لنج گونه ای از کشتی کوچک باری است که در اصل یک قایق بزرگ موتوری با عرشه باز یا نیمه باز است.
نام لنج در فارسی از واژه Launch انگلیسی گرفته شده که خود آن نیز از واژه اسپانیایی Lancha آمده است.
در ایران لنج ها در کرانه های خلیج فارس بسیار یافت می شوند و لنج سازی یکی از صنایع بومی خلیج فارس است. جالب است بدانید که لنج سازی و قایق سازی از قدیمی ترین و مهم ترین صنایع دستی بوشهر محسوب می شوند که سابقه آن به دوره افشاریه می رسد. مصالح اولیه مورد نیاز برای ساخت لنج های سنتی، چوب های جنگلی مقاوم در برابر رطوبت هستند که برای ساخت اسکلت لنج مورد استفاده قرار می گیرند و تخته های مرغوب هندی به نام «سای» نیز برای ساخت بدنه لنج استفاده می شود.
در جنوب به کسانی که در کار ساخت لنج هستند، «گلاف»، به اتاق ناخدا «قماره» و به انبار پایینی لنج هم «خن» گفته می شود.
از دیرباز وجود کارگاه های مختلف لنج سازی و ایجاد مشاغل مرتبط به این صنعت، زمینه جذب و کارآفرینی برای نیرو های زیادی را در نواحی ساحلی جنوب ایران فراهم کرده و همواره در زندگی و فرهنگ مردم بندرهای جنوب از جایگاه و پیشینه والایی برخوردار است.
لنجهای حاشیهی خلیج فارس خصوصاً حوالی بندر کنگان بسته به طرح بدنه آنها به شرح زیر دسته بندی می شوند:
1ـ سَماچ : سماچ یک نوع قایق ماهیگیری است و امروزه برروی آن موتور میبندند و کاراییاش برای ماهیگیری است و تا حدود 5 تن ماهی در آن میریزند. سمک یا سمچ به معنای ماهی است.
2ـ حُوری: حوری یک نوع قایق کوچک است که گونههای آن از یک تا 10 نفر را با خود جابجا میکند. بیشتر از تنههای عظیم درختان و بهصورت یک تکه میسازند و چون از این درختان و یا چوبها وجود ندارد، حوری را از چند تکه چوب که به هم میبندند به وجود میآورند ظرفیت حوری کوچک 100 و حوری بزرگ 400 کیلو میباشد. در گذشته هر لنج ماهیگیری یا کشتیهای باری یک حوری به همراه خود داشته است، حوری یک تکه سبک تر از کتراست و در زمانهای مورد نیاز و نجات غریق زودتر از کتر آماده به دریا انداختن میشود. در زمانی که دریا آرام است و کسی به دریا افتادهاست از حوری استفاده میکنند و اگر دریا ناآرام باشد از کترو اگر طوفانی باشد از ماشوه.
3ـ سَمعِه : سمعه جهازی بود که در گذشته مورد استفاده قرار میگرفت و برای نصب بادبان بسیار مناسب بود ولی برای قراردادن موتور به بدنهاش به کار نمیخورد.
4ـ بِتیل : بتیل یک نوع جهاز ماهیگیری است که در گذشته برای ماهیگیری از آن استفاده میشد.
5ـ شُوعی: شوعی جهازهای کوچکی بودند که هم با بادبان حرکت میکردند و هم با پارو. از نوع شوعی امروزه هم وجود دارد ولی بر روی آن موتور گذاشتهاند.
6ـ کَتِر : کتر قایق کوچکی است که گنجایش دو یا سه نفر را دارا میباشد در حقیقت قایق نفر بر مخصوص ناخداست، او را در زمان درخواست به کشتی یا ساحل میرساند. در قدیم لنجهای بزرگ آن را همراه میبردند تا اگر یکی از خدمه بهدریا سقوط کند به وسیله آن که وزن کمتری دارد و میشود بهسرعت آن را از کشتی جدا و بهدریا انداخت او را نجات دهند. قبلا اگر جهاز کتر نداشت نجار کشتی در حین مسافرت طولانی که معمولاً تا هندوستان 20 روز طول میکشید یک کتر برای کشتی میساخت.
7ـ تَشاله: چون لنج آبخور زیادی دارد و نمیتواند کاملا به ساحل برسد بیشتر بار لنج را با تشاله که میتوانست تا نزدیک ساحل برود به مقصد میرساندهاند.
8ـ ماشُوه: ماشوه (قایقنجات) را در زمان عادی یک وسیله نفربر یا بارکش است و جاشوها را از کنار ساحل به کشتی میبرد، درگذشته با پارو حرکت میکرد ولی امروزه موتور کوچکی را روی آن قرار دادهاند و همان کار گذشته را انجام میدهد، گنجایش 15 نفر دارد و به هنگام طوفان و غرق لنج کارکنان کشتی داخل آن شده و خود را نجات میدهند.
9ـ بَغَلِه: بغله بهوسیله بادبان بهحرکت درمیآمده است. از این جهت این نوع لنج را بغله گفتهاند که سینه صدر یا راس آن گرد بودهاست و قسمت پشت آن پهنتر، به بخش پشت آن تفر میگفتهاند. در سینه بغله بر آمدگی وجود دارد، چون سر پرندهای (طوطی) که گویی درون بغله را مینگرد. بغله به کشتیهای بزرگ گفته میشود و در عربی به معنای قاطر است و چون در دریا بهسادگی و با سکان کشتی را حرکت می داده اند بغله نامگذاری کرده اند. اعراب در بدو دریانوردی، کشتیهای سکان دار ایرانی را به شتری با افسار تشبیه میکردهاند. بغله برای سفرهای دوردست در اقیانوس هند مورد استفاده قرار میگرفته است، میگویند از نظر شکل ظاهری فرق زیادی بین بغله و کوتی و غنچه نبوده است، ولی از جهت اندازه، بغله از همه بزرگتر بوده بعد از آن کوتی و در آخر غنچه قرار داشته است. شمار جاشوهایی که در بغله کار میکردند کمینه 30 نفر و بیشینه 40 نفر بوده است. باربری بغله بین300 تا 700 تن بودهاست. کالاهایی که با بغله حمل میشده است: از آبادان بهبصره و کراچی خرما میبردند و از کراچی به براوه پنبه و از بَراوه به شهرهای هندوستان به آفریقا مَنقور کاپریل و نمک حمل میکردند. از آفریقا از بندر ها سیمبارنگه / لامو و بمباسه چوب چَندَل میآوردند.
مدت مسافرت: زمان سفر بغله 2 تا 6 ماه بوده است. جاشوها و کارکنان بغله در راه سفر دشواریهای بسیار داشتند و چه بسا در مسافرتهای دریائی بر اثر ناخوشیهای گوناگون و یا در رویدادهای گوناگون از قبیل طوفان و برخورد با کوه سنگها و یا حیوانات غول پیکردریائی از بین میرفتند.
10ـ بَگارِه : در بندر کنگان از بگاره زیاد استفاده میشده است این کشتی کوچک را دریانوردان کنگانی برای ماهیگیری با تور (جَل) استفاد میکردهاند که به آن عامله نیز میگفتهاند. بیشتر صید عامله را حشینه تشکیل میداده است و تا کنون نیز صید حشینه به همین روش است. برخی از ماهیهایی که در بندر کنگان صید میشدهاند عبارتاند از: عراضی، سبیتی، بتح، مفچیچ، سرخو، هامور، دوال، ینیس، یلی، متو، حشینه، کاهو، نیسر و پسکر، کوسه، شیر، دارو، ویر، حلوا، خارو، سچل، زبیدی، راشگو، صافی، هاگول ، هاسون و… صید ماهی در قدیم به روشهای گوناگونی بوده و از آن رسته صید بهروش جل یا تور عامله و یا گرگور و گاهی نیز با قلاب ماهیگیری انجام می پذیرفتهاست، امروزه روشهای صید جهانی جایگزین برخی از این صیدها شده است اما در بندرکنگان کمابیش صیدماهی بهروشهای سنتی انجام میگیرد.
11و12 کُچی (کوتی) و مَنجی : منجی و کوتی دو لنج بیموتور میباشند، بهوسیله بادبان حرکت میکردند و برای مسافرت به جزیرهها و شیخ نشینهای نزدیک مورد استفاده قرار میگرفتند، خرما و گاهی مصالح ساختمانی به دبی می بردند و گاهی نیز با آن به صید ماهی میپرداختند. شمار سرنشینان آن تا 15نفر است. مانند بگاره از آن استفاده میکردند و امروزه کمتر از آنها استفاده میشود.
13ـ سَمبُوک : باربری سمبوک 100 تن است در حال حاضر نوعی سمبوک ماهیگیری به اسم سماچ نیز ساخته میشود. سماچ در برابر اندازه سمبوک کوچکتر است فقط با آن به صیدماهی میپردازند. سینهی سمبوک در قدیم کمی منحنی شکل بوده است ولی سمبوک ماهیگیری امروزی دارای سینهای به شکل زاویه منفرجه است. کارکنان سمبوک قدیمی بیش از 10 نفر بوده است، ولی در سمبوک ماهیگیری جدید 5 نفر کار میکنند. سمبوکهای جدید دارای موتور میباشند.
14ـ جالبُوت: باربری جالبوت حداقل 5 تن تا حداکثر 100 تن میباشد. کارکنان به 7 نفر میرسند، در حال حاضر به جالبوتها موتور وصل شده است. جالبوتها به سواحل جنوبی خلیج فارس و مسافرت میکردند، برای بازرگانی چوب، شکر، برنج و حیوانات و اشیاءدیگر. ساختمان سینه جالبوت یا راس آن راست است برای همین به آن جالبوت میگویند. مرحوم سدیدالسلطنه کبابی در کتاب «المناص فی احوال الغوس و الغواص» در صفحه 59 چنین مینویسد: سفینهای است با بادبان حرکت کند و سطح سفینه را برای بضاعت تجار دراز و بلند سازند و در موخر سفینه قبهای است مخصوص مسافرها و آن را عرشه گویند و مخصوص جالبوتهای بزرگ است. آنگونه جالبوت شبیه است به مهلیه که در عراق متداول است یا شبیه است به سنبوک هایی که در بحر احمر معمول میباشند. جالبوتهای کوچک عرشه ندارند و شبیه به بَلم میباشند و آن نمونه کشتی را فقط در بحرین جالبوت گویند. این اسم تحریفی از کلمه جلبه که معرف گلبت (گُل+بُت) ایرانی میباشد.
15ـ بُوم: در حقیقت بومها بزرگترین و زیباترین گونه لنجها میباشند. انواع و اقسام چوب در ساختمان بومها به کار میرود، مقداری از چوبهای روی عرشه و انبار و اتاقها از داخل کشور تهیه میشود و بقیه چوبهای بدنه و زیر و جلوی بوم را از خارج مخصوصا از هندوستان میآورند. بومهای قدیمی مثل سایر انواع لنجها فاقد موتور بود و بادبان داشت ولی در حال حاضر دارای موتور است، باربری بومها 20 تا 300 تن میباشد و به سرزمینهای دوری مانند دبی، کویت، هند ، بصره، عدن، یمن مسافرت میکردند.
منبع: از مروارید تا نفت
تاریخ خلیج فارس (از بندر سیراف تا کنگان و عسلویه) نوشته رضا طاهری