زندگی آهنگ ندارد امروز


زندگی آهنگ ندارد امروز

این روزها ضرب آهنگ ندارند انگار در شهر قدیسی مرده است و چرا ساکنان اینجا بسیار با دیگران متفاوت‌اند!!؟ و چون سال‌هاست ما برای بردگی خلوت خود و به تبعید رفتن شادی‌ها غمگین هستیم و مجبوریم از...

این روزها ضرب آهنگ ندارند
انگار در شهر قدیسی مرده است
و چرا ساکنان اینجا بسیار با دیگران
متفاوت‌اند!!؟
و چون سال‌هاست
ما برای بردگی خلوت خود
و به تبعید رفتن شادی‌ها
غمگین هستیم
و مجبوریم از پشت پنجره‌ها
همسفر خیالات شویم!
و از آنرو
قرن‌هاست انسان‌ها از مرگ خود
آگاهند
پس چرا دندان طعم بی‌خیالی
و راحتی در اسیری را نشکنیم
و آنگاه
برای شکست اینگونه بودن و ماندن
و حیرانی تاریخ معاصر
و شکوه سپیده‌دم رهایی
زنگ فردا را باید از امروز زد
و تا بفهمند آنان
نانی که در سفره‌های دهات بالا
در خون کشاورز و مستمند
تلیت می‌کنند
در نهایت سمی ست و کشنده
و آن دم لاله‌های سرخ به جرم
سربرافراشتن
پرپر می‌شوند
و فاحشه‌های مغزی میان هورای ترانه‌ها
و‌ رقص واژه‌های بهاری
سینه افکار مهر و‌ موم شده‌شان را
با خشم و غیض
پاره می‌کنند و
وای از این مصیبت سر می‌دهند
و عشق و روشنگری به گناه همراه نبودن
با جهل
و تعصبات کورکورانه جماعتی
در پیاده‌روها و سر کلاس دانشگاه
لت و پار
می‌شوند
من به سراغ تو خواهم آمد آزادی
و خداوندی که مهربان است و شاد؛
...........................................................
از مجموعه شعر : آزادی
شاعر : عبدالله خسروی @ ( پسر زاگرس )

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پست عجیب یکتا ناصر پس از جشن تولد شوهرش منوچهر هادی + ع کس