درباره «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکف


صفر تا صد کتاب «خنده در تاریکی» – این تمام داستان است

به مناسبت ۹۰ سالگی «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکف

این تمام داستان است…

رمان‌های زیادی هستند که در سطرهای ابتدایی‌شان سعی می‌کنند ثابت کنند چیز تازه‌ای برای گفتن دارند، اما من فقط یک رمان را سراغ دارم که سعی دارد در سطرهای آغازش ثابت کند چیز نویی ندارد؛ «خنده در تاریکی». و این قطعا یکی از بهترین شروع‌های تاریخ ادبیات است.

روزگاری در برلین آلمان مردی زندگی می‌کرد به نام آلبینوس که متمول، خوش‌بخت و مورد احترام بود. یک روز همسرش را به خاطر معشوقه‌ای جوان رها کرد. عاشق شد، اما کسی به او عشق نورزید و زندگی‌اش در نکبت تمام شد. این تمام داستان است و اگر در بیان آن لذت و منفعت مادی نبود، آن را همین‌جا رها می‌کردیم. ‌چکیده زندگی آدمی را می‌شود روی سنگ قبری پوشیده با خزه جا داد، اما همیشه جزئیات است که مهم است. و نابوکف استاد جزئیات بود.

داستان اولین بار در مجله ادبی سورمنیه زاپیسکی (برگ‌های معاصر) به صورت پاورقی منتشر شد. این مجله در دوران جنگ داخلی سرخ‌ها و سفیدها و با نوشته‌های نویسندگان، شاعران و اندیشمندان فراری از روسیه پس از انقلاب اکتبر منتشر می‌شد. درواقع کتاب متعلق به دوران سکونت در آلمان نابوکف است.

اسم اولیه داستان «اتاق تاریک» بود، یا برای فهم بهتر «دوربین تاریک‌خانه‌ای». کلمه‌‌ای چندوجهی که هم به مشکلات بینایی آلبینوس، همان مرد متمول آلمانی، می‌پردازد، هم به جایی که در آن با مارگو، معشوقش آشنا شد و هم به تلخی پایان داستان.

درباره «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکفجلد رمان خنده در تاریکی

خلاصه داستان

خلاصه داستان کتاب همان چیزی است که در سطرهای آغاز کتاب گفته شده است. آلبینوس، که یک منتقد هنری جاسنگین است، به خاطر مارگوی عوام، همسر فرهیخته‌اش را رها می‌کند، اما مارگو خیلی زود به معشوقی قدیمی بازمی‌گردد و آلبینوس مانده و رانده زندگی را در نکبت تمام می‌کند.

آشنایی آلبینوس و مارگو در سینما اتفاق می‌افتد. واسطه آشنایی آلبینوس و رکس هم یک اقتباس سینمایی است. سینما برای آلبینوس، هنری میان‌مایه و علاقه‌ای رسواکننده است. به نظر می‌رسد برای نابوکف هم تا حد زیادی همین باشد.

تم داستان

درباره «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکفکتاب «خنده در تاریکی» اثر نابوکف
درباره «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکفکتاب «خنده در تاریکی» از انتشارات پنگوئن

یکی از تم‌های اصلی داستان، مثل چندتایی از دیگر داستان‌های نابوکف، از «پنین» گرفته تا «لولیتا»، مرد میان‌سال محترمی است که در دل سودای تجربه یک عشق سوزان شهوانی را دارد و به خاطر آن کارهای عجیب می‌کند. اگر به نفرت نابوکف از فروید بی‌توجهی کنیم، می‌شود رگه‌های روشنی از خود نابوکف را در آن دید.

ویژگی درخشان کتاب این است که این داستان تلخ تکراری را با طنزی سیاه و بسیار برنده پیش می‌برد. راوی سوم شخص عقل کل مرتب وارد داستان می‌شود و با طعنه و کنایه مسیر داستان را جلو می‌برد. مثلا در جایی که مارگو به آلبینوس می‌گوید «تو دروغ‌گو، ترسو و ابلهی»، بلافاصله راوی تذکر می‌دهد: «صاف و ساده، کل شخصیت او را در چند کلمه خلاصه کرد.»

اقتباس سینمایی از «خنده در تاریکی»

درباره «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکففیلم «خنده در تاریکی» (۱۹۶۹)، اثر تونی ریچاردسون

تونی ریچاردسون از روی این داستان فیلمی ساخته است که نقش مارگو را در آن آنا کارینا بازی می‌کند. خود فیلم چندان درخشان نیست، اما بازی کارینا بسیار جذاب از کار درآمده است. قرار بود آلبینوس فیلم ریچارد برتون باشد، اما به خاطر مشکلات ناشی از الکل نیکول ویلیامسون جانشین او شد.

ترجمه فارسی «خنده در تاریکی»

از کتاب دو ترجمه فارسی موجود است. ترجمه امید نیک‌فرجام ترجمه‌ای دقیق‌تر و با فارسی تمیزتر و روان‌تری است، اما ترجمه دکتر فلزی، گذشته از کار عجیب نوشتن «دکتر» روی جلد آن، در انتقال طنز سیاه نابوکف موفق‌تر بوده است.

درباره «خنده در تاریکی» ولادیمیر نابوکفترجمه فارسی «خنده در تاریکی»، توسط امید نیک‌فرجام

ابراهیم قربان‌پور

هفته‌نامه چلچراغ، شماره ۸۵۸

Post Views: ۳

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه طنز

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


استایل ناهماهنگ الناز شاکردوست در اکران فیلم «بی‌بدن»