هارولد پینتر و نمایشنامه «خیانت»؛ اتفاقاتی بغرنج در میان آدم های معمولی
"هارولد پینتر" (1930-2008) نویسنده، کارگردان و بازیگر انگلیسی بود که شهرت او به سبب نمایشنامه هایش است. از ابتدای دهه شصت پینتر به عنوان نمایشنامه نویس مشهور شد. پینتر را نماینده درام نویسی انگلستان در قرن بیستم میدانند. پینتر سبک جدیدی را به درام نویسی جهان افزود که عده ای آن را "پینترسک(Pintersque)" مینامند. هارولد پینتر در سال 2005...
“هارولد پینتر” (۱۹۳۰-۲۰۰۸) نویسنده، کارگردان و بازیگر انگلیسی بود که شهرت او به سبب نمایشنامه هایش است. از ابتدای دهه شصت پینتر به عنوان نمایشنامه نویس مشهور شد. پینتر را نماینده درام نویسی انگلستان در قرن بیستم میدانند. پینتر سبک جدیدی را به درام نویسی جهان افزود که عده ای آن را “پینترسک (Pintersque)” مینامند. هارولد پینتر در سال ۲۰۰۵ میلادی برنده ی جایزه نوبل ادبی شد. برخی از آثار وی عبارتند از: “جشن تولد”، “خیانت”، “خاکستر به خاکستر”، “بالابر غذا”و “شبی بیرون از خانه و بازگشت به خانه”.
وقتی نمایشنامه های هارولد پینتر را میخوانیم و یا اینکه نمایشنامه را جاری در صحنه میبینیم، احتمالا در ابتدا متوجه کوتاه بودن دیالوگ های شخصیت ها میشویم. شخصیت های آثار پینتر به هیچ عنوان زیاده گو نیستند. این موضوع در حجم نمایشنامه های وی نیز اثر گذاشته است. نمایشنامه های پینتر اغلب کوتاه هستند و در آن ها خبری از خطابه های بلند نیست. در آثار وی یک موقعیت ساده را شاهد هستیم که همان موقعیت ساده بستر اتفاق هولناک و بزرگی است. شخصیتهای پینتر به هیچ عنوان انسان های ویژه و برجستهای نیستند، موقعیت آنها موقعیتی معمولی است و ظاهر آن ها نیز مانند اکثریت مردم واقعی است. اما درام در همین زندگی ساده و معمولی آن ها شکل میبرد و موضوعات بغرنج در همان فضای عادی جریان دارند.
شخصیت های خلق شده توسط پینتر دلیل منطقی برای هر کار خود ندارند و هر لحظه ممکن است که شخصیت ها عملی عجیب و غیر طبیعی انجام دهند. اما این عمل به گونه ای در کل اثر جاری است که مخاطب خود را آزار نمیدهد. گفت و گو ابزار اصلی بازنمایی جهان بیرون و هراس درونی شخصیت های آثار هارولد پینتر است. «خیانت» نمایشنامه یی مشهور از هارولد پینتر است که از پایان، آغاز میشود. در صحنه اول «جری» و «اما» در یک مکان عمومی نشسته اند و گذشته را مرور میکنند. این دیالوگ های به ظاهر ساده هر چقدر بیشتر پیش میروند روابط شخصیت ها و زندگی آن ها را برای مخاطب روشن تر میکند تا جایی که بدون هیچ کنش و حرکت خاصی و تنها با چند دیالوگ کوتاه، مخاطب می تواند شخصیت ها را با تمام وجود لمس کند و با آن ها ارتباط برقرار کند.
“اِما” مانند اغلب زن ها از حافظه ی خوبی برخوردار است. او خاطراتی را مرور می کند که مرد آن را به خوبی به یاد نمیآورد. هر چه بیشتر گذشته مرور میشود مخاطب در جریان اتفاقی پنهان قرار میگیرد. “اِما” با یادآوری این خاطرات خیانتی را که شوهرش به او کرده است را برملا میکند و مخاطب به ناگاه میبیند که با پاشیده شدن زندگی شخصیت ها مواجه است. این اتفاق بزرگ اما هیچ زلزله و تکانی ندارد و آنقدر پیش میرود تا جایی که مشخص میشود که این زندگی در واقع در شب اول ازدواج دو شخصیت، پاشیده شده است. در بافت زبان، گفت و گوهای “خیانت”، تنشی است که همواره موجب تکان هایی بزرگ میشود.
شاید زبان اثر گاهی میکوشد این تنش و تکان را بپوشاند اما تکرارها، مکث ها و دیگر ظرفیت های زبان گفتار، در لایه های پنهان گفت وگوها درون شخصیت ها را افشا می کنند. شخصیت های “خیانت” سعی می کنند با دیالوگ های پشت هم و کوتاه خود را از گودالی که در آن افتادهاند نجات دهند اما هر چه بیشتر حرف میزنند بیشتر به درون گودال فرو میروند. آنها به ظاهر مشغول گفتگو و برقراری ارتباط هستند اما در نهایت، مخاطب در می یابد که شاید اتفاق اصلی داستان، عدم ارتباط واقعی میان شخصیت های نمایشنامه ی “خیانت” بوده است. در “خیانت” همه چیز در حال تهدید شدن است. انسان ها و زندگیشان در مرز فروپاشیدن تهدید میشود. آن ها حتی آزادی یکدیگر را تهدید میکنند و روابط پیچیده آدم ها با یکدیگر نیز خود یک تهدید است. “خیانت” توسط نشر نی در ایران منتشر شده است.
پاسخی بگذاید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
لطفا پاسخ را به رقم وارد کنید: