هفته خاکستری: جمعه حرف تازه ای برام نداشت...


هفته خاکستری: جمعه حرف تازه ای برام نداشت...

غروب سه شنبه خاکستری بود, همه انگار نوک کوه رفته بودن, به خودم هی زدم از اینجا برو, اما موش خورده…

غروب سه شنبه خاکستری بود, همه انگار نوک کوه رفته بودن, به خودم هی زدم از اینجا برو, اما موش خورده شناسنامه ی من...

متن ترانه هفته خاکستری اثر شهیار قنبری

شنبه روز بدی بود، روز بی حوصلگی

وقت خوبی که می شد غزل تازه بگی


صبح یکشنبه ی من ، جدول نیمه تموم

همه خونه هاش سیاه، روی خونه جغد شوم


صفحه ی کهنه ی یادداشت های من

گفت دوشنبه روز میلاد منه،

اما شعر تو میگه که چشم من تو نخ ابره که بارون بزنه

آخ اگه بارون بزنه ، آخ اگه بارون بزنه


غروب سه شنبه خاکستری بود

همه انگار نوک کوه رفته بودن

به خودم هی زدم از اینجا برو

اما موش خورده شناسنامه ی من


عصر چهارشنبه ی من، عصر خوشبختی ما

فصل گندیدن من ، فصل جون سختی ما


روز پنجشنبه اومد

مثل سقاهک پیر ، رو نوکش یه چیکه آب

گفت به من بگیر بگیر


جمعه حرف تازه ای برام نداشت

هر چی بود پیش تر از اینها گفته بود


ترانه سرا: شهیار قنبری


تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پرویزیان از بانک پارسیان خداحافظی کرد/ جواد شکرخواه سرپرست شد