انتظار

در گوشم, نغمهی انتظار میپیچد در چشمانم, آرزوها به تنهایی میرقصند انتظار, آتشی است که در دلم میسوزد و در هر لحظه, با شوق و شور منتظر توام صدای انتظار در سکوت میآید در دل غروب, نقش تو را...
در گوشم, نغمهی انتظار میپیچد
در چشمانم, آرزوها به تنهایی میرقصند
انتظار, آتشی است که در دلم میسوزد
و در هر لحظه, با شوق و شور منتظر توام
صدای انتظار در سکوت میآید
در دل غروب, نقش تو را میجویم
منتظر هستم تا روزی برسد
و در آغوشت, انتهایی بیپایان ببینم
به رنگ انتظار رنگ میدهم زندگی را
هر لحظه, در آغوش امید پرورش میدهم
با امید اینکه روزی برسد
و از پنجره انتظار, روزی جدید ببینم
منتظرم تا به دریاچهی انتظار برسم
و در امواجش, امید را با دستان بکشم
همچون یک ماهی میرقصم در انتظارت
تا به آغوشت برسم و از غصهها برهانده شوم
انتظار, نغمهای است که در دلم سرای میکند
منتظرم تا لحظهی تو در برسد
با انتظار, شعری نو در زندگی بنویسم
تا به انتهای این راه بیابم, با تو در کنارم.
در چشمانم, آرزوها به تنهایی میرقصند
انتظار, آتشی است که در دلم میسوزد
و در هر لحظه, با شوق و شور منتظر توام
صدای انتظار در سکوت میآید
در دل غروب, نقش تو را میجویم
منتظر هستم تا روزی برسد
و در آغوشت, انتهایی بیپایان ببینم
به رنگ انتظار رنگ میدهم زندگی را
هر لحظه, در آغوش امید پرورش میدهم
با امید اینکه روزی برسد
و از پنجره انتظار, روزی جدید ببینم
منتظرم تا به دریاچهی انتظار برسم
و در امواجش, امید را با دستان بکشم
همچون یک ماهی میرقصم در انتظارت
تا به آغوشت برسم و از غصهها برهانده شوم
انتظار, نغمهای است که در دلم سرای میکند
منتظرم تا لحظهی تو در برسد
با انتظار, شعری نو در زندگی بنویسم
تا به انتهای این راه بیابم, با تو در کنارم.