استقلال 1402 / ابرقدرت شدن، رویایی خام


استقلال 1402 / ابرقدرت شدن، رویایی خام

سعید زاهدیان / استقلال برای آنکه از ورطه سقوط و ورشکستگی رهایی یابد، نخست اینکه مدیران و مربیانی متفاوت می‌خواهد. مدیرانی که دغدغه باشگاهداری حرفه‌ای هر لحظه و هر ثانیه همراه زندگی‌شان باشد.

ایران ورزشی آنلاین / سعید‌ زاهد‌یان / حرف‌های منصوریان حیرت‌انگیز بود. او درباره موضوعی حرف زده که هزاران پرسش را پیش‌ روی ما قرار می‌‌دهد؛ پرسش و تناقض‌هایی که پاسخش لابه‌لای حرف‌های خود بازیکنان استقلال است. منصوریان می‌گوید: «تا سال 1402 استقلال ابرقدرت آسیا می‌شود» و کمی آنطرف‌تر، مجتبی جباری، در مصاحبه با خبرنگاران جواب حرف‌های منصوریان را می‌دهد: «استقلال در این چند سال هیچ پیشرفتی نکرده، نه زمین تمرین داریم، نه پول و نه درآمدزایی!»

استقلال 1402 / ابرقدرت شدن، رویایی خام---

پرسش اول: استقلال با کدام استدلال و منطق می‌خواهد –می‌تواند- به یک ابرقدرت در آسیا تبدیل شود؟ تیمی که زمین تمرین و آکادمی ندارد، تیمی که خانه به دوش هر روز در یک زمین تمرین می‌کند، چگونه از ابرقدرت شدن صحبت می‌کند؟
پرسش دوم: در برنامه منصوریان برای تبدیل شدن استقلال به یک ابرقدرت آسیایی، مجتبی جباری، جباروف، رحمتی، منتظری، بیت سعید، خسرو حیدری، وریا غفوری و... که هر کدام بالای 30 سال سن دارند، کجای پازل تعریف می‌شوند؟
آیا در استقلال نسلی طلایی در حال ظهور است که به استناد آنها منصوریان چنین ادعایی را مطرح می‌کند؟ نسلی که در فصل گذشته و 4 بازی فصل جدید چنان توفانی در فوتبال داخلی به راه انداخته باشند که به امید آنها چنین ادعایی را مطرح کنیم، تا امروز در استقلال دیده نشده‌اند به جز یکی دو جرقه- مثل فرشید اسماعیلی و امید نورافکن- که جزو فوتبالیست‌های متوسط ایران هستند و هنوز به تیم ملی نرسیده‌اند، در استقلال استعداد شگرف و آینده‌داری دیده نمی‌شود. در مورد قائدی و آینده‌اش قضاوت بسیار زود است و نمی‌توان از حالا در مورد او ادعایی داشت. البته که به صرف داشتن یکی، دو بازیکن ولو در حد پدیده آسیا باز هم نمی‌توان به یک تیم امیدوار بود که در آسیا به یک قدرت بزرگ تبدیل شود.
پرسش سوم: برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت، اندیشه تازه و افکاری نو لازم است؛ آیا در بدنه مدیریتی و فنی استقلال، فکری تازه و ذهنی پویا می‌بینید؟ تا امروز که چنین نبوده است. استقلال برای رسیدن به آنچه منصوریان در تخیلاتش ساخته، چیزهای تازه‌ای می‌خواهد.استقلال به مدیرانی نیاز دارد که اصول مدیریتی فوتبال را بلد باشند و درآمدزایی و اقتصاد فوتبال را بفهمند. آیا در استقلال ورشکسته امروز با بیش از 100 میلیارد بدهی انباشته که محصول همین تیپ مدیران است، باید شاهد شگفتی یا چیزی شبیه معجزه باشیم؟
در 6- 5 سال آینده چه برنامه‌ای از سوی این مدیران اجرا خواهد شد که استقلال را از ورشکستگی نجات دهد و به یک ابرقدرت تبدیل کند؟
پرسش درباره حرف‌های منصوریان بسیار است؛ آنچه سرمربی استقلال گفته، بیش از آنکه به واقعیت و حقیقت نزدیک باشد، یک طنز تلخ است.
استقلال برای آنکه از ورطه سقوط و ورشکستگی رهایی یابد، نخست اینکه مدیران و مربیانی متفاوت می‌خواهد. مدیرانی که دغدغه باشگاهداری حرفه‌ای هر لحظه و هر ثانیه همراه زندگی‌شان باشد. مدیرانی که برای نتیجه گرفتن و بردن یک جام، خودخواه نباشند. که هر سال میلیاردها تومان از پول باشگاه را خرج دستمزد بازیکنان کنند تا آخر فصل شاید جامی ببرند و عکس یادگاری خود را کنار جام‌ها قاب کنند و بالای سرشان در دفتر کار بزنند.
استقلال برای تغییر، سوای این مدیران، به مربیانی احتیاج دارد که به فوتبال فکر کنند نه افتتاح رستوران‌های زنجیره‌ای و پوشیدن لباس‌های مارک و رنگ و وارنگ برای هر بازی. استقلال مربیانی می‌خواهد که دغدغه‌ اصلی زندگی‌شان، فوتبال و فوتبال و فوتبال باشد. مربیانی که امروز در استقلال می‌بینیم، فوتبال را دوست دارند اما دغدغه آنها فوتبال نیست که اگر بود، از 24 ساعت شبانه‌روز تنها 2-3 ساعت را صرف کار نمی‌کردند که به محل تمرین بیایند و چند ساعت دور هم باشند و بعد به سراغ بخش‌های دیگر زندگی بروند. استقلال مربیانی می‌خواهد که ساعت‌ها وقت خود را در محل تمرین در دفتر کار بگذرانند و برای ایجاد تغییر و تحول، وقت و انرژی صرف کنند. مشابه آنچه نزد مربیان بزرگ دیده‌ایم که تحولی بزرگ در فوتبال ایجاد کرده‌اند.
از مورینیو و گواردیولا بگیرید که برای پیروزی مقابل هم 18 ساعت در روز کار می‌کردند تا همین کارلوس کی‌روش که هم و غم و دغدغه‌اش، تیم ملی ایران است و یک تنه جلوی همه مدیران ناآگاه فوتبال ایران – که مثل مدیران استقلال و بقیه تیم‌ها فکر می‌کنند- ایستاده و مطالباتش را وصول می‌کند؛ از زمین تمرین، کمپ تمرینی ساخت مرکز پزشکی - ورزشی و حتی لباس بازیکنان، همه و همه را کی‌روش تعیین می‌کند تا تیم ملی به استانداردها نزدیک‌تر شود. چنین مربیانی بی‌آنکه ادعای تحول در فوتبال دنیا را داشته باشند، اثرات بزرگ و تاریخی خلق کرده‌اند که تا ابد در ذهن اهالی فوتبال می‌ماند. فوتبال ایران برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت در آسیا، به چنین مربیانی احتیاج دارد، نه مربیانی که حتی یک اتاق در کمپ تمرینی برای بحث و تبادل نظر ندارند و فوتبال را از زاویه رویاپردازانه نگاه می‌کنند.
باشگاه استقلال فارغ از تمام سخت‌افزارهایی که برای ابرقدرت شدن می‌خواهد و ندارد، سوای مربیان عاشقی که دل به کار بدهند و پای حرفه خود تمام قد بایستند، به مردانی نیاز دارد که اهل فکر و اندیشه باشند و برای آینده باشگاه نقشه‌ای ترسیم کنند. نقشه‌ای تازه و طرحی‌نو که استقلال را از پرتگاه ورشکستگی و روزمرگی فعلی، به یک ابرقدرت در فوتبال آسیا تبدیل کند. تبدیل شدن به یک باشگاه بزرگ در ذات خود بسیار ایده خوب و جذابی است که باشگاه‌های ایرانی باید رویایش را در ذهن داشته باشند اما پیش از رویاپردازی، کمی واقع‌بین باشیم و ببینیم که تحقق این رویا، با این حرف‌ها و مصاحبه‌ها، با این مدیران و مربیان و با این ایده‌ها و فکرهای دم دستی ممکن است؟‌

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه ورزشی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا