وقتی این زن به تنهایی به سفر رفت / داخل پراید اجاره ای آن بلا سرم آمد!

زنی در سفر تفریحی اغفال زن فالگیر شد و پشت میله های زندان افتاد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیـوز، حالا که در گوشه بازداشتگاه به تک تک اشتباهاتم میاندیشم تازه میفهمم که حرص و طمع، غافل شدن از یاد خدا، درد دل کردن برای فردی ناشناس وهمچنین اعتماد بیجا به یک زن فالگیر زندگی ام را به تباهی کشاند به طوری که مسافرت چند روزه ام پشت میلههای زندان پایان یافت و اکنون ...
زن جوان که به اتهام قاچاق اشیای عتیقه توسط ماموران انتظامی دستگیر شده است درحالی که عنوان میکرد هنوز باورم نمیشود یک دوست 3 روزه چنین شرایطی را برایم به وجود آورد گفت: مدتی بود که از بیماری کودک 5 ماهه ام رنج میبردم. پرستاری از کودک بیمار آن قدر خسته ام کرده بود که دیگر از یاد خدا غافل شده بودم تا این که چند روز قبل برای رهایی از این وضعیت و ایجاد آرامش روحی، تصمیم گرفتم مسافرت چند روزهای داشته باشم با اجازه شوهرم بار سفر بستم و راهی این شهر شدم.
از آن جا که دوست داشتم در نهایت آرامش و آسایش باشم خودروی پرایدی را با سپردن 2 فقره چک اجاره کردم تا از مکانهای تفریحی و تاریخی بازدید کنم، البته بیشتر اوقات تنهایی ام را در مراکز تجاری سپری میکردم. همان روز اول در یکی از خیابانهای اطراف حرم با زنی فالگیر آشنا شدم. آشنایی من با آن زن 50ساله با گرفتن یک فال آغاز شد. احساس میکردم حرف هایش حقیقت دارد به همین خاطر هم سفره دلم را گشودم و تمام زندگی ام را برایش بازگو کردم.
فکر میکردم راهکارهایی را که برای خوشبخت شدن در زندگی ارائه میدهد جالب و جذاب است این گونه بود که هر روز به دیدن او میرفتم و با او درد دل میکردم تا این که وقتی از ناراحتیهای روحی و جسمی ام برایش گفتم او مصرف شیشه را پیشنهاد کرد. ابتدا خیلی تعجب کردم، اما با اصرارهای او داخل خودروی پراید اجارهای رفتیم و برای اولین بار مصرف مواد مخدر را تجربه کردم. او میگفت مصرف این مواد تمام استرسها ونگرانیهای آینده ات را برطرف میکند.
ساعتی بعد او از خودرو پیاده شد و با یک ساک دستی کهنه نزد من بازگشت و گفت: داروی تمام مشکلات تو در این ساک دستی کهنه است. وقتی در ساک را گشود چشمانم از تعجب گرد شد باورم نمیشد داخل ساک پر از اجناس عتیقه بود از تندیسهای فلزی کوچک و بزرگ گرفته تا مجسمههای طلایی، بز کوهی و شیر بالدار . او گفت: اگر این اجناس را بفروشی میلیاردر میشوی و میتوانی در خارج از کشور زندگی کنی.
قرار شد نیمی از فروش اشیای عتیقه سهم من شود درحالی که فکر میکردم به راحتی میتوانم عتیقهها را در شهر خودم به فروش برسانم مشغول جاسازی آنها داخل پراید شدم که ناگهان با حلقه دستبندهای قانون دستانم از حرکت ایستاد و بدین ترتیب با دستور قاضی راهی بازداشتگاه شدم این درحالی است که کارشناسان میراث فرهنگی ارزش اشیای عتیقه را 94 میلیون تومان برآورد کردهاند و حالا هیچ نشانی هم از زن فالگیر ندارم کاش هیچ وقت او را نمیدیدم تا این گونه.
رکنا
110