بینی در داستان‌ها


فهرست سه اثر ادبی که بینی نقش مهمی در آن‌ها دارد

این روزها دیگر بینی برای آدم‌ها معضل بزرگی به حساب نمی‌آید. کار یک تیغ جراح است و مقدار نه‌خیلی زیادی پول. اما ظاهرا برای سالیان طولانی، بینی یا همان دماغ عوضی بحران‌آفرین‌تر از حالایش بوده. لااقل تاریخ ادبیات که این را می‌گوید.

بینی در داستان‌هابینی در ادبیات داستانی

۱.دماغ/ ریونوسکه آکوتاگاوا

این روزها دماغ ژاپنی‌ها نمونه اعلای دماغ ناچیز است، اما برای راهب داستان آکوتاگاوا بزرگی دماغ چنان مشکل بزرگی است که تمام زندگی‌اش را تحت تأثیر داده. البته منظور از بزرگی دماغ، چیزی در این حد است که برای غذا خوردن باید کسی آن را با چوب بالا بگیرد.

۲.سیرانو دو برژراک/ ادمون روستان

معلوم نیست آیا سیرانو دو برژراک واقعی هم به اندازه شوالیه نمایشنامه روستان نگران دماغش بوده است یا نه. به‌هرحال در درام شوخ‌طبع روستان سیرانو به خاطر دماغش عشقش به روکسان را مخفی می‌کند و به او دروغ می‌گوید و چه دردسرها که درست نمی‌کند.

۳.دماغ/ نیکولای گوگول

برای تنوع یک بار هم که شده، دماغ‌های ادبیات با بزرگی‌شان نیست که دردسر درست می‌کنند. دماغ داستان گوگول از قضا خیلی هم به‌اندازه و متناسب است و از جوش رویش که بگذریم، باعث افتخار صاحبش است. فقط این‌که… خب فقط این‌که زیادی مستقل است و یک روز راهش را می‌گیرد و می‌رود.

هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۷۲

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه طنز

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم/ بغض سنگین کریم منصوری در برنامه محفل