سنتی در انتخابات پارلمان های کشورهای عربی کرسی های بیشتری به دست می آورند، را تقویت کنند و کرسی های بیشتری به دست آورند و ساختار حاکمه هیچ دخالتی در جریان و روند انتخابات که به کدام سو برود انجام نداد.
این در حالی است که احتمالا برخی کشورهای همسایه کویت تمایل نداشتند موقعیت شیعیان در پارلمان این کشور تقویت شود و یا اینکه حضور زنان اینقدر پر رنگ باشد.
منظور اینجا حضور نمادین برخی زنان در پارلمان ها و یا دولت های دیگر کشورها نیست بلکه حضور فعالی که می تواند الهام بخش حضور زنان دیگر کشورهای همجوار کویت در زندگی سیاسی باشد و خوب طبیعتا برخی همسایگان که دیدگاه های سسنتی بر آنها حاکم است چنین چیزی را بر نمی تابند.
بر عکس تصور بسیاری همین که مردم احساس می کنند می توانند خودشان در تصمیمات مرتبط با خودشان تاثیر گذار باشند و همین که پارلمان انعکاس دهنده رای مردم هست، نه فقط از اقتدار حاکمیت کم نشده بلکه اقتدار حاکمیت تقویت هم شده و خاندان حاکمه در کویت از اقتدار بسیار بالاتری در عرصه های داخلی و خارجی برخوردار می باشند، علاوه بر این حمایت مردمی از خاندان حاکم بر کویت بسیار قویتر هم هست.
امروزه می توان گفت کویت جزو با ثبات ترین کشورهای منطقه و حتی جهان از نظر سیاسی به حساب می آید.
شاید بسیاری این را ندانند که در جریان حمله عراق به کویت، علیرغم همه تلاش های صدام حسین، وی موفق نشد حتی یک شهروند کویتی پیدا کند که حاضر باشد با عراق همکاری کند و خود را حاکم یا استاندار کویت معرفی کند وهمه مردم کویت بر بازگشت خاندان حاکم بر این کشور اصرار داشتند و علیرغم اینکه کویت کاملا در اشغال عراق بود و عملا خاندان آل صباح مجبور بودند کشور را ترک کنند اما هر جا که خاندان آل صباح می رفتند هم مورد احترام شهروندان خود بودند هم مورد احترام دیگر کشورها.
به دلیل اینکه فرهنگ سیاسی مردم خاورمیانه و شمال آفریقا به صورت تاریخ بر حاکمیت مطلقه فردی و سلطنت بنا شده عموما هر وقت که تلاش بر این شده که این ساختار به ساختار حکومت مشروطه تبدیل شود اصرار حاکمان بر حکومت مطلقه موجبات دگرگونی های سیاسی و اجتماعی در این کشورها شده.
شاید نمونه بسیار معروف آن اصرار بر سلطنت مطلقه شاه ایران علیرغم وجود قانون مشروطه به حساب آید، امری که در نهایت موجبات انقلاب در این کشور شد.
البته اگر به دیگر کشورهای منطقه نیز نگاهی گذرا بیاندازید می بینید که در برخی عنوان حکومت های جمهوری بنا نهاده شده اما رئیس جمهوری ها هم همان حاکمان ما دام العمر مطلقه بودند و همین مساله موجب شورش های مردمی شده، چون وقتی که مردم می بینند امکان تغییر مسالمت آمیز از درون وجود ندارد یا به سمت بیرون می روند وتحت تاثیر بیرون قرار می گیرند و با اینکه به سمت شورش وانقلاب می روند که می توان دید امروزه بسیاری از کشورهای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا با چه شرایطی مواجه هستند و اکثرشان با بی ثباتی سیاسی مواجه می باشند.
البته نمی توان فراموش کرد عموما بسیاری از این حاکمان دست نشانده استعمار پیر هستند و خود را وابسته به مردم نمی دانند بلکه وابسته به همان استعمارگرانی که آنها را سر کار گذاشته اند می دانند و به این دلیل می باشد که اصلا وجود ساختار سیاسی و نظر مردم را قبول ندارند و چیزی به عنوان پارلمان ویا انتخابات در این کشورها وجود ندارد و اگر هم اخیرا برخی راه انداخته اند فقط برای وجود نمادین یک دکور به عنوان پارلمان این کارها را کرده اند.
حال شاید بد نباشد به عاقبت شاه در ایران نیز یکبار دیگر اشاره کنیم.
بر کسی پوشیده نیست که شاه به دلیل محبوبیت مردمی سر کار نیامده بود بلکه انگلیسی ها او را سرکار گذاشته بودند و وی به جای اینکه از فرصت استفاده کند و با مردم خود ارتباط برقرار کند تلاش داشت خواسته های قدرت های خارجی را تامین کند وتصور نمی کرد که قدرت مردمی می تواند او را سر کار نگه دارد و به همین دلیل حتی وقتی هم صدای انقلاب را شنید وی کشور را ترک کرد و منتظر بود خارجی ها دوباره او را به قدرت برگردانند، اما چنین نشد.
وقتی که جنبش های مردمی موسوم به بهار عربی یا بیداری اسلامی در کشورهای عربی شروع شد تن و بدن بسیاری از رهبران کشورهای عربی می لرزید که به زودی موج این جنبش ها به سمت آنها نیز خواهد آمد و به همین دلیل هم برخی کشورها مانند سوریه و لیبی و یمن و... را قربانی کردند تا این انقلاب ها و مطالبه گری های مردمی به آنها نرسد و رفتند به صورت ظاهری پارلمان تشکیل دادند و انتخابات صوری راه انداختند.
عملا عاقبت شاه ایران وشرایط تعامل حاکمیت با مردم در کویت نشان می دهد تعامل وتمکین حاکمیت به خواست مردم نه فقط جایگاه حاکمیت را تضعیف نمی کند بلکه می تواند موجبات تقویت جایگاه حاکمیت نیز گردد و کشور را از نفوذ خارجی نیز مصون نگه دارد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه انتخابات

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


تغییر فوق العاده زیبای خانم بازیگر سریال در پناه تو بعد 29 سال ! / انگار قالی کرمانه !