درست است که نحوه قرارگیری استخوان های اسکلت بدن و نحوه قرارگیری عضلات بر روی این اسکلت، دامنه وضعیت های بدنی قابل حصول را به بالاترین حد می رساند، اما در بررسی حرکات ممنوعه از نظر عضلانی، علاوه بر این،که لازم است که به خط کشش عضله نسبت به مفصل و جهت کشش عضله توجه شود، باید به نحوه قرار گیری تارهای عضلاتی و میزان تولید نیرو و توانایی دامنه کوتاه شدن آنها و همچنین قابلیت کشش پذپری یک عضله، (طول بیشینه ای که آن واحد عضلاتی – وتری می تواند بدون آسیب دیدگی به آن دست یابد) توجه خاص کرد و با این دیدگاه، میزان توقع و انتظار انجام کار از هر عضله را به طور منطقی بدانیم و از حرکاتی که برخلاف نکات ذکر شده اجرا می شود خودداری کنیم .
تارهای عضلانی در درون دستجات عضلانی سازمان دهی و مرتب شده و این تارها در هر دسته به صورت موازی با یکدیگر قرار گرفته اند. با وجود این، ترتیب و نحوه قرارگیری دستجات تارهای عضلانی نسبت به مبدا و انتهای عضله متفاوت بوده و معمولا به اشکال پری و غیر پری دیده می شود.
الف- عضله پری شکل : در یک عضله پری شکل، تارهای عضلانی نسبت به مبدا و انتهای آن عضله به صورت مورب امتداد می یابند، به طوری که خط کشش تارهای عضلانی نسبت به خط کشش آن عضله به صورت مورب و مایار است.
ب) عضله غیر پری: در یک عضله غیر پری، تارهای عضلانی به موازات خط کششی آن عضله امتداد می یابند. روابط اساسی بین ساختار و عملکرد عضله به این صورت است که دامنه کوتاه شدن (مسافتی که عضله می تواند کوتاه شود) و سرعت کوتاه شدن، متناسب با طول تار عضله بوده و نیروی عضله متناسب با سطح مقطع فیزیولوژیکی تمام تارهای عضله است. از همین رو، طول و مسیر قرارگیری تارهای پری و غیر پری شکل تاثیر مهم و قابل توجهی برروی عملکردشان دارد (لایبرو بودایی – فولر ۱۹۹۳).
عضلات پری شکل نسبت به عضلات غیرپری ای که دارای حجم عضلانی یکسان با آن عضلات هستند، به طور غیرطبیعی قادر به اعمال نیروی خیلی بیشتر در رامتای خط کشش واحد عضلانی _ و تری هستند. بر خلاف ظرفیت و توانایی عضلات غیر پری شکل برای تولید نیرو، دامنه کوتاه شدن واحد عضلانی – وتری عضلات غیرپری معمولا خیلی بیشتر از عضلات پری شکل (با حجم مشابه) است. افزایش دامنه کوتاه شدن عضلات مفید پری به خاطر افزایش طول تار دراین عضلات است، اما حالت مورب تارها درعضلات پری شکل، دامنه کوتاه شدن خط کشش این عضله را نسبت به عضله غیر پری کاهش می دهد.
با توجه به اطلاعات فوق و شناخت توانایی های عضلات می توان استنباط کرد که از آن قسمت بدن که به کمک عضلات پری شکل حرکت داده می شوند توقع دامنه حرکتی کمتری داشته باشیم و در نواحی ای که دارای عضلات پری شکل هستند، حرکات استقامتی، تقریبا کمتر است. در مورد عضلات موازی(غیرپری) هم می توان گفت حرکات با قدرت و استقامت زیاد در این عضله کم است اما توانایی این عضله برای کوتاه شدن زیاد است (مثل برخی از عضلات گردنی).