جی پلاس ـ منصوره جاسبی: هنوز سن و سالی نداشت که دلش می خواست روزه گرفتن را تجربه کند. آن شب از مادر خواست تا او را برای خوردن سحری بیدار کند و مادر هم پذیرفت.
با همه سختی هایی که بر او گذشت اما باز هم طاقت آورد و خوشحال از اینکه می تواند با پدر و مادر بر سر سفره، دعای افطار بخواند.
آن روز گذشت و پدر به پاس اولین روزه داری اش ساعتی برایش هدیه خرید.
... سال ها گذشت و هنگام شهادتش رسید و هنوز آن ساعت دور مچش بسته شده بود.