تحول


تحول

می گویی استحاله شده ام نه هنوز از پهلوی سنگی ام جوانه هایی سر بر آورده و در این نبرد بی امان هنوز تن نحیفم آماج گلوله های بد بدست آدم نماها شده حال باید باورمان تحول باشد هراسی ندارم اگر رگبار...

می گویی استحاله شده ام
نه هنوز از پهلوی سنگی ام
جوانه هایی سر بر آورده
و در این نبرد بی امان
هنوز تن نحیفم
آماج گلوله های بد
بدست آدم نماها شده
حال باید باورمان تحول باشد
هراسی ندارم
اگر رگبار باران چون تازیانه هایی بر تنم فرود آید
بدان همچون نقش قلبی در دل سنگ در حال روییدنم
میدانی, این ناشناخته های ما
گوشه ای است از تاریخ و سرنوشت ما
کِشتی سرنوشت اگر در تنم شکست
اگر به ساحل آرزو نرسید
می گویم آه ای روزگار
اگر تنم را سوزاندی
خاکسترش را بر باد دادی
آهی می کشم برای فردا
چرا که هستم تجسمی برای فردا
چرا که وجودم خواهد بود
در وجودی از نسل فردا
مباد ما را چون روندگانی بی معرفت
یا بسان عالمان بی عمل
که چون درختی بی ثمر
یا زاهدی بی علم باشیم
یا زاهدی که در حرص دنیا
بسان راهزنان دریایی است
این همه توانی در کوشش
مباد بسان تاجرانی ورشکسته
ندانم به کجا میکشاند مرا این دنیا
ولی در کوچه های خراباتی شعرهایمان
همچنان در تنگنای این پرسشهای بی پاسخ
و اینچنین
نِدایم در این تلاطم رهایی
رو بسوی آسمان و هم رو به انسانها
کی در می یابید مرا, ما را و حالمان را
شاید از طریق خونی که اشک شد و جاری شد
و باز در این تلاطم طوفانی شب
در مستی یا هوشیاری
در این بختک وجودی
و در این مسیر تحول
شاید آغوش بهار
بار دگر پیدا شود
در تن نازک گل ما آدمها
در سخت کوشی ما آدمها

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ خاص و بی نظیر اجتماعی سارینا از شاهین نجفی