برهنه..
تا راز زیستن را دریابم, میآرمی در آغوشم! و مرگ با تنپوشت به خاک میافتد. با تو خدا برهنه است و راه... و چاه... و هرچه هست در این جان و این جهان هرچه هست برهنه است ! برهنه میبینم آفتاب جوان...
تا راز زیستن را دریابم,
میآرمی در آغوشم!
و مرگ با تنپوشت به خاک میافتد.
با تو خدا برهنه است
و راه...
و چاه...
و هرچه هست در این جان و این جهان
هرچه هست
برهنه است !
برهنه میبینم آفتاب جوان را
بر زمین پیر که میبارد
و برگ جوان را
بر درخت پیر که میروید
برهنه میشود حقیقت خاک,
حقیقت بذر
برهنه میشود حقیقت روز,
حقیقت فصل
برهنه میشود انار
پرستو...
آب ,
تا راز زیستن را دریابم!
نگاه کن!
برهنه نگاهم کن!
چشمانت را برهنه میخواهم!