بدترین والدین سریال Game Of Thrones

سریال Game Of Thrones علاوه‌بر نبردها و داستان هیجان‌انگیزش، به روابط خانوادگی غیرعادی خود نیز معروف است. در این مقاله قصد داریم به بدترین والدینی که تا به حال در این سریال (و یا در تاریخ تلویزیون) دیده‌ایم، اشاره‌ کنیم.

در جایی که ما زندگی می‌کنیم، اگر بشنویم که پسری به خاطر مسئله‌ای کوچک، صورت برادر خودش را درون آتش قرار داده است تا برای همیشه از ریخت و قیافه بیفتد، از تعجب شاخ در می‌آوریم، اما اگر متوجه شویم که این برادرها عضوی از خاندان «کلگان» (Clegane) بوده‌اند، همه چیز نرمال و عادی جلوه می‌کند!

بدون شک فرزندان یک خانواده، از والدین خود تاثیر می‌‍پذیرند و نوع رفتار پدر و مادر، شخصیت فرزندان را شکل می‌دهد. درواقع این والدین هستند که افراد را به جامعه معرفی می‌کنند و دیدگاه اولیه آن‌ها را نسبت به محیط پیرامون شکل می‌دهند. در این مقاله سعی کرده‌ایم تا تنها بر روی اتفاقات نمایش داده شده در سریال تمرکز کنیم، بنابراین، افرادی که مجموعه کتاب‌های نغمه یخ و آتش را نیز مطالعه نکرده باشند، باز هم می‌توانند از این مطلب لذت کافی ببرند.

در ادامه می‌توانید لیست بدترین پدر و مادرهای سریال Game Of Thrones را مطالعه کنید:

کتلین استارک

گفته می‌شود که «کتلین استارک» (Catelyn Stark) زن بسیار شجاع و با شهامتی است. اما آیا شجاع و با شهامت بودن لیدی استارک، برای تبدیل شدن او به مادری مهربان کافی است؟ کسی نمی‌تواند وفاداری، شجاعت، و شهامت کتلین را زیر سوال ببرد و شاید به همین خاطر است که او هیچ‌گاه نتوانست فکر خیانت کردن همسرش در زمان جنگ را فراموش کند.

کتلین استارک فکر می‌کرد که همسرش، «ادارد استارک» (Eddard Stark)، در زمان جنگ به او خیانت و با زن دیگری ارتباط برقرار کرده و نتیجه این ارتباط نیز به یکی از محبوب‌ترین شخصیت‌های سریال Game Of Thrones، «جان اسنو» (Jon Snow)، ختم شده است. در برخی از جهات نمی‌توانیم کتلین را به خاطر این طرز تفکر سرزنش کنیم چرا که ادارد استارک هیچ وقت در زمان حیاتش اشاره‌ای به والدین واقعی جان اسنو نکرده بود.

کتلین در فصل سوم سریال داستانی را در مورد زمان کودکی جان اسنو تعریف می‌کند. او می‌گوید که جان اسنو زمانی که نوزادی بیش نبود، به شدت مریض شد و کتلین همواره دعا می‌کرد تا حال او بهبود یابد. لیدی استارک حتی نذر کرده بود که اگر جان اسنو سلامتی خود را به دست آورد، نام خانوادگی استارک را بر روی او می‌گذارد و با او همانند یکی از پسران خودش رفتار می‌کند. پس از مدتی جان سلامتی خود را باز یافت، اما کتلین پیمان خود را فراموش کرده بود. به همین خاطر او در سریال اعلام می‌کند که خودش عامل همه بلایایی بوده که بر سر خاندان استارک آمده است. رفتار او با جان اسنو بسیار وحشتناک بوده آن هم به دلایلی که اصلا ربطی به جان نداشته‌اند. متاسفانه کتلین استارک در سریال کشته می‌شود و تا زمان مرگش از والدین حقیقی (لیانا استارک و ریگار تارگیرین) جان اسنو بی‌خبر می‌ماند.

سیلاس براتیون

قبل از همه چیز باید خاطر نشان کنیم که «سیلاس براتیون» (Selyse Baratheon) نه تنها یک مادر افتضاح، بلکه یک همسر عجیب، خواهر وحشتناک و در کل یک فرد دیوانه است. زمانی که «ملیساندرا» (Melisandre) دستور داد تا برادر سیلاس را زنده زنده بسوزانند، او حتی ناراحت هم نشد.

سیلاس با تنها فرزندش، «شیرین» (Shireen)، بدتر از هر چیز دیگری رفتار می‌کند. او بارها دخترش را با الفاظی مانند، عبوس، گناه‌کار و گمراه خطاب کرده است. او دخترش را زندانی می‌کند و به یکی از شوالیه‌ها دستور می‌دهد تا او را زیر نظر بگیرد. از آن‌جایی که شیرین دختری باهوش، مهربان و فهمیده است، کم کم در قلعه محبوب می‌شود و حتی به یکی از شخصیت‌های بی‌سواد سریال نیز سواد خواندن و نوشتن یاد می‌دهد. سیلاس همواره می‌خواست تا دخترش تنبیه بدنی شود، اما پدر شیرین مانع از این کار می‌شد. البته پدر او یعنی «استانیس» (Stannis) نیز دست کمی از همسرش ندارد و نام او را می‌توانید در ادامه لیست به همراه توضیحات مشاهده کنید.

والدر فری

«والدر فری» (Walder Frey) یکی دیگر از والدین افتضاح سریال Game Of Thrones به شمار می‌رود. والدر فری یک همسر خیانت‌کار، فرمانروایی بی‌لیاقت و شخصی بسیار بی‌ادب است. او یک پدر خودخواه‌ طلقی می‌شود که ده‌ها فرزند مشروع (و نامشروع) دارد که حتی اسم آن‌ها را نیز به یاد نمی‌آورد. والدر فری مگر در مواردی که غرض شخصی داشته باشد، به حرف هیچ‌کدام از لردهای اطرافش توجهی نمی‌کند. او همیشه ادعا دارد که دیگر فرمانروایان به او احترام کافی نمی‌گذارند، در حالی که خود او همه را به باد مسخره گرفته و به اطرافیانش بی‌احترامی می‌کند.

او در هنگام صحبت‌ کردن با فرزندانش، با آن‌ها همانند بچه‌های خردسال برخورد می‌کند و باعث سرافکندگی‌شان می‌شود. زمانی که تنها دختر زیبای او ازدواج کرد، دامادش را در سیاهچال زندانی کرده و دخترش را نیز تنبیه کرد. شاید دامادش یک تهدید برای او محسوب می‌شد، اما دخترش چه گناهی کرده بود که باید تنبیه شود؟ خوشبختانه لرد والدر فری به سزای اعمالش رسید، اما کاش عدالت در حق او زودتر اجرا می‌شد!

مادر شی در لوراث

اگر صحبت‌های «شی» (Shae) حقیقت داشته باشند، احتمال می‌رود که او زندگی بسیار سختی داشته است. البته شی یکی از شحصیت‌های خاکستری سریال به شمار می‌رود که به ندرت می‌توان به او اعتماد کرد. شی علاوه بر مردان دیگر، با پدر شریک زندگی‌اش نیز رابطه برقرار کرده بود و همین عمل زشت باعث مرگش شد، البته باید به این موضوع نیز توجه کرد که شی انتخاب دیگری نداشته سعی می‌کرد تا خودش را با شرایط وقف دهد.

طبق گفته‌های وی، او در شهر لوراث به دنیا آمده و مادرش یک زن اشرافی بوده است. او دوران رشد و جوانی خود را در شهرهای آزاد سپری می‌کند و خارج از وسترس بزرگ می‌شود. زمانی که شی تنها 13 سال داشت، مادرش او را به عنوان برده به یک فاحشه خانه فروخت. همین عمل باعث شد تا سرنوشت شی به کلی تغییر کند و او به زن بد کاره‌ای در سریال تبدیل شود.

11. لایسا ارین و پیتر بیلیش

به لطف قسمت «اولین به نام او» (First of His Name) از سریال Game Of Thrones متوجه شدیم که «پیتر بیلیش» (Petyr Baelish) یکی از مکارترین و احتمالا بدترین شخصیت‌های این مجموعه به شمار می‌رود. ند استارک به این دلیل به بارانداز پادشاه رفت تا علت مرگ نا به هنگام «جان ارین» (Jon Arryn) را کشف کند. در نامه‌ای که از طرف «لایسا» (Lysa) به دست کتلین رسیده بود، او به صورت مخفیانه لنیسترها را عامل مرگ شوهرش (جان ارین) اعلام کرد. در حقیقت لایسا از قصد شوهرش را توسط سم به فتل رسانده بود تا بتواند با پیتر بیلیش ازدواج کند. ما شاید بتوانیم اشتباهات او در تربیت فرزند خود و رفتار بسیار عجیبش را ببخشیم، اما نمی‌توانیم رابطه‌اش را با پیتر بیلیش که با نام مستعار «لیتل‌فینگر» (Littlefinger ) نیز شناخته می‌شود، نادیده بگیریم.

لایسا می‌توانست با هر مرد دیگری که می‌خواست ازدواج کند، اما در عوض یکی از حیله‌گرترین و مرموزترین افراد موجود در وستروس (که در کودگی به او علاقه داشته است) را برای ادامه زندگی انتخاب می‌کند. همانطور که در سریال مشاهده کردیم، پیتر بیلیش بدون کوچک‌ترین احساس پشیمانی، لایسا را از بالای کوه به پایین پرتاب می‌کند و مسئولیت تربیت رابین را بر عهده می‌گیرد. لیتل‌فینگر از رابین تنها مقام و ارتشش را می‌خواهد و علاقه دیگری به او ندارد. احتمالا با اولین مخالفت بین رابین و لیتل‌فینگر، رابین نیز از بالای کوه به پایین پرت شده و به مادر و پدرش می‌پیوندد!

میس تایرل

از این نقطه به بعد، رفتار بد والدین سریال Game Of Thrones عواقب جسمی و روحی بسیار جدی و خطرناکی را بر روی فرزندان و دیگر افراد گذاشته‌ است. شاید «میس تایرل» (Mace Tyrell) ظاهرا فرد آرام و کم سر و صدایی باشد، اما در باطن او یک شخص بسیار حریص و جاه‌طلب محسوب می‌شود. مشکل اصلی اینجا است که او نمی‌تواند قدرتی را که طلب می‌کند، اداره کند، او حتی عرضه ندارد که مقام خودش را حفظ کند به همین خاطر است که مادر میس تایرل، «اولنا تایرل» (Olenna Tyrell) مسئولیت فرمانروایی سرزمین تحت سلطنت پسرش را بر عهده گرفته است.

میس تایرل چنان تشنه قدرت است که به دخترش اجازه داد با هیولای غیرقابل تحملی مانند «جافری» (Joffrey) نامزد شود. از آن‌جایی که جافری پادشاه وستروس بود، میس تایرل بدون درنظر گرفتن ضربه‌های روحی و روانی این عمل، حاضر شد تا دخترش را به نامزدی فرمانروای هفت پادشاهی دربیاورد. زمانی که پسر و درخترش در زندان به سر می‌بردند، میس تایرل حتی به خود زحمت نداد تا برای رهایی آن‌ها از زندان چاره‌ای بیندیشد و تنها وقتی شروع به اقدام کرد که حمایت جیمی لنیستر را به دست آورده بود. فکر نمی‌کنیم که بینندگان بسیاری از کشته شدن او توسط آتش وحشی ناراحت شده باشند.

رابرت براتیون

تربیت فرزندان باید یک عمل مداوم و مستمر باشد، در غیر این صورت، زحمت‌های والدین هیچ نتیجه مثبتی در پی نخواهند داشت. عوارض بی‌توجی والدین را می‌توانیم در رفتار و کردار جافری پیدا کنیم. مادر جافری اهمیتی به نوع رفتار بزرگ‌ترین پسرش نمی‌‍داد و خود رابرت نیز اصلا خودش را درگیر مسائل خانوادگی نمی‌کرد. او حتی شناخت درستی نیز از فرزندانش نداشت (البته با توجه به این‌که آن‌ها فرزندان واقعی‌اش نبوده‌اند، چندان تقصیری هم ندارد!). زمانی که جافری به دروغ داستان زخمی شدنش را برای پدرش تعریف می‌کرد، او اصلا متوجه نشد که جافری در حال دروغ گفتن است. در واقع انتظار می‌رود که پدر و مادر باید شناخت خوبی از بچه‌های خود داشته باشند و به راحتی متوجه دروغ‌های آنان شوند، اما متاسفانه رابرت اصلا وقتی با جافری نمی‌گذراند که او را بشناسد و راست و دروغش را تشخیص دهد.

پدر و مادر همیشه اولین الگوی بچه‌ها خواهند بود. نحوه رفتار پدر و مادر با یکدیگر باعث می‌شود که بچه‌های آن‌‌ها دیدگاه اولیه خود را از زندگی زناشویی شکل دهند. خیانت، خشونت، مشروب خواری و بی‌احترامی، همه و همه از جنبه‌های شخصیتی بارز رابرت براتیون به شمار می‌روند و این جنبه‌ها حتی اگر شخص مورد نظر شاه نیز نباشد، مطمئنا بر روی زندگی فرزندش تاثیر خواهند گذاشت. رابرت به عنوان یک پادشاه وظیفه داشت تا شاه آینده مملکت و جانشینش را به خوبی تربیت کند تا مردمانش در آینده تحت سلطنت فردی بی‌عرضه و کم‌صلاحیت عذاب نکشند. فراموش نکنیم که رابرت براتیون پدر چندین فرزند نامشروع نیز بوده که حتی یک بار هم آن‌ها را ندیده است. او به همان اندازه که پادشاه افتضاحی بود، پدر وحشتناکی نیز بوده است.

تایوین لنیستر

به احتمال زیاد، لرد «تایوین لنیستر» (Tywin Lannister) یکی از مورد انتظارترین افراد این لیست طلقی شده و هیچ‌ کس از دیدن نام او در این مطلب تعجب نمی‌کند. زمانی که صحبت از بدترین پدر و مادر در وستروس می‌شود، تایوین اولین نامی است که در ذهن بینندگان و علاقه‌مندان سریال Game Of Thrones نقش می‌بندد. تقریبا تمامی فرزندان تایوین، از او ترس و نفرت دارند و سعی می‌کنند تا به کاری که انجام می‌دهد و یا در شرف انجامش است، احترام بگذارند. شاید در دنیای موازی، از تایوین لنیستر به عنوان یک پدر نمونه و کسی که فرزندانش به او افتخار می‌کنند، یاد شود! او یکی از ثروتمندترین و بانفوذترین اشخاص وستروس بوده و همه خاندان‌ها او را به عنوان کسی که همیشه بدهی‌هایش را پرداخت می‌کند، می‌شناسند. واقعا چه پدری می‌تواند مزایای بیشتری نسبت به تایوین لنیستر داشته باشد؟

تایوین همیشه حرف اول و آخر را می‌زند و فرزندانش هیچ‌کدام حق اعتراض ندارند. فرقی نمی‌کند که او از فرزندانش بخواهد تا نقش یک شوالیه/ وسیله‌ای برای تولید مثل و یا یک کوتوله نفرت‌انگیز که رها شده است تا بمیرد را بازی کنند؛ صلاح این است که آن‌ها با تصمیم پدرشان مخالفت نکنند. او به اجبار دخترش را به نامزدی شخص مورد نظر خود درآورد و پسر بزگ‌ترش را مجبور کرد تا از همه حق و حقوق خود بگذرد و به گارد شاهنشاهی ملحق شود، او حتی با معشوقه کوچک‌ترین پسر خود نیز رابطه برقرار کرد و از این کارش هیچ شرمی نداشت. خوشبختانه تیریون زمانی که از این رابطه پنهانی باخبر شد، با کشتن تایوین لنیستر به بی‌عدالتی‌ها و ظلم‌های او خاتمه داد.

بیلون گریجوی

وقتی که دچار مشکل می‌شویم و به دردسر می‌افتیم، انتظار داریم حداقل خانواده‌ به کمک‌مان بیاید تا مشکلات را با همکاری یکدیگر حل کنیم. شاید «تیان گریجوی» (Theon Greyjoy) نیز چنین برداشتی از خانواده خود داشت، اما پدر او چگونه برخورد کرد؟ زمانی که «رمزی اسنو» (Ramsay Snow) تیان (وارث بیلون) را گروگان گرفت، او را نقص عضو کرد و تکه‌ای از وجودش را برای «بیلون» (Balon) فرستاد، او به کمک تنها پسرش نشتافت. البته بیلون شاید به این خاطر اقدامی نکرد که فرزندش دیگر قادر نبود تشکیل خانواده داده و به سلطنت گریجوی‌ها ادامه دهد، اما این موضوع نیز اندکی از رفتار ناشایست بیلون گریجوی در قبال فرزندش کم نمی‌کند.

بیلون گریجوی با آگاهی کامل از این موضوع که پسرش در حال شکنجه شدن است، او را به حال خود رها می‌کند و در نهایت نیز به دست برادرش «یورون» (Euron) کشته می‌شود. شعار خاندادن گریجوی‌ها «ما دانه نمی‌کاریم» و «بهای همه چیز را با آهن (شمشیر) پرداخت می‌کنیم» بوده و مطمئنا قوانین زندگی آهن زادگان با دیگر نقات دنیا متفاوت است.

راب استارک

شاید دیدن نام «راب استارک» (Robb Stark) در این مطلب برای شما عجیب باشد، اما متاسفانه او نیز نتوانست پدر خوبی برای فرزندش باشد و در حقیقت بچه راب استارک حتی قبل از به دنیا آمدن نیز محکوم به فنا بود. راب یکی از شخصیت‌های انگشت شمار سریال Game Of Thrones به شمار می‌رود که در ایده‌ آل‌ترین شرایط ممکن قرار داشت. پدر و مادر او افراد سرشناس و قابل تقدیری بودند و او توانست راه و رسم وفاداری و شرافت را از آن‌ها یاد بگیرد. او همچنین یک جنگجوی ماهر نیز بود و سعی می‌کرد تا همانند پدرش، هیچ‌گاه زیر قولش نزند و در همه حال از شمال و وینترفل محافظت کند.

با همه این تفاسیر، او با این‌که به خانواده دیگری قول وصلت داده بود، زنی دیگر را برای همسری انتخاب کرد و برخلاف کتاب‌های اصلی، در سریال همسرش را با خود به قلعه والدر فری (شخصی که در ابتدا قرار بود با دخترش وصلت کند) می‌برد و به نوعی با این کار به آن‌ها توهین می‌کند. نسخه سریالی راب استارک نسبت به نسخه اصلی خود از منطق کم‌تری برخوردار بوده و تصمیمات اشتباهی را گرفته است. شاید بهتر آن بود تا راب استارک در سریال به وینترفل برمی‌گشت و تجدید قوا می‌کرد.

دنریس تارگرین

اول از همه باید به این نکته اشاره کنیم که «دنریس تارگرین» (Daenerys Targaryen) به هیچ وجه مادر بدی برای پسرش نبود. چرا که او دخالتی در مرگ پسرش نداشت و در اصل فرزند او توسط یک جادوگر کشته شد؛ اما همانطور که در جریان هستید، او تنها نسبت به پسر کال دروگو وظیفه مادری نداشت و اکثر مردم او را با صفاتی از قبیل طوفان‌زاد، کالیسی، نسوخته، از بین برنده زنجیر و البته مهم‌تر از همه، مادر اژدها می‌شناسند. آیا دنریس به خوبی حق مادری را در قبال 3 اژدهای خود ادا کرده است؟

زمانی که اژدهاییان دنیریس متولد شدند، او نمی‌دانست که چطور با آن‌ها برخورد کند و چه غذایی به آن‌ها بدهد. ناسلامتی او یک تارگرین بوده و از نژاد اژدها است؛ بنابراین، انتظار داشتیم که حداقل اطلاعات کافی درمورد اژدهاییان داشته باشد. زمانی که 3 اژدهای او در حال رشد بودند، دنریس تصمیم گرفت تا یکی از آن‌ها را با یک برده‌دار، معامله کند. هرچند این نقشه او درست از آب درآمد و او توانست هر 3 اژدهای خود را همراه خود نگه دارد، اما او چطور می‌دانست که چنین نقشه‌ای عملی خواهد بود؟ برخی از طرفداران این مجموعه معتقد هستند که دنریس با اژدهاییان خود رابطه ذهنی دارد و آن‌ها را کنترل می‌کند. اگر این تئوری را قبول کنیم، سوال پیش می‌آید که چرا اژدهاییان او به بچه‌های روستاییان و حیوانات دامداران حمله می‌کردند؟ و چرا او برای کنترل آن‌ها مجبور شد تا «ویسیریون» (Viserion) و «ریگال» (Rhaegal) را در سیاهچالی زندانی کند؟ آیا کنترل کردن آن‌ها به صورت ذهنی راحت‌تر نبود؟ البته زندانی شدن این 2 اژدها تئوری دیگری را مطرح کرده است مبنی بر این‌که ویسیریون و ریگال در آن سیاهچال با یکدیگر آمیزش داشته و در آن مکان تخم‌ گذاری کرده‌اند.

رندل تارلی

نکته ناراحت کننده در رابطه با«رندل تارلی» (Randyll Tarly)، پدر سموئل تارلی، این بوده که او نه تنها پسرش را بارها تهدید به مرگ کرده است بلکه حتی دلیل قانع کننده‌ای هم در مورد این نوع از رفتارش ندارد. گفته می‌شود که لرد رندل تارلی فرد نظامی بسیار قوی، با مهارت‌های جنگی زیاد و دیگر خصوصیت‌های خشنی است که سموئل تارلی هیچ علاقه و یا تبحری در آن‌ها ندارد. رندل از پسر چاق و باهوش خود منتفر بوده و در عوض پسر جوان‌تر، خوش قیافه‌تر و خشن‌تر خود را دوست دارد. او به جای این‌که تاج و تخت خود را به سادگی و بدون خشونت به پسر دومش ببخشد، سموئل را مجبور کرد تا به نگهبانان شب بپیوندد (و احتمالا در آن‌جا کشته شود). ملحق شدن به گروه نگهبانان شب به این معنا بوده که شخص مورد نظر تا زمانی که زنده است، نباید ازدواج کند و فرزندی را به دنیا بیاورد، او حتی نباید چیزی را از خانواده خود به ارث ببرد؛ درنتیجه، نمی‌تواند تاج و تخت را نیز قبول کند و جانشین پدرش باشد. او سموئل را مجبور کرد تا از همه حق و حقوق خود بگذرد، در غیر این صورت، سموئل را می‌کشت و آن را یک تصادف ناگهانی جلوه می‌داد.

تا به این جای کار مشخص شده است که لردها می‌توانند جانشین خود را از میان فرزندانشان انتخاب کنند. به عنوان مثال، تایوین لنیستر بارها مانع از به قدرت رسیدن تیریون (تنها فرزند تایوین که از لحاظ قانونی می‌تواند جانشین او باشد) شده است. با این تفاسیر، چرا رندل پسر ارشدش را تهدید به مرگ کرد و پسر دومش را بدون دردسر جانشین خود اعلام نکرد؟ برخی از طرفداران سریال گمان می‌کنند که رندل نمی‌خواهد همسرش متوجه رفتار وحشتناک او با سموئل شود. مادر سموئل، برخلاف پدرش، او را دوست دارد و در صورتی که از حقیقت باخبر شود، هیچ وقت همسرش را نخواهد بخشید. سموئل در طول ماجراجویی‌های خود به عنوان نگهبان شب، توانست آن شخصیت ترسو و بزدل خود را کنار گذاشته و به فردی شجاع تبدیل شود که حتی یک وایت واکر را نیز از بین برده است؛ متاسفانه این تغییر شخصیت سموئل باعث نشد تا تغییری در رفتار پدرش ظاهر شود چه بسا که رندل به خاطر قضاوت اشتباه خود خشمگین‌تر از قبل نیز شده است.

سرسی لنیستر

سرسی لنیستر نیز یکی دیگر از افرادی به شمار می‌رود که کمتر کسی احتمال می‌داد در لیست ما حضور داشته باشد. تماشاگران سریال Game Of Thrones او را به عنوان مادری می‌شناسند که حاضر است برای فرزندانش همه کار انجام دهد، اما مشکل زمانی پدیدار می‌شود که متوجه شویم او در مرگ تک تک فرزندانش به شکل غیر مستقیم نقش داشته است. تنها فرزند رابرت و سرسی به علت یک بیماری در نوزادی می‌میرد. البته سرسی در مرگ تنها بچه مشروعش هیچ تقصیری ندارد، اما در مورد 3 فرزند نامشروع لنیستری خود چطور؟ شاید جافری بچه‌ای سرکش و ناسالم (از لحاظ روحی) قلمداد می‌شد، اما مادر دلسوزش باید به او کمک می‌کرد تا رفتار خودش را اصلاح کند. نه این‌که با یاد دادن روش‌های نادرست از قبیل آموزش دروغ گفتن، نفرت و غیره او را از قبل نیز بدتر کند. شاید اگر سرسی اندکی در تربیت جافری بهتر عمل می‌کرد، کسی حاضر نمی‌شد در لیوان او سم بریزد.

«میرسلا» (Myrcella)، دختر سرسی، نیز در دورن به قتل رسید. هرچد سرسی راضی نبود تا تنها دخترش کشته شود، اما تنفر او نسبت به برادر کوتوله‌اش باعث مرگ شاهزاده دورن، «اوبرین مارتل» (Oberyn Martell) شده و مارهای شنی نیز به عنوان انتقام، میرسلا را به قتل رساندند. تنها «تامن» (Tommen) برای سرسی باقی مانده بود و او وظیفه داشت تا در همه حال مراقب آخرین فرزندش باشد، اما باز هم حس انتقام جویی او سبب شد تا اکثر افراد سرشناس وستروس از جمله همسر تامن نیز در انفجار سپت بیلور کشته شوند و تامن که نمی‌توانست این وضعیت را تحمل کند، خودش را از بالای برج به پایین پرت کرد. سرسی در زمان خودکشی تامن، در حال خوردن مشروب بود و داشت از بقایای انفجار لذت می‌برد.

استانیس براتیون

اگر دقت کنید، متوجه می‌شوید که افراد موجود در این لیست، به غیر از چند استثنا، علاوه‌بر اینکه والدین بدی بودند، در جامعه نیز چندان محبوب نبوده‌اند. «استانیس براتیون» (Stannis Bratheon)، برادر ارشد شاه رابرت، مرد عمل و شرافت بود. او درمورد قانون بسیار خشک برخورد می‌کرد و راه موفقیت در هر زمینه‌ای را پیروی از قانون می‌دانست. پس از مرگ شاه رابرت، او وارث حقیقی تخت آهنین محسوب می‌شد و به همین دلیل تمام تلاش خود را به کار بست تا به چیزی که فکر می‎‌کرد حقش است، برسد. استانیس مشخصه‌های رفتاری دیگری نیز داشت که لجبازی، بی‌احترامی، سنگ‌دلی و منفور بودن جزو برخی از آن‌ها به شمار می‌رود. او به جای کار کردن بر روی نقاط ضعفش، یکی از نزدیک‌ترین دوستان خود را به سیاهچال انداخت و او را تهدید به اعدام کرد. او همچنین در راه رسیدن به حقش، دین خود را نیز تغییر داد و به صحبت‌های یک زن سرخ‌پوش (ملیساندرا) گوش سپرد و چشمانش را بر روی حقایق بست. عشق به دخترش، شیرین را می‌توانیم تنها نکته مثبت و انسانی لرد استانیس براتیون بنامیم.

در اوایل این مطلب به مادر شیرین نیز اشاره کردیم و دلایل افتضاح بودن او را به عنوان یک مادر ذکر کردیم، اکنون قصد داریم دلایل افتضاح بودن استانیس براتیون را به عنوان یک پدر برای شما بازگو کنیم. شیرین، برخلاف والدینش، دختر بسیار مهربانی بود و سعی داشت همیشه به خوبی‌های یک شخص توجه کند نه بدی‌هایش. تقریبا اکثر کسانی که شیرین را می‌شناختند، او را دوست می‌داشتند و توجهی به بیماری «گری‌اسکیل» (greyscale) که شیرین به آن مبتلا بوده و نصف صورتش را گرفته بود، نمی‌کردند. به نظر می‌رسد که علاقه استانیس براتیون به تاج و تخت بیشتر از دخترش بود به همین دلیل تنها فرزندش را قربانی کرد تا به هدفش برسد. او به توصیه ملیساندرا عمل کرد و دخترش را زنده زنده درون آتش قرار داد تا به خاکستر تبدیل شود. متاسفانه مرگ استانیس در سریال Game Of Thrones بسیار سریع بود! کاش او هم همانند دختر خود زنده زنده سوزانده می‌شد!

کرستر

بدون شک «کرستر» (Craster) از همه والدین سریال Game Of Thrones و احتمالا از تمامی پدر و مادرهای موجود بر روی کره خاکی، پدر بدتری است؛ چرا که هیچ پدر و یا مادری با فرزند خود همانند کرستر برخورد نخواهد کرد. او دخترهای خود را پرورش می‌داد و وقتی به سن بلوغ می‌رسیدند، آن‌ها را به عنوان همسر خود انتخاب می‌کرد و اگر یکی از دخترانش از این عمل سرپیچی می‌کرد، به زور مشت و لگد آن‌ها را مجبور می‌کرد تا به خواسته‌های او تن بدهند. اعمال شیطانی کرستر در این‌جا تمام نمی‌شوند و او فرزندان پسر خود را به عنوان قربانی به وایت واکرها تقدیم می‌کرد تا آن‌ها با او کاری نداشته باشند و اجازه دهند تا او دختران/ همسران بیشتری را به دنیا بیاورد. کرستر حتی به دختران/ همسران خود اجازه نمی‌داد تا هنگام زایمان سر و صدای زیادی ایجاد کنند و به زور آن‌ها را مجبور می‌کرد تا ساکت بمانند. او زندگی دخترانش را به جهنم تبدیل کرده بود و با این وجود خودش را یک خدا می‌دانست.