سیستان نگین من


سیستان نگین من

به نام آن که یادش در دل ماست به یاد آن که فکرش در سر ماست به نام آن که جانم از او بودست خداوند کرم بهرش سجودست به نام خالق برگ درختان خداوند غیور مردان سیستان چو اسمی از کف سیستان بر آمد...

به نام آن که یادش در دل ماست
به یاد آن که فکرش در سر ماست

به نام آن که جانم از او بودست
خداوند کرم بهرش سجودست

به نام خالق برگ درختان
خداوند غیور مردان سیستان

چو اسمی از کف سیستان بر آمد
به اول رستم دستان سر آمد

اگر سیستان بگویم کوه خواجه
نگینیست بر دل هامون نهاده

بیا بشنو تو از سیستان امروز
قیاسش تا کنی با حال دیروز

بیا تا من بگویم با درایت
زبان حالشان امروز برایت

اَگهِ سیستو پَره اُو می بو امرو
دل مردومیو جووو مِبو امرو

اگه از به اُوی مگو مه ور تو
دل مه خونا له له از غم اُو

خدا لعنت کونا اوشنا که نمله
بیه یا اوکه وسون سیستو دل مه

جلو حقابه ره گرفته دو اوغو
که تا دیرو بودا شغلشو چوپو

قیافه شو شبیه یک دو لمه
دولمه خوب نهِ باز ورشو کمه

بیه نو گوش بده مسئول از مه تو جو
که سیستو نای دارا، ندار دگه جو

اگه حل مِنی تو مشکله مردم
بیه نو بستک کنار هم ما مردم

اگه مخواهی مه ور تو مِگو فارسی
که ور بی بی نباشا بو نا ،ای راستی

بپرس از حال سیستان حال مردم
مشو غافل نگردان رو ز مردم

همین مردم ندارند طاقت درد
همین مردم نگین اسوه و صبر

که دیگر صبرشان از سر رسیده
همین چاه نیمه هاشان ته کشیده

اگر فکری نشد بر حال سیستان
بر این مهد غیور مردان دستان

خدا داند سرِ ایشان چه آید
براین مردم دل رحم چه سرآید.

شاعر :میلاد کیخایی


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود موزیک فوق العاده غمگین امان از گریه های زیر باران