خبر نویسی به سبک چهار بلوک
به گزارش سرویس وبگردی سازمان صدا وسیما، خبرنویسی به شیوه نوین چهاربلوک یا ” قالی ایرانی”سبکی است که هم اکنون توسط خبرگزارهای بزرگ دنیا نظیر CNN و AP و مهمتر از همه رویترز در حال استفاده است. در سبک خبرنویسی به سبک “قالی ایرانی” همه...
به گزارش سرویس وبگردی سازمان صدا وسیما، خبرنویسی به شیوه نوین چهاربلوک یا ” قالی ایرانی”سبکی است که هم اکنون توسط خبرگزارهای بزرگ دنیا نظیر CNN و AP و مهمتر از همه رویترز در حال استفاده است.
در سبک خبرنویسی به سبک “قالی ایرانی” همه قسمتهای خبر، از یک درجه اهمیت برخوردارند و به دلیل در هم تنیدگی جزئیات خبر، امکان حذف هیچ یک از پاراگرافها وجود ندارد، پیشینه در لید درج میشود و پاراگراف پایانی از همان درجه اهمیت برخوردار است که پاراگراف اول. با این مقدمه جزئیات بیشتر این سبک خبرنویسی را بخوانید:
خبر به این شیوه خبرنویسی باید این ویژگیها را داشته باشد:
- اطلاعات جدید (facts)
- نقل قولهای کوتاه، اما شفاف (golden- quotes)
- مشاهداتی عینی ارایه شده تا خواننده را مستقیم با صحنه اتفاق روبه رو کنند (color)
- پیشینه و توضیحات برای فهم بهتر خواننده (background)
۱- اطلاعات مورد نیاز بیشتر برای خبر:
- پاسخ به عناصر خبر – چه وقت، کجا، چه کسی، چه چیزی، چرا و چگونه – یعنی ارایه اطلاعات.
- اطلاعات به تنهایی خبر را نمیسازد. اطلاعات را با پیشینه، نقل قولهای طلایی و رنگ در هم آمیزید تا یک خبر شکل بگیرد.
- در خبرهای سریالی، مثل سقوط یک هواپیما، یا پرونده هستهای ایران، تحولات جدید، مثل مشخص شدن علت سقوط هواپیما اطلاعاتی هستند که میتوانند عامل نوشتن یک خبر باشند.
۲- نقل قولهای طلایی:
- یکی از استادان رویترز میگوید، باید صدای یک انسان را در خبرتان اورید؛ چون خبر درباره آدمها است.
- خبرنگارها امروز حریصانه در پی نقل قولهای طلایی میگردند: نقل قولهای کوتاه و تاثیرگذار.
- حواستان باید جمع باشد تا این جملات را صید کنید و به موقع در خبرتان به کار ببرید.
- نقل قول طلایی میتواند مخاطب را ببرد به محل حادثه و بگوید آن جا چه خبر بوده.
وقتی جان اف کندی، رییسجمهور امریکا، کشته شد، همسر او ژاکلین جملهای را گفت که یکی از خبرنگارها توانست آن را بشنود: «خدای من، آنها جان را کشتند.» این جمله بالای خبر و بلافاصله پس از لید آورده شد و بسیاری از روزنامههای جهان از آن استفاده کردند.
بیشتر بخوانید:
گزارش نویسی در روزنامه نگاری چگونه است؟
۳- مشاهدات عینی
خبرنگار باید از پشت صندلی خود بلند شود به صحنه خبر رفته تا بتواند آنچه را که مشاهده کرده به رشته تحریر در آورد. خبری که حاوی مشاهدات بصری است میتواند خواننده را تا عمق مطلب پیش ببرد.
۴-پیشینه
- بیتوجهی به پیشینه و اتفاقات پیرامون خبرها باعث انعکاس مبهم اخبار میشود. در نتیجه، اغلب، به جای بیان شفاف و معنادار خبر، تکه پارههایی از اطلاعات بی معنا به دست خواننده میرسد.
- پیشینه کمک میکند تا مخاطب بتواند ماجرا را دنبال کند.
- پیشینه را باید در خبر پخش کرد. یک مقدار اینجا و یک مقدار آنجا. پیشینه در لید هم میتواند بیاید. چهار یا پنج کلمه برای به پاسخ روشن به «چرایی» و «خب که چی» خبر.
اگر شش جمله پیشینه داریم بهتر است آنها را در شش جای مختلف پخش کنیم. یک جای خوب برای پیشینه قبل و بعد از نقل قول هاست. یا قبل و بعد از رنگ و جزئیات تا این جزئیات در لابه لای توضیحات و تعریف ماجرا معنا پیدا کنند.
به این مثالها فکر کنیم
• آیا خبر برای اولین بار رخ داده؟
• مثلا تیم فوتبال ایتالیا (برای اولین بار) به تهران میآید
• آیا خبر مربوط به واکنشی به اتفاقات پیشین است؟ [وزیر امور خارجه گفت ایران در امور داخلی عراق مداخله نمیکند]
• آیا یک دادگاه بر پا شده است؟
رنگ
رنگ به خواننده حس و حال بودن در محیط خبری را میدهد.
باید در اندیشه جزییاتی بود که به خواننده میگوید «آنجا چطور بود». جزییاتی که باعث میشود خواننده به خبر بچسبد و آن را رها نکند. اگر هواپیمایی سقوط کرده، از چیزهایی بگوییم که این ور و آن ور پراکنده شده و البته با ذکر جزئیات؛ یک صندلی نیمه سوخته، چمدان شکسته، عروسک له شده و …
دیوید فینکل از روزنامه واشنگتن پست میگوید، «به جای این که بنویسید بیمار شیزوفرنی صداهای عجیب و غریب میشنید بنویسید آن صداها چه بود. مثلاً بنویسید او میشنید: «برو همسرت را بکش.»»
دادن رنگ به خبر
- رنگ باعث میشود تا اعتبار خبرتان زیاد بشود. خواننده متوجه میشود که ما از پشت میز، خبرمان را ننوشتهایم و در صحنه بودهایم.
- رنگ باعث میشود مخاطبان مدتها بخشهایی از آنچه را نوشتهایم به یاد داشته باشند.
نکته: به خاطر داشته باشیم رنگ زیاد خبر را در خود غرق میکند و خواننده با تعدادی تصویر گنگ میماند که آخر ماجرا از چه قرار بوده.
نکته: مثل مورچه که دانه جمع میکند باید اطلاعات جمع کرد. خیلی وقتها اگر همان لحظه مشاهدات را ننویسیم، دیگر در خبر از آن مشاهدات خبری نخواهد بود. با هر که صحبت میکنیم باید جزئیات قیافه و لباس او را هم یادداشت کنیم. اگر در دفتر کار با کسی صحبت میکنیم، باید توضیح دهیم که دفترش چطور جایی است. مثلاً دو تا مجسمه آفریقایی دارد یا همه مدارک تحصیلی اش را به دیوار زده و …
فقط باید حواسمان باشد جزئیاتی که در خبر میآوریم به نحوی با آنچه میخواهیم بنویسیم مرتبط باشد. اگر بنویسیم «یک شاهد عینی که کاپشن سبز پوشیده بود گفت سه جسد را از داخل هواپیما بیرون کشیده»، رنگ لباس او به توصیف بهتر ماجرا کمک نمیکند. اما اگر بنویسیم «یک شاهد عینی که روی دستانش لختههای خون چسبیده و صورتش خاک گرفته بود گفت سه جسد را از داخل هواپیم بیرون کشیده» به بار دراماتیک ماجرا افزودهاید.