شال بر گردنم آویختی
و نقش لبخند بر صورتم کشیدی
لبخند می زدی
نگاهت گرم بود
و حال ساعتهاست
چشمهای ذغالیم خیره مانده
به رد پاهایی که آرام از برف پر می شوند
#ماندانا_نوربخش
شال بر گردنم آویختی و نقش لبخند بر صورتم کشیدی لبخند می زدی نگاهت گرم بود و حال ساعتهاست چشمهای ذغالیم خیره مانده به رد پاهایی که آرام از برف پر می شوند #ماندانا_نوربخششاعر:ماندانا نوربخش