مغازه‌داری یا دست‌فروشی ؟


شفقنا- پدیده دستفروشی، موضوع امروز و دیروز نیست، حتی موضوع منحصر به کشور ما نیست. اگر فروش دوره گردی را نیز دستفروشی بدانیم، شاید قدمت این حرفه، به قرن‌ها قبل بازگردد که تقریبا در همه جای دنیا رواج داشت. سجاد تبریزی در روزنامه اطلاعات نوشت، اما آنچه امروز به دستفروشی اطلاق می‌شود، بیشتر بساط گستری […]

مغازه‌داری یا دست‌فروشی ؟

شفقنا- پدیده دستفروشی، موضوع امروز و دیروز نیست، حتی موضوع منحصر به کشور ما نیست. اگر فروش دوره گردی را نیز دستفروشی بدانیم، شاید قدمت این حرفه، به قرن‌ها قبل بازگردد که تقریبا در همه جای دنیا رواج داشت.

سجاد تبریزی در روزنامه اطلاعات نوشت، اما آنچه امروز به دستفروشی اطلاق می‌شود، بیشتر بساط گستری در معابر است. بسیاری از افرادی که شغل دائمی ندارند، با تهیه اقلام مورد نیاز یا اقلامی جذاب برای عابران، آن را در کنار معابر به فروش می‌گذارند.
در ظاهر این اتفاقی ساده است. فردی اقلامی را به فروش می‌گذارد و برخی نیز آن را خریداری می‌کنند. اما این خرید و فروش ساده، تبعات بسیار زیادی دارد که در نگاه اول دیده نمی‌شود.
مالیات دهنده‌ها، شاکی
مغازه‌داران و صاحبان فروشگاه‌ها از اصناف مختلف، شاکی اول دستفروشی هستند. آنها، به جز هزینه‌هایی مانند آب، برق، گاز، تلفن و هزینه فروشنده، مالیات هم می‌پردازند و تامین کننده بخش بزرگی از هزینه‌های کشور هستند.
م. ک، ۵۴ ساله، در خیابان آیت بوتیک دارد. وی با ابراز نگرانی از روند رو به رشد دستفروشی در تهران، می‌گوید: در حق مغازه دار
اجحاف بزرگی می‌شود. ما ۱۱ ماه سال را با سود اندک می‌گذرانیم به امید فروش شب عید. اما به محض اینکه بازار جان می‌گیرد،
سر و کله دستفروش‌ها پیدا می‌شود و کاسبی ما را کساد می‌کند.
وی معتقد است که دستفروش‌ها اتفاقا اجناس را ارزان تر از مغازه عرضه نمی‌کنند، اما از آنجایی که در اذهان عمومی این گونه جا افتاده که دستفروشان ارزان می‌فروشند، بسیاری از مردم از آنها خرید می‌کنند.
همسایه آقای م. ک نیز حرف‌های وی را تایید می‌کند و می‌افزاید: اکثر مغازه‌ها اجاره‌ای است، از جمله مغازه خود من که دو سال است اینجا را اجاره کرده‌ام. ما هزینه‌های هنگفتی را بابت باز نگه داشتن مغازه می‌پردازیم. اجاره از همه بیشتر و مهمتر است، اما آب، برق، گاز و مالیات را هم باید به هزینه‌های یک مغازه‌دار اضافه کرد. اما یک دستفروش بدون هیچ کدام از این هزینه‌ها جنس را عرضه می‌کند و این طبیعی است اگر قیمت دستفروش‌ها کمتر باشد.
بانویی که به همراه دو دخترش مشغول بررسی ویترین مغازه هستند نیز می‌گوید: لباس مجلسی و شیک را از مغازه‌ها می‌خریم، اما بعضی اوقات اجناس دم دستی مورد نیاز را از دستفروش‌ها تهیه می‌کنیم. وی می‌افزاید: اجناسی که دستفروش‌ها می‌فروشند بی کیفیت است، اما گاهی نیاز ما همان اجناس است.
۴۵۰ هزار دستفروش
شب عید در تهران، سر را هر طرف بگردانی، انبوهی از بساط‌ دستفروش‌ها دیده می‌شود که در پیاده‌رو، کنار خیابان و هر جایی که اندکی فضا باشد، گسترده شده است. در پیاده روها، به ویژه در مناطق تجاری، عملا راهی برای عبور و مرور نیست و پیاده روها تمام قد تبدیل به فروشگاه شده‌اند.
علی فاضلی، رئیس اتاق اصناف در این مورد می‌گوید: ۴۵۰ هزار دستفروش در کشور فعالیت می‌کنند که اصناف ابزاری برای سازماندهی آنها ندارند. این درحالی است کسبه با رکود مواجه هستند پس طبیعی است نسبت به این موضوع گلایه‌مند باشند.
وی علت رکود بازار را افزایش دستفروشی عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: نظام دستفروشی واقعیتی از جامعه است که نمی‌شود آن را کتمان کرد. بخشی که نمی‌تواند مستقیماً به مصرف کننده وصل شود، خطر ایجاد می‌کند. قانون کسب و کار این معضل را حل کرده است و شهرداری‌ها و وزارت راه و شهرسازی مکلف هستند اماکن معینی برای این نوع فعالیت‌ها و مشاغل خانگی در نظر بگیرند، در همه دنیا هم مرسوم است که هفته ای یک یا دو روز برای این افراد مکانی در نظر می‌گیرند و این افراد می‌آیند و مستقیما کالایشان را به مصرف کننده عرضه می‌کنند. اما نظام دستفروشی در کشور به عنوان یک شغل ثابت نباید باشد.
رئیس اتاق اصناف کشور درباره گستردگی و تعدد دستفروشان در بازارهای بزرگ شهر و مطالبه کسبه از اتاق اصناف بابت ساماندهی این شرایط، می‌گوید: بنده به عنوان مصرف‌کننده، یک کاسب و به عنوان رییس اتاق اصناف این مطالبه را دارم و حق هر فرد و واحد صنفی است که پیگیر این موضوع باشد و مطالبه‌گری کند.
علی فاضلی تاکید می‌کند: برای سازماندهی دست‌فروشان، قانونگذار باید تکلیف را مشخص کند. اتاق اصناف ابزاری ندارد. شهرداری باید مناطقی را برای نظام دستفروشی در نظر بگیرد و دستفروشان را به آنجا ببرد، در این میان، اتاق اصناف هم کمک خواهد کرد.
مغازه‌دارانِ دستفروش
اقبال عمومی به دستفروشان و سکه شدن کاسبی آنها و در مقابل، خالی شدن مغازه‌ها از مشتری، بسیاری از مغازه‌داران را بر آن داشته که دستکم شب عید، بساطی بگسترانند و دستفروشی کنند.
مصطفی ۳۰ ساله، به همراه دو دوستش در پیاده‌روی خیابان ستارخان، لوازم تزئینی می‌فروشد. آنها روی جوی کنار خیابان را با استفاده از یک تخته بزرگ، پوشانده‌اند و مدل‌های مختلفی از چراغ‌های تزئینی را روی آن چیده‌اند.
وی درگفتگو با گزارشگر روزنامه می‌گوید: من خودم مغازه دارم، البته در این منطقه نیست و در مغازه هم همین اجناس را می‌فروشم، اما شب عید، مردم چشمشان بیشتر به کف خیابان است تا مغازه‌ها.
مصطفی توضیح می‌دهد: در مغازه با انواع هزینه‌ها روبرو هستیم. از آب و برق و گاز و مالیات، تا حقوق فروشنده و از آن دردناک‌تر(!) بیمه فروشنده‌ و کارگر. وی با ابزار تاسف از قانون کار می‌گوید: فروشنده استخدام می‌کنیم، دو ماه کار می‌کند، به محض اینکه بیمه شد، دیگر دست به سیاه و سفید نمی‌زند و چون بیمه شده، ما هم نمی‌توانیم کاری کنیم. اینها بخشی از مشکلات مغازه‌دار است. هزینه‌های ریز و درشت دیگر هم داریم، مسلم است که دستفروشی که این هزینه‌ها را ندارد، می‌تواند ارزان تر بفروشد.
مسعود هم فروشنده لوازم خانگی است. او نیز در جایی از شهر مغازه دارد، اما ترجیح داده شب عید را به دستفروشی بپردازد. می‌گوید: بازار خیلی خراب است. انقدری که ما مغازه‌دارها هم آمده‌ایم اینجا دستفروشی می‌کنیم.
وی در پاسخ به این سئوال که علت خرید مردم از دستفروشان چیست، می‌گوید: مردم فکر می‌کنند دستفروش‌ها ارزان تر می‌فروشند، برای همین از دستفروش راحت تر
می‌خرند.
با این حال، مسعود در ادامه تایید می‌کند: ما هم اجناسی را که آورده‌ایم، ارزان تر از مغازه می‌دهیم. برای اینکه در مغازه اجاره می‌دهیم، فروشنده داریم ولی اینجا هزینه‌ها پایین‌تر است. حقیقتا هزینه مغازه بالاست و دخل و خرج نمی‌شود، لازم است بساط کنیم تا بتوانیم هزینه‌ها را در بیاوریم.
این فروشنده لوازم خانگی در ادامه به انتخاب محل برای گستردن بساط اشاره می‌کند و می‌افزاید: ما همیشه از یکی دو هفته به عید تا شب تحویل سال همین جا بساط می‌کنیم. اگر جایی پاتوق کنیم، باید همانجا باشیم، چون اکثر مشتری‌ها شب‌های اول قیمت می‌گیرند، بعدا برای خرید می‌آیند. کسی جای دیگری بساط نمی‌کند. حالا ممکن است یکی دو متر بالا و پایین شویم، ولی با دیگر دستفروش‌ها کنار می‌آییم. چون آنها هم کاسب هستند، ما هم کاسبیم. هوای همدیگر را داریم.
مسعود در مورد بساط کردن در ماه‌های دیگر سال می‌گوید: البته شب‌های دیگر به جز شب عید، شهرداری اجازه بساط کردن نمی‌دهد. الان چون شب عید است کاری ندارد. الان ما سمت پیاده‌رو هستیم، شب‌های دیگر سمت خیابان بساط می‌کنیم که شهرداری اجازه نمی‌دهد.
وی تاکید می‌کند: شهردای بابت اینکه در پیاده‌رو بساط کرده‌ایم پولی نمی‌گیرد. البته در روزهای عادی تهدید می‌کنند که باید جمع کنیم. در واقع اگر همراه با گروه نظارت بازرس باشد، سفت و سخت مجبورمان می‌کنند تا بساط را جمع کنیم، اگر نباشد، کنار می‌آییم!
راهکاری دیگر
در خیابان آیت که یکی از پاتوق‌های دستفروشان است، مغازه داران شاکی راهکار جدید پیدا کرده‌اند. محمد در این مورد می‌گوید: چند سالی است که همه ما مغازه دارها
به این نتیجه رسیده‌ایم که خودمان مقابل مغازه خودمان بساط کنیم. هم فروش بالا می‌رود، هم دستفروش‌ها مشتری‌هایمان را قُر نمی‌زنند، هم جلوی مغازه اگر شلوغ شد، مشتری خودمان است نه دستفروش.
وی ادامه می‌دهد: علاوه بر اجناس مغازه، یک سری اجناس دیگر برای بساط کردن می‌آوریم و شب عید، مقابل مغازه می‌فروشیم.
همکار محمد حرفش را قطع می‌کند و می‌گوید که نباید این موضوع در روزنامه‌ها منتشر شود، چرا که باعث می‌شود مردم اعتماد نکنند. اما محمد معتقد است، مردم به قیمت نگاه می‌کنند، حتی با کیفیت کاری ندارند، برای همین دانستن این موضوع تاثیری ندارد.
یکی دیگر از بوتیک‌دارهای خیابان آیت هم با تایید صحبت‌های محمد می‌گوید: من مقابل مغازه‌ام، اجناسی غیر از پوشاک بساط می‌کنم. کارگری هم می‌گیرم برای این مدت که بالای سر بساط می‌ایستد. سفره هفت سین، گلدان، ماهی، تنگ و… از جمله مواردی است که وی مقابل مغازه خود بساط می‌کند.
درآمد دستفروش‌ها چقدر است؟
درآمد دستفروشی سئوالی است که هر شهروند تهرانی چند بار در سال از خود می‌پرسد. بدون شک یکی از دوره‌هایی که این سئوال بیشتر تکرار می‌شود، شب عید است.
آنچه بیش از همه باعث دامن زدن به گمانه‌ها در مورد درآمد دستفروش‌ها می‌شود، استقبال گسترده از این شغل و افزایش روز افزون شمار دستفروشان است. در کنار این، برخی گزارش‌ها از درآمدهای بالای ۱۰ میلیونی دستفروشان خبر می‌دهند. از جمله مدیرعامل شرکت شهربان شهرداری تهران در برنامه‌ای تلویزیونی، خبر از درآمد روزانه ۱۵ میلیونی یک دستفروش داد.
طبعا این رقم در مورد همه دستفروشان صدق نمی‌کند، اما ظاهراً درآمد آنها از بسیاری دیگر حرفه‌ها بالا تراست.
یکی از بوتیک‌دارهای خیابان جمهوری، با اشاره به گسترش روز افزون دستفروشی در تهران، درآمد آنها را چند برابر درآمد مغازه می‌داند و می‌گوید: سر تا سر سال ما مگس می‌پرانیم، شب عید دستفروش‌ها سودش را می‌برند.
بهاره، دختر جوانی است که وسایل تزئینی مناسب سفره هفت سین در خیابان تهرانپارس بساط کرده است. او می‌گوید: فروش افتضاح است. امروز روز اولی بود که بساط کردم، حتی به ۱۰۰ هزار تومن نرسید. من فکر می‌کردم فروش خیلی بیشتر از این حرف‌ها باشد، اینجوری باشد فایده‌ای برایم ندارد.
وی توضیح می‌دهد: روزهای عادی دستفروشی نمی‌کنم و فقط شب عید در همین راسته بساط می‌کنم، این وسایل تزئینی کار دست است، خودم و خانواده‌ام درست می‌کنیم.
به گفته بهاره، سمت دیگر خیابان که شلوغ‌تر است برای بساط کردن باید اجاره داد، اما این سمت کسی کاری به کار دستفروشان ندارد.
بهاره که همزمان با گوشی خود مشغول چت کردن است، می‌افزاید: جایم همین جاست و کسی جای مرا نمی‌گیرد. هر دستفروش همانجا که بساط کند، هر روز همانجا می‌رود.
نصیر اهل افغانستان است. او از هرات و دوستش احمد از کابل به تازگی به ایران آمده‌اند. با هم در خیابان تهرانپارس بساط کرده‌اند و لوازم آشپزخانه می‌فروشند. رقم درآمدش را نمی‌گوید، اما تاکید می‌کند: بازار شب عید خوب است. خدا را شکر خوب است. فروشمان زیاد است. اینجا احساس راحتی می‌کنم و راضی هستم. مشکلی نیست.
نصیر نگرانی‌هایی دارد، اما نمی‌تواند به درستی توضیح دهد، می‌گوید: به من گفته‌اند شهرداری تا شب عید با دستفروشان کاری ندارد و در مجموع همه چیز خوب است.
سین. ط، ۲۸ ساله است. در فروشگاه لوازم خانگی می‌کند. می‌گوید: بازار جالب نیست. مردم نقدینگی ندارند. همه نگاهی به ویترین می‌کنند، رد می‌شوند و می‌روند. نهایتا قیمت می‌پرسند. در مغازه قیمت‌ها بالاتر است، دستفروشی هزینه کمتری دارند، برای همین ارزان تر می‌فروشند. به گفته وی هر دستفروش چند برابر یک مغازه در روز فروش دارد و طبعا درآمد آنها چند برابر مغازه‌هاست.
در حوالی میدان ولیعصر سه دستفروش کنار هم ایستاده‌اند. آنها در گفتگو با گزارشگر روزنامه از دریافت وجه توسط افرادی ناشناس خبر می‌دهند. یکی از آنها می‌گوید: بساط کردن قانون نانوشته‌ای دارد. باید به شهرداری هفتگی پول بدهیم. البته این وجه رسمی نیست.
یکی دیگر از دستفروش‌ها تاکید می‌کند: آنها مامور شهرداری نیست. چند نفر می‌آیند، با هیکل‌های درشت، مقداری پول می‌گیرند و می‌روند. کارت شناسایی نشان نمی‌دهند.
آن دیگری نیز می‌گوید: بازار حکیمه به‌عنوان مثال اینگونه است. چهارتا چهارتا موزاییک‌ها را اجاره می‌دهند. چند نفر بادی بیلدینگی می‌آیند و کسی حریفشان نیست. اگر دستفروش پول ندهد، نمی‌گذارند بساط کنند. این افراد غیرقانونی پول می‌گیرند و از طرف شهرداری نیستند.
حاجی فیروزه، سالی یه روزه
بعد از چاقاله بادام که قیمت روز اول آن، به قیمت طلا شانه به شانه می‌زند، یکی دیگر از نشانه‌های نزدیکی سال جدید، حضور حاجی فیروزها سر چهارراه‌هاست. حاجی فیروزها عموما دو نفری، یکی در نقش حاجی فیروز و دیگری در نقش شاگرد وردست حاجی که می‌رقصد، پشت چراغ‌های قرمز هنرنمایی می‌کنند و پول می‌گیرند. اما در برخی چهارراه‌ها که زمان قرمز بیشتر است، یک حاجی فیروز با چند وردست هم مشاهده شده است!
این شغل موقتی چند روزه را نیز شاید بتوان به عنوان دستفروشی تلقی کرد. شغلی که نیاز به سرمایه آنچنانی ندارد. لباسی سرخ، دایره زنگی یا مشتی خاکه زغال برای
سیه روی کردن حاجی فیروز و وردست. هر سال که می‌گذرد تعداد حاجی فیروزها بیشتر و البسه آنها نیز فاخرتر می‌شود. اشعار نیز تغییر کرده‌اند و دیگر همان یکی دو بیت تکراری نیست.
در مورد درآمد حاجی فیروزها اقوال مختلفی در بین مردم است. حجت راننده تاکسی است، پشت چراغ سهروردی تقاطع شهید مطهری به حاجی فیروز خیره شده، می‌گوید: من حساب کردم هر حاجی فیروز بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان در روز درآمد دارد. وی توضیح می‌دهد: هر بار که چراغ قرمز می‌شود، دست کم ۵ هزار تومان جمع می‌کنند، در ساعت بیشتر از ۱۰۰ هزار تومان می‌شود. فرض کنید در ۴ ساعت زمان پیک ترافیک هم که کار کنند، ۴۰۰ هزار تومان درآمدشان می‌شود.
مسافر دیگر تاکسی معتقد است که حاجی فیروزها روزی بیش از ۵ ساعت کار می‌کنند و ساعتی بیش از ۱۰۰ هزار تومان دریافتی دارند. او حدس می‌زند درآمد آنها به بالای یک میلیون تومان در روز برسد! بحث پشت چراغ قرمز بالا می‌گیرد، راننده تاکسی از اینکه آنها هیچ نوع مالیاتی هم نمی‌پردازند خبر می‌دهد، آن دیگری برای پسر بچه ای کم سن و سال که همراه حاجی فیروز است دل می‌سوزاند. چراغ سبز می‌شود و بحث نیمه تمام می‌ماند…

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فال حافظ 5 اردیبهشت + دانلود غزل حافظ