شهید عظیم سلحشور در ششم شهریور سال 1346 در روستای «زنگی کلارابو» از توابع شهرستان محمودآباد مازندران، دیده به جهان گشود.او دوره پنجساله ابتدایی را در زادگاهش طی کرد و سپس برای تحصیل در مقطع راهنمایی راهی فریدونکنار شد، ولی از آنجا که عشق و علاقه وافری به دروس حوزوی داشت، از سال دوم، مدرسه را رها کرده به حوزه علمیه رفت تا مجد و عظمت را در حجرههای کوچک اما نورانی حوزه بیابد.
مدرسه علمیه امام جعفرصادق علیهالسلام فریدونکنار اولین میزبان این نوجوان مازنی بود.او یکسالونیم در این مدرسه کسب علم و دانش کرد و آنگاه برای تکمیل اندوختههایش به حضور عالم ربانی، حضرت آیةالله ایازی در رستمکلای بهشهر شتافت و در سایه تربیت مشفقانه این عالم پارسا، رشد و بالندگی معنویاش را ادامه داد.شهید سلحشور در پایگاه مقاومت نیز حضوری فعال داشت و بارها در بازگشت از مسجد از سوی منافقان مورد ضرب و شتم واقع شد.
وی در سالهای 65 و 64 بارها به جبهههای حق علیه باطل اعزام شد و به هر بهانهای خود را به جبهه میرساند.سرانجام در دوم اردیبهشت سال 66 در کربلای 10 در ماوت عراق به شهد شیرین شهادت سیراب گردید و به همراه دیگر سلحشورانی مانند شهید حاج حسین بصیر و دیگر غیورمردان آن خطه، ندای «عند ربهم یرزقون» را سر داد.
منبع: وبسایت افق حوزه
طلبه شهید عظیم سلحشور
بسیجیام، از مرگ نمیهراسم و لباس رزم را تا گرفتن انتقام خون کلیه شهیدان و دفن امپریالیسم شرق و غرب و ایادیشان در کردستان عزیز از تن بیرون نخواهم آورد، بسیجیام و عروس شهادت را در آغوش خواهم کشید و چون شمع برای اسلام خواهم سوخت.(بخشی از وصیتنامه شهید) ]]>
لاله های روحانی؛
طلبه شهید عظیم سلحشور بسیجیام، از مرگ نمیهراسم و لباس رزم را تا گرفتن انتقام خون کلیه شهیدان و دفن امپریالیسم شرق و غرب و ایادیشان در کردستان عزیز از تن بیرون نخواهم آورد، بسیجیام و عروس شهادت را در آغوش خواهم کشید و چون شمع برای اسلام خواهم سوخت.(بخشی از وصیتنامه شهید)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
شنبه 1396/12/26 ساعت 11:47