هفت قدمی که باید برای آموزش اقتصادی بچه ها بردارید
ماهنامۀ معیشت بچههای امروز، قدر پول را نمیدانند. یعنی پول برایشان بیارزش است. از این دست میگیرند و از آن طرف همه را بر باد میدهند، این تجربه مشترک پدران و مادران امروزی است. آنها که زیاد کار میکنند، به سختی پول در میآورند، هزینههای بالایی دارند، زندگیشان را پای بچههایشان می ریزند تا کم و کسری احساس نکند، آخرش هم...
بچههای امروز، قدر پول را نمیدانند. یعنی پول برایشان بیارزش است. از این دست میگیرند و از آن طرف همه را بر باد میدهند، این تجربه مشترک پدران و مادران امروزی است. آنها که زیاد کار میکنند، به سختی پول در میآورند، هزینههای بالایی دارند، زندگیشان را پای بچههایشان می ریزند تا کم و کسری احساس نکند، آخرش هم ناله میکنند که بچهها قدر پول را نمیدانند، کمی عقب تر، پدر و مادرهای نسل یک هم همین افسوس ها را میخوردند، اصلا این یک ارث است که هر نسل با آن نسل قبلی را حرص میدهد. فقط هر نسل یادشان میرود به بعدی یاد بدهند که پول علف خرس نیست و هیچ درختی آن قدر توانمند نیست که اسکناس بار دهد. برای همین نه تنها پول برای نسلهای پشت سر هم بیارزش است، مسایل مالی را آن قدر نمیدانند تا شرایط ایجاب کند یا فرصتی برای یادگیری داشته باشند. آن هم اگر دری به تخته بخورد یا شرایط حکم کند.
یاد دادن مسایل مالی به بچهها آن قدر کار سختی نیست و تنها هفت گام دارد. این گامها را خودتان هم میتوانید بردارید. گامهایی که میتواند آینده بچهها را از این رو به آن رو کند و حساب بانکی پر و پیمانی داشته باشند.
۱- ساده توضیح دهید پول از کجا میآید
اعداد و ارقام برای بچهها خیلی معنا ندارد. یعنی چندان ارزشمند نیست. خیلی ساده از هزار تومان و ۱۰ هزار تومان حرف میزنند و انگار در نظرشان ارزش هر دو یکی است و تقریبا صفر است. برای آنها کار کردن و پول درآوردن پدر و مادرها مانند یک تفریح است. تصوری از دنیای بیرون ندارند. انگار آنها در ازای بازی و خوشگذرانی در جایی که اسمش محل کار است، پول دریافت میکنند، برای همین خیلی ساده پول خرج میکنند. شما، الان خوب میدانید هیچ دستگاه پول سازی در کار نیست و از هیچ درختی پول نمیچینید، پس خیلی دقیق برایش توضیح دهید. فقط نگویید خستهاید، بلکه توضیح دهید چه پروسه طولانی طی میشود تا چند ریالی پول به کف آید. در ضمن با آنها صادق باشید. فکر نکنید حالا که مشکل مالی دارید، حالا که باید بیشتر هوای خرج و مخارج را داشته باشید و محتاطانهتر رفتار کنید، باید از آنها پنهان کنید تا خدایی نکرده نگران شوند. به آنها بگویید مشکل چرا پیش آمده و چطور حل میشود، به هر حال از همین حالا باید با دنیای بزرگسالی آشنا شود و بداند دنیا چطور جایی است.
۲- آموزش معجزه بهره مرکب
خرج کردن کار سادهای است، من هم خیلی زیاد این کار را دوست دارم، اما لذت داشتن حساب چاق و چله یا سرمایهگذاری که میتواند ارقام را بالاتر ببرد، لذتش بیشتر است. به بچهها یاد بدهید که میتوان با هزار تومان چیزی خرید، اما همین اسکناس را میتوان پسانداز کرد، اسکناس بعدی و بعدی را هم همین طور، این پس انداز، میتواند سودآور باشد. سودها را که برای بچهها بگویید شاید هیجان زده شوند و از خرج کردن بیمحابای پول پشیمان شوند یا کمی با تدبیر خرج کنند.
۳- پول توجیبی را هدفمند کنید
روزهایی که پول توجیبی دریافت میکردیم، هنوز هم برای من شیرین است، هنوز هم دلم میخواهد همان قدر ساده پول بگیرم، اما اگر قرار است هفت گام آموزشی را بردارید، نباید خیلی ساده به بچهها پول دهید، یعنی از آن پول ابزاری بسازید برای آموزش بچهها و ساختن آیندهشان. فقط طفلکیها در آینده همچون من گاهی هوس پول توجیبیهای بچگی را نمیکنند.
در پرداخت پول توجیبی به چند نکته توجه کنید و در نظر داشته باشید. یعنی بی قید و شرظ به آنها پول توجیبی ندهید.
باید آن را به دست بیاورند
باید برای آن ارزش قائل شوند
باید آن را برای کمک به دیگران استفاده کنند.
شما که نمیخواهید بچههایتان لوس بار بیایند، نمیخواهید فکر کنند در دنیا بیکار و بیزحمت به آدم پول میدهند و یا برای به هم ریختن اتاق و شیطنت و آزار و اذیت دستمزد هم میدهند پس یک جدول تهیه کنید و بر اساس کارهای خوب و بدی که انجام میدهند ارقام پول توجیبی بچهها را بالا یا پایین ببرید. در ضمن در خانه همیشه کارهایی وجود دارد که به تنهایی نمیتوانید انجام دهید، شما از این که بچهها کمی کمکتان کنند، بدتان میآیند همین بهانههای کوچک را بهانهای قرار دهید برای آن که بچهها پول را به دست بیاورند.
لطفا به آنها یاد دهید که چطور پولشان را مدیریت کنند. از همین حالا تاکید کنید که بخشی از پولشان را پس انداز کنند و بخشی را حتما برای کمک به دیگران اختصاص دهند. به هر حال از هم اکنون باید زندگی اجتماعی را یاد بگیرند.
۴- از امروز فکر حساب بازنشستگی را به سرشان بیاندازید
واقعیت این است که انداختن این فکر در سر بچهها کار سختی است، یعنی حتی جوانان هم چندان دوره پیری و پس انداز برای آن را جدی نمیگیرند، اما باید به فکر بود. شاید توضیح آن دوران یا حتی نشان دادن مثالهایی برای آنها، کار را ساده تر کند، به هر حال یک روز دست آنها را بگیرید و به سمت بانک و دفتر بروید و کار را یکسره کنید. البته شاید مجبور شوید چندین ماه این همراهی را تکرار کنید، اما در عوض خیالتان از دوران بازنشستگی بچهها راحت میشود.
۵- به آنها یاد بده مثل یک مالک فکر کنند نه مانند یک خریدار
خرید کردن لذت بخش است، اما اگر صاحب یا سهامدار چیزی باشی که خرید میکنی، لذتش چند برابر خواهد شد. پولهای خرد و اندک من و شما را مالک چیزی نمیکند، اما صندوقهای سرمایهگذاری مشترک چطور یا سهام شرکتهای خصوصی؟ اینها دیگر وسوسه کننده است. برای بچه ها نیز می توانید از همین روش استفاده کنید. مثلا شرکتهای خصوصی که آنها علاقهمند به آن هستند، فرصت سرمایهگذاری مناسبی است. مهم این است که حس مالک بودن را و امکان این که او میتواند از یک خریدار معمولی ارتقا پیدا کند را در او ایجاد و تقویت کنید.
۶- به آنها یاد بده رویاهایشان را دنبال کنند
رویا، این یک مورد را تا میتوانید تقویت کنید. زمانی رویا پردازی یک صفت بد بود، اما دنبال کردن رویاها، تا رسیدن به یک واقعیت قابل لمس، هیچ وقت بد نبوده و نیست. رویاهایشان را تقویت کنید، به آنها یاد بدهید که آنها را دنبال کنند، در این راه حتما چند باری زمین میخورند، مسیر اشتباه را میروند و مجبور میشوند باز گردند و از ابتدا شروع کنند، خیلی هم خوب است، زندگی یعنی همین، پس بگذارید واقعیت زندگی را از همان ابتدا ببینند، زندگی اقتصادی هم مانند اصل زندگی است، همیشه بالا و پایین و شکست و پیروزی دارد، از همان ابتدا بگذارید بچهها یاد بگیرند که چطور از زمینهایی که میخورند نترسند و باز هم بجنگند تا رویاهایشان را در دست بگیرند.
۷- از بچگی هزینههای دانشگاهش را جمع کنید
هزینههای دانشگاه و تحصیل سال به سال کمرشکنتر میشود، اصلا هم مهم نیست این دانشگاه چقدر کاربردی است و چقدر نیست، پس، از بچگی به فکر آن روز باشید. حتما از خود او نیز کمک بگیرید، اگر چه ممکن است گاهی از زیر بار آن شانه خالی کند و حتی بگوید من اصلا دانشگاه نمیروم، اما شما گوش ندهید، حسابی برای تحصیل و دانشگاهش باز کنید و ماهانه یا سالانه رقمی را در آن واریز کنید تا آن روزها با خیال راحتتری بچه را به دانشگاه بفرستید و نگرانی در مورد هزینهاش نداشته باشید.
ماهنامه معیشت، شماره ۱۳، مهر ۹۴