(495)


(495)

رها کردی مرا تنها تو با صدها گرفتاری به پایان میرسدعمرم نگارا با چه دشواری چراکردی رها رفتی مرا با دردها ای مه ندارم چون تو ای دلبر دراین دنیا پرستاری طبیبی بهردردم چون توآخرمن کجایابم به مثلت بهر...


رها کردی مرا تنها تو با صدها گرفتاری
به پایان میرسدعمرم نگارا با چه دشواری

چراکردی رها رفتی مرا با دردها ای مه
ندارم چون تو ای دلبر دراین دنیا
پرستاری

طبیبی بهردردم چون توآخرمن کجایابم
به مثلت بهر درمانم کند هردم مرا یاری

ز هجرانت فتادم گوشه ای کز درد
می نالم
پرستاری ندارم ماه من در وقت بیماری

تو رفتی تا بسوزم روزشبها ازفراقت من
جهان راگر بگردم من نیابم چون تو
دلداری

شکستی قلب ماراعاقبت بارفتنت دلبر
کجاای بیوفابشکسته دل داردخریداری

اگر کردی فراموشم مرا بردی تو از یادت
بدان تازنده هستم من دراین قلبم تو
جاداری

جدا گشتی تو آخر نازنیا از(خزان) رفتی
شدم تنها دراین عالم ندارم هیچ غمخواری

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


متن دیکته شب کلاس دوم ابتدایی برای همه درس ها