شهرخوب، زندگی خوب
مهرداد مال عزیزی: تراکم بیتناسب نفر در توده بههمتنیده شهرها، راه را بر طرح پرسشهای غلط و معادلات چندمجهولی در حل نیازمندی کالبد گسترده شهر میگشاید.
شهرخوب، زندگی خوب
تراکم بیتناسب نفر در توده بههمتنیده شهرها، راه را بر طرح پرسشهای غلط و معادلات چندمجهولی در حل نیازمندی کالبد گسترده شهر میگشاید.
اجرای سرپناههای طوطی وار سکونت وعناصر شهری خیابان و تقاطع و روگذر و پل و... به یک عادت ناگزیر مدیریتهای شهری تبدیل شده تا جایی که مفاهیمی چون حریم خصوصی و مظروفی به نام شهروند و محیط طبیعت و تقدس خاک و آب و هوای تازه و... جزو آخرین دغدغههای این پرسشها و معادلات قرار میگیرند.
در لابهلای این کلاف به هم تنیده توسعه شهرنشینی و جاسازی فوج فوج جمعیت روستایی رانده به سوی شهر، آنچه از ابتدا کفه ترازوی سازمان فضایی شهرها را به سوی نابرابری سوق میدهد، فرصتهای سوخته در توزیع عدالت گستری است. عدالت گستری در برنامهریزی شهری از توزیع متعادل سرانهها آغاز میشود؛ از جایی که سطح حداقلهای رفاه شهری در سلامت و آموزش و امنیت، بین همه طبقات دعوتشدگان به شهرنشینی توزیع شود.
2مؤلفه جدی و اساسی در تحقق این عدالت گستری، اول کیفیت چشمانداز طرحهای جامع شهری و دوم کیفیت مدیریت شهری است. عطف به مراسم روز جهانی شهر در سال2017 که در شهر گوانجوی چین با عنوان «مدیریت شهر و نوآوری آزادانه» نامگذاری شد، کیفیت مدیریت شهری و مؤلفههای نوآوری به عنوان شاخصهای یک «شهر خوب، زندگی خوب» شناخته شدهاند.
شهری متشکل از گروههای شهروندی با سلیقهها و فرهنگهای متنوع که دستاوردهای هویتی و بومی آنان چرخه فعالیت و اقتصاد پویای شهر را به سمت پایداری حرکت داده و حکمرانی آن با گردش آزادانه اطلاعات شهری و دسترسی برابر به خدمات شهری، حقوق شهروندی را پاس دارد.
کیفیت روستانشینی بر انتخاب معیارهای همگروهی است درحالیکه شهرنشینی بر همسو کردن معیارهای گروههاست. از اینرو روستانشینان کمی پس از برهم خوردن معیارهای همگروهی، رو به سوی شهرهایی دارند که معیارهایشان با گروههای دیگر، تحقق یابند و روزبهروز بر تنوع طبقات جمعیت شهرها افزوده میشود. همسویی نهادهای متنوع و جلب مشارکت شهروندان در عدالت گستری شهر از کیفیت مدیریت شهری حکایت دارد.
جلب حضور این همه طبقات شهروندی در تصمیمگیری و برنامهریزیهای شهری و دخالت مشارکت آنان در عرصههای بازآفرینیهای اقتصادی و خدماتی و تعریف عرصههای نوین شهروندی از مؤلفه گری مدیریت نوآورانه است. در مثلث برنامه شهر، مدیریت شهر و ساکنین شهر، شهروندان غایت همه برنامهریزیها قلمداد میشوند. چرخه این مثلث راهبردی زمانی در حرکت پایدار تداوم خواهد داشت که همه برنامهریزیها و مدیریتها بر ریل عدالت گستری شهری استوار باشند.
این در حالی است که گروههای ذینفوذ حکمرانی در اغلب شهرها که به خیل اعضای شوراهای شهر و مدیران رده اول و دوم و... شهرداریها قابل تقسیماند، به نخستین موانع تحقق عدالتگستری در گردش آزادانه اطلاعات شهری و دسترسی برابر به خدمات شهری، متهماند؛ گروههایی که حاکمیت آنان بر 2مؤلفه کیفیت چشمانداز طرحهای جامع و کیفیت مدیریت شهری بسیار تأثیرگذار است. این باب آشنایی با مؤلفههای عدالت گستری بهخصوص در سامانه شهرهای ایران میتواند سرفصل برونرفت همه شهرهای مستأصل نیمهروستایی و نیمهشهری کشور باشد.
گردش آزادانه اطلاعات شهری نهتنها به دامنه حقوق شهروندی و مؤلفههای تزریق آن در رگه محلهها و مناطق شهری مرتبط است بلکه به دامنه تصمیمات و مصوبات شوراهای شهری و مدیریت شهری نیز بازمیگردد؛ دامنههایی که منافع طرحهای جامع را پیش میبرند، حقوق شهروندی را بین گروهها تقسیم میکنند، سرانههای رفاه و آموزش و امنیت را به محلهها تزریق میکنند و بلاتکلیفی معیارها را به سوی معیارهای شهرنشینی سوق میدهند.... تا شاید کمی زود یا کمی دیر، ما هم نمونهای از یک شهرخوب، زندگی خوب در میان شهرهایمان برای عرضه بیابیم.
معمار و شهرساز