دو راهی (قسمت اول)


دو راهی (قسمت اول)

دو راهی.......قسمت اول سال ها پیش در دو راهی شهر،،،، همه چشم ها پاک بودند..... سر هر کوی و گذر که می رفتی ،،،همه سر به زیر و ناب بودند..... بچه بودیم ،،،چه ساده و معصوم....بچه هایی که خواب بودند..... کینهشاعر:علی احمدی

دو راهی .......قسمت اول
سال ها پیش در دو راهی شهر،،،، همه چشم ها پاک بودند.....
سر هر کوی و گذر که می رفتی ،،،همه سر به زیر و ناب بودند.....
بچه بودیم ،،،چه ساده و معصوم ....بچه هایی که خواب بودند.....
کینه و دشمنی نبود هرگز،،،همه پیرو ثواب بودند...........

در دو راهی شهر ما خورشید،،،گرم و مهربان ،،می تابید..گاه گاهی که غنیمت می دید روی ماه را می بوسید......
نبش میدان دلگرمی ،،عاشقی بود با لبخند ...پریچهره دخترانی پاک ،،،شوخ چشم و مویشان چه کمند.....
دوره گردی آنجا بود ،،عاطفه کشف میکرد ...دست فروشی از آن طرف می رفت ...عشق را فرش می کرد.....

آن دو راهی بی نظیر شهر ما،،هر دو راهش پر از شقایق بود..خالی از دروغ و بوی ریا...متراکم از حقایق بود......ساحل همیشه مست دریایش،،همبستر دائم قایق بود......
شبانه روز مُد نبود اما،،،زمان حاوی دقایق بود.....تا دوستت دارم کسی می گفت،: یا که قلبی گرم میچرخید،،،زمان باز می ایستاد و دقایقی نرم می گردید.....
ادامه دارد ..........حادثه
تقدیم به عاشقانه خاص

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


بازیگر ایرانی زیباترین پسر جهان شد ! / این پسربچه بعد 14 سال جذابترین شد + عکس های مدلی...