روز تولد من

احساسم در پشت دیواری از کلمات درست نزدیک به شیطنت سنجاقکی پریشان قطره قطره می جوشد از باوری که هیچ کس و هیچ جا ندید و درک نکرد بذرهای بی جوانه را و تو اما پُشتم را خالی...
احساسم
در پشت دیواری از کلمات
درست نزدیک به شیطنت سنجاقکی پریشان
قطره قطره می جوشد از باوری
که هیچ کس
و هیچ جا
ندید
و درک نکرد بذرهای بی جوانه را
و تو اما
پُشتم را خالی میکنی؛
میمیرم,
نمیافتم
می خندم به پژمردگی لبخندها
در قحطی تو
و حواسی که از خدا پرت کردی
بهروز
خرداد1402
در پشت دیواری از کلمات
درست نزدیک به شیطنت سنجاقکی پریشان
قطره قطره می جوشد از باوری
که هیچ کس
و هیچ جا
ندید
و درک نکرد بذرهای بی جوانه را
و تو اما
پُشتم را خالی میکنی؛
میمیرم,
نمیافتم
می خندم به پژمردگی لبخندها
در قحطی تو
و حواسی که از خدا پرت کردی
بهروز
خرداد1402