هنوووز
هنوز شب پرده اش را نکشیده است مرغ خیال از قفس ما نپریده است هنوز زندگی با قدم های خسته اش امید هم از ریشه ی ما نبریده است از خواب بلند زمستان برخیز , هنوز نسیم به چهره ی گل ها ندمیده است سرش سبز...
هنوز شب پرده اش را نکشیده است
مرغ خیال از قفس ما نپریده است
هنوز زندگی با قدم های خسته اش
امید هم از ریشه ی ما نبریده است
از خواب بلند زمستان برخیز , هنوز
نسیم به چهره ی گل ها ندمیده است
سرش سبز دل من که در وحشت شب
غزالش از ترس گرگ ها نرمیده است
در زیر خاک سرد پنهان کن دانه ات
شایدوقت رویش ما نرسیده است
این گرگ پیر اگرچه به دنبال ماست
هنوز که طعم خون مارا نچشیده است ....
حسین وصال پور
حسین_وصال_پور
مرغ خیال از قفس ما نپریده است
هنوز زندگی با قدم های خسته اش
امید هم از ریشه ی ما نبریده است
از خواب بلند زمستان برخیز , هنوز
نسیم به چهره ی گل ها ندمیده است
سرش سبز دل من که در وحشت شب
غزالش از ترس گرگ ها نرمیده است
در زیر خاک سرد پنهان کن دانه ات
شایدوقت رویش ما نرسیده است
این گرگ پیر اگرچه به دنبال ماست
هنوز که طعم خون مارا نچشیده است ....
حسین وصال پور
حسین_وصال_پور