بازسازی صحنه قتل مرد دندانپزشک در خیابان فرشته


بازسازی صحنه قتل مرد دندانپزشک در خیابان فرشته

صبح سه‌شنبه پنجم اردیبهشت ماه، اهالی خیابان فرشته شاهد بازسازی صحنه قتل برادر بودند. قتلی که برادر حاضر نیست گردن بگیرد و می‌گوید: «دستیارم او را کشته و من دخالتی در قتل برادرم نداشتم.» قتلی که دستیار برادر پزشک در اعترافاتش گفته بود از روی یکی از سریال‌های شبکه خانگی، نقشه‌اش را کشیده بوده است.

ماجرای درگیری دو برادر پزشک را که باعث قتل یکی از آن‌ها در خیابان فرشته تهران شد خاطرتان هست؟ قتلی که آذرماه سال گذشته رخ داد. تحقیقات ابتدایی نشان می‌داد اختلاف عمیق بین دو برادر که هر دو پزشک بودند باعث شده که یکی از آن‌ها با کمک دستیارش، برادر دیگر را به طرز فجیعی به قتل برساند.

صبح سه‌شنبه پنجم اردیبهشت ماه، اهالی خیابان فرشته شاهد بازسازی صحنه قتل برادر بودند. قتلی که برادر حاضر نیست گردن بگیرد و می‌گوید: «دستیارم او را کشته و من دخالتی در قتل برادرم نداشتم.» قتلی که دستیار برادر پزشک در اعترافاتش گفته بود از روی یکی از سریال‌های شبکه خانگی، نقشه‌اش را کشیده بوده است.

ماجرای قتل عجیب پزشک

هفدهم آذرماه سال گذشته مرد دنداپزشک از خانه‌اش خارج شد تا به مطبش برود و دیگر از او خبری نشد تا همسرش مجبور شد فقدان همسرش را به ماموران پلیس گزارش دهد. بعد از گم شدن مرد دندانپزشک، ردیابی‌ها برای یافتن او توسط ماموران آغاز شد. در تحقیقات ابتدایی مشخص شد مرد دندانپزشک با برادرش که او نیز پزشک است دارای اختلافات شدید خانوادگی بودند به طوری که مدت‌ها بود برادر دندانپزشک با برادرش که پزشک عمومی بود به اختلاف خورده بر سر مسائل مالی، کار حتی به شکایت رسیده بود.

همچنین ردیابی خط مرد دندانپزشک نشان می‌داد او به ساختمانی در خیابان فرشته ورود کرده، اما خارج نشده است. این دفتر در واقع مطبی بود که برادر مقتول در یک ساختمان نیمه‌کاره در خیابان فرشته اجاره کرده بود. مطبی که برای کشیدن نقشه قتل و اجرای آن مورد استفاده قرار گرفت.

ماموران بعد از ردزنی به ساختمان رفته و دستیار برادر مقتول را مورد بازجویی قرار دادند. دستیار پزشک در ابتدا از گفتن حقیقت طفره می‌رود و سعی می‌کند خود را بی‌اطلاع نشان دهد و حتی می‌گوید از رئیسش یعنی پزشک عمومی و برادر مقتول که مطب را اجاره کرده بوده بی‌خبر است. در نهایت با شگرد‌های کارآگاهان در بازجویی، پرده از حقیقت هولناک قتل مرد دندانپزشک با همدستی خودش و برادر مقتول برمی‌دارد.

دستیار پزشک که از نام مستعار فریبرز برایش استفاده می‌کنیم در اعترافاتش گفت که مرد دندانپزشک (سعید) را با کمک برادرش (حمید) پزشک عمومی کشته‌اند و بعد هم جسد را مثله کرده، قطعه‌های جسد را پخته و کباب کرده و بعد هم در بیابان‌های اطراف تهران خوراک حیوانات کرده‌اند! این‌ها در حالی بود که حمید متواری شده و قصد داشت از کشور خارج شود که در کیش به دام افتاد.

علت اختلاف دو برادر

در اعترافات مشخص می‌شود اختلاف دو برادر از زمانی آغاز می‌شود که حمید (پزشک عمومی) تصمیم می‌گیرد نماینده مجلس شود و برادرش سعید هم حامی مالی او می‌شود. اما در همان ابتدا حمید رد صلاحیت شده و مبلغ کلانی که از برادرش برای نمایندگی مجلس گرفته بوده عامل اختلاف می‌شود. سعید (دندانپزشک) بار‌ها به برادرش می‌گوید من حدود دو سال قبل به تو ۵۰۰ میلیون تومان برای کاندیدای نمایندگی مجلس قرض دادم و حالا پولم را می‌خواهم. همین موضوع و اختلاف مالی جرقه نقشه قتل را در سر برادر روشن می‌کند.

بازسازی صحنه قتل توسط برادر پزشک و دستیارش

رسیدگی به این پرونده در دستور کار محمدمهدی براعه، بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. روز سه‌شنبه پنجم اردیبهشت ماه، متهمان این پرونده برای بازسازی صحنه جنایت بار دیگر در محل وقوع جرم واقع در خیابان فرشته حاضر شدند و فریبرز دستیار و منشی حمید به تشریح جنایت پرداخت.

در تمام لحظات بازسازی صحنه قتل حمید قتل برادرش را انکار کرده و می‌گفت او دروغ می‌گوید و من نقشی در قتل برادرم نداشتم. از سوی دیگر، با اینکه فریبرز در اعترافات اولیه گفته بود بخشی از جسد را خوراک حیوانات در بیابان‌های اطراف تهران کرده‌اند، اما بقایای جسد مرد دندانپزشک در شمشاد‌های ابتدای خیابان فرشته پیدا شده است.

قتل به شیوه سریال شبکه خانگی

در عکس‌های صحنه بازسازی مشخص است ساختمان هنوز نیمه‌کاره و در حال ساخت است. قتل در اتاقی حدود ۱۲ متری در طبقه چهارم همین ساختمان رخ داده است. حدود سه روز مرد دندانپزشک روی یک ویلچر با زنجیر بسته شده و جان داده است. طوری که صدای ناله‌های ضعیفش انگار به گوش همسایه‌ها نیز رسیده بوده است.

در اعترافات اولیه دستیار برادر مقتول گفته بود، چون در سریال شبکه خانگی دیده بودم قاتل چطوری قربانیان را به صندلی می‌بست من هم همان کار را کردم. دستیار پزشک، ۲۴ ساله است و در یکی از رشته‌های علوم پزشکی درس می‌خواند و از شهرستان به تهران آمده و اتفاقا در یک مرکز درمانی با حمید برادر مقتول آشنا شده و منشی او بوده است. او در بازسازی صحنه جنایت می‌گوید: «دو برادر حمید و سعید، با یکدیگر اختلافات مالی داشتند.

بار‌ها حمید به من گفت برای قتل برادرش نقشه کشیده و باید کمکش کنم. با وعده کار و پول و خانه و ماشین من را اغفال کرد. بعد هم این مطب را در این ساختمان نیمه کاره اجاره کرد تا برادرش را غافلگیر کند. دو برادر قهر بودند، اما در بین حرف‌های اعضای خانواده، حمید شنیده بود که برادر دندانپزشکش می‌خواهد برای کودکان یک مرکز درمانی احداث کند.

همین موضوع باعث شد که به من بگوید با او تماس گرفته و خودم را برادر یکی از دوستان سعید جا بزنم و بگویم برادرش به او گفته دنبال مکانی برای اجاره هستی تا مرکزی تاسیس کنی، در خیابان فرشته آپارتمانی سراغ دارم که با قیمت مناسب اجاره می‌دهند. همین موضوع باعث شد تا سعید برای دیدن آپارتمان و اجاره آن به فرشته بیاید.» حتی فریبرز در بازسازی صحنه نشان می‌دهد چطوری با سعید (مقتول) سلام و علیک کرده و در راهرو بودند که ناگهان برادر مقتول که اسلحه ساچمه‌ای در دست داشته از طبقه سوم آمده و شروع به شلیک به سمت برادر می‌کند.

مقتول به قدری از دیدن برادرش شوکه شده بود که هی فریاد می‌زد: حمید تویی؟ انگار متعجب بود برادرش آنجا چه‌کار می‌کند.» بعد هم فریبرز روی زمین می‌نشیند و در بازسازی صحنه نقطه‌ای را با دست نشان داده و می‌گوید: «دکتر اینجا افتاد و برادرش روی سینه‌اش نشست. از قبل قرار بود آمپول خواب‌آور به او تزریق کنیم.

حمید برادرش سعید را محکم گرفت من هم تزریق کردم. بعد هم او را به طبقه چهارم ساختمان و اتاق ۱۲ متری بردیم و به ویلچر با زنجیر بستیم. انگار برادر مقتول قصد داشت از او امضا‌هایی درباره اختلاف مالی‌شان بگیرد، اما سعید زیر بار نمی‌رفت. سه روز او را روی ویلچر نگه داشتیم. برادرش در این مدت حدود ۱۰۰ امضا و چک و مبایعه نامه از مقتول گرفت.

بعد از ۳ روز گفت که دیگر باید او را به قتل برسانیم. خودش یک رگ یک دست برادرش را زد و من رگ دست دیگرش را زدم. بعد هم رگ پاهایش را زدیم. وقتی مطمئن شدیم که دیگر نفس نمی‌کشد مطابق نقشه قبل جسد را تکه تکه کردیم.» در این مرحله دستیار پزشک نشان می‌دهد چطوری مراحل قتل را پیش برده‌اند. پلاستیکی دور مچ دست مقتول گرفتند تا خون نریزد و رگ‌های او را زده‌اند. در تمام لحظات توضیحات فریبرز در زمان بازسازی صحنه قتل، حمید بدون وقفه می‌گفت دروغ می‌گوید و اصلا این کار‌ها را او نکرده است!

من برادرکش نیستم

نوبت به برادر مقتول رسید که خودش یکی از متهمان پرونده قتل مرد دندانپزشک است. حمید زمان بازسازی صحنه قتل برادرش می‌گوید: «من برادرکش نیستم. درست است با برادرم اختلاف مالی داشتم، اما قصدم کشتن او نبود. خیلی هم تلاش کردم مشکل‌مان را حل کنیم، اما برادرم حاضر به صحبت با من نمی‌شد.

برای همین نقشه کشیدم که او را به مطبم در خیابان فرشته بکشانم بلکه او به حرف‌هایم گوش کند. وقتی هم که آمد تا من را دید عصبانی شد و هرچقدر می‌گفتم آرام باش تا حرف بزنیم عصبانی‌تر می‌شد دست آخر هم با همدیگر گلاویز شدیم. تا اینکه برادرم افتاد و فریبرز، منشی و دستیارم گفت، من به او یک آمپول زده‌ام و من اصلا خبر نداشتم می‌خواهد به برادرم آمپول بزند. چند روزی هم برادرم را در طبقه چهارم نگه داشتیم. من می‌خواستم در واقع مشکل‌مان را حل کنم. حتی به او غذا می‌دادم.

تا این که یک روز در طبقه پایین بودم که منشی‌ام دوان دوان آمد و گفت رگ دست و پای برادر من را زده است! شوکه شده بودم. متوجه شدم برادرم را کشته و من را دخیل در پرونده قتل برادرم کرده تا از من اخاذی کند و من هم از ترس گوش به فرمان او شدم. نقشه مثله جسد برادرم و بقیه نقشه دستیارم است من اصلا نقشی نداشتم. همه کار‌ها را خودش کرد.» در این مرحله بازپرس به حمید برادر مقتول گوشزد می‌کند که در تحقیقات دست‌نوشته‌ای با دست خط او پیدا شده که وسایل و موارد مورد نیاز قتل برادر در آن نوشته شده بوده است؛ که برادر مقتول ماجرا را به مشاورش ارجاع می‌دهد و می‌گوید: «من، چون از برادرم خیلی ناراحت بودم پیش مشاور می‌رفتم. مشاورم هم گفته بود دلایل خشمم از برادرم را روی کاغد بیاورم و من هم این موارد را یادداشت کرده بودم. همین» چهارساعت بازسازی صحنه قتل مرد دندانپزشک به طول می‌انجامد. قتلی که برادر گردن دستیارش انداخته و دستیار او هم می‌گوید من نقشی نداشتم.

رسیدگی به این پرونده همچنان ادامه دارد.

منبع: روزنامه هفت صبح

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه قتل

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


گرگی ناگهان وارد بیمارستان شد/ اما زمانی که پرستاران علت را فهمیدن، نتوانستند جلوی گریه...