واژه ها


واژه ها

روزگاران سخت است ابرهای تهمت همه جا می بارند بادهای وحشت هر زمان در راه اند و علف های هرز همه جا می رویند روزگاران سخت است و در این جنگل پر وهم پلید طوطیان بی درد دلقکان بی شرم بی خبر ازشاعر:غلامرضا عباسی


روزگاران سخت است
ابرهای تهمت
همه جا می بارند
بادهای وحشت
هر زمان در راه اند
و علف های هرز
همه جا می رویند

روزگاران سخت است
و در این جنگل پر وهم پلید
طوطیان بی درد
دلقکان بی شرم
بی خبر از همه خوبی ها
بی خبر از غم و از رنج بشر
هم صدا با همه زشتی ها
نقل ها می گویند
قصه ها می خوانند
واژه ها می سازند
و به آن می نازند
و به آن می بالند

واژه ها مسموم اند
واژه ها بیمارند
واژه ها بی شرم اند
واژه ها منحوس اند
واژه ها خونبارند
و در این عصر پر از حیلت و مکر
دشمن حق و حقیقت شده اند
وارث شوم خدایان شده اند
و خدا در همه جا غمگین است

کاش...!
کاش می شد
که باران حقیقت
یکبار
چهره ها را می شست
و نقاب از تن ظلم بر میداشت
کاش می شد
که باران حقیقت
یکبار
واژه هارا می شست
حرف را می رویاند
خاک را پاک می کرد
کاش می شد
بهاران
این بار
و به دور از همه کج فهمی
و به دور از همه خودخواهی
و به دور از همه بد عهدی
و به دور از همه تفسیر ها
عشق را سبز می کرد
نور را می آورد
و خدا
در همه جا
پیدا بود

1397/1/1

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک