سینه ی لبریز آه


سینه ی لبریز آه

شده باز این دل خسته اسیر و بی‌پناه اینجا گرفتار است و روز او شده چون شب سیاه اینجا هجوم سیل مژگانش زده آتش به جان اما به من میگوید او دیگر نداری جایگاه اینجا سراپا غرق در دردم نگاهش را کهشاعر:احمد نعیمی

شده باز این دل خسته اسیر و بی‌پناه اینجا

گرفتار است و روز او شده چون شب سیاه اینجا

هجوم سیل مژگانش زده آتش به جان اما

به من میگوید او دیگر نداری جایگاه اینجا

سراپا غرق در دردم نگاهش را که می بینم

خیال شیطنت دارد شدم غرق گناه اینجا

شدم مات دوچشم او دل زارم نمی داند

دوباره داده تاوان کدامین اشتباه اینجا

چه ترکیب پر از دردی میان قصه ی عشقم

من و چشمان پر آب و دلی خونین گواه اینجا

به وقت رفتنش گفتم نرو ای روح و جان من

به غیر از شانه گرمت ندارم تکیه گاه اینجا

دوباره رفت و چشمم شد اسیر ردپاهایش

خودش میداند و یک سینه ی لبریز آه اینجا

#احمد_نعیمی_اراک

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جملات و متن تبریک روز جهانی خلبان به همسرم و عشقم + عکس نوشته و استوری