نکروز افغانستان


نکروز افغانستان

نوروز از نو می‌آید باز طبیعت لب غنچه می‌کند و می‌خندد دامنه‌ کوه‌ها دراز می‌کشند و سبزه و گل را به تماشا می‌نشینند درخت‌های کوچه‌ی مان مهمان دارند پرنده‌های خوش‌رنگ و خوش صدا تشریف می آورند و با نوای...

نوروز از نو می‌آید
باز طبیعت لب غنچه می‌کند و می‌خندد
دامنه‌ کوه‌ها دراز می‌کشند و سبزه و گل را به تماشا می‌نشینند
درخت‌های کوچه‌ی مان مهمان دارند
پرنده‌های خوش‌رنگ و خوش صدا تشریف می آورند
و با نوای خوش شان نوش‌داروی گوش‌های خوش نشنیده‌ی مان می‌شوند
چشم آسمان اشک شوق می‌ریزد
و شبنم می‌شود بر رخسار علف‌زارهای مان
باد گیسو‌های طبیعت‌را موج موج‌اش می‌کند
بادِ شمال شرق مست می‌شود و به هرکه رسد او را مست کند
بلبل گلو صاف می‌کند و چه با صفا سرود نوروز را به اجرا می‌گیرد
و مادران شهر مان اما
مادران شهر مان
سمنک می‌پزند و از میله‌‌ی سمنک می‌خوانند
هفت خواهر جمشیدی هفت میوه می‌سازند
و به هفت خوان رستم می‌چینند
هفت برادر جمشیدی
در هفت شهر عشق میله‌ی دهقان برپا می‌کنند
دختران هم‌شهری‌ام سرخِ حنا را برای دستان شان می‌دزدند
و لباسِ رنگین‌کمان‌را در تن می‌کنند
مردان شهر مان شهنامه را به شرح می‌گیرند
و از مثنوی شب‌نامه می‌سازند
نغمه سرایان شهر مان هم‌صدای عایشه عاشق شده و
از ملا مامد جان و میله گل سرخ می‌خوانند
پسران شهر مان شادیِ نوروز را با دشت و دامنه‌ کوه‌ها یک‌جا رقص می‌کنند
پهلوان‌های شهر مان در چهار سمتِ چهارباغ پهلوانی می‌کنند
و با اسب‌های بزکشی شان این داشته‌های امروز مان را به فردا می‌برند
کودکان شهر مان کوک شده!
کوک شده به این‌که نوروز برسد
تا هزار ذوق را با سیزده روز یک‌جا بازی کنند

ای ساکنین شهر عشق! نوروزتان پیروز

امان آرمان




حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس دختر برای پروفایل | 80 عکس پروفایل دخترونه زیبا و لاکچری