اشتباه دل انگیز


اشتباه دل انگیز

دلتنگی چه زیباست. گوشه ای در پارک روی نیمکتی در فکر و خیال او بودم بی توجه به دیگران، و کودکانی که شادمانه بازی می کردند به صدای قهقه خنده های آنها... از پشت به من‌ نزدیک شد با دستانش روی...

دلتنگی چه زیباست.
گوشه ای در پارک روی نیمکتی
در فکر و خیال او بودم
بی توجه به دیگران،
و کودکانی که شادمانه بازی می کردند
به صدای قهقه خنده های آنها...
از پشت به من‌ نزدیک شد
با دستانش روی چشمانم را گرفت.
هنوز دلتنگ بودم و در خیال
دستانم‌ را روی دستانش گذاشتم،
پایین آوردم و خیسی اشکهایم را
با دستانش به صورتم کشیدم
بوییدم و به لبانم رساندم
بوسه ای به آن کردم...
سر بر گرداندم دیدم او نبوده
او هم مرا اشتباهی با دیگری گرفته بود.
یکه خورد و قرمز شده بود...
عذرخواهی کرد و سریع دور شد...
شاخه گل رز زردش را هم جا گذاشت...
چه اشتباه دل انگیزی بود...
کاش مانده بود...
دلتنگی همیشه دلتنگی است...


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


خنده هایی از ته دل/ جدیدترین جوکهای خفن سال